وزارتخانه های نابود کننده محیط زیست
در بسیاری از اوقات شاهد تخریب گسترده محیط زیست نه توسط مردم بلکه توسط سازمانها و دستگاههایی بودیم که وظیفه شان تسریع حرکت کشور در جهت رشد، شکوفایی، و توسعه و حفظ منابع با ارزش آن برای آینده گان است اما این وزارتخانه ها کدامند؟
همیشه محیط زیست را قربانی توسعه، سازندگی و اقتصاد کردهایم؛ و بی آنکه ارزش های آن را دریابیم آستینهایمان را بالا زدیم و هر روز ظلم بیشتری روا داشتیم. چرا که در نگاه اول، حفظ آن نه سودی برایمان داشت و نه جلوهای که بتواند بر سر کار نگه مان دارد و یا آنقدر سر و صدا راه بیندازد که نگاهها را به سویمان بچرخاند. آنقدر راههای اشتباه رفته را پیمودیم که اکنون چیزی جز هوای آلوده، رودخانهها و تالابهای خشکیده، حیوانات مرده، رویایی از جنگلهای سرسبز و انبوه، آبهای کثیف و زمین گرم برایمان باقی نمانده است.
جای شکرش باقی است که سال ها پیش هنگامیکه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نوشته میشد اهمیت محیط زیست به خوبی درک شده و اصل 50 قانون اساسی تصویب شد. که بر اساس این اصل «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست كه نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود و از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن كه با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا كند، ممنوع است».
اما با این حال در بسیاری از اوقات شاهد تخریب گسترده محیط زیست نه توسط مردم بلکه توسط سازمانها و دستگاههایی بودیم که وظیفه شان تسریع حرکت کشور در جهت رشد، شکوفایی، و توسعه و حفظ منابع با ارزش آن برای آینده گان است.
هرگاه که صحبت از حمایت دولت از محیط زیست به میان میآید به تنها ارگانی که توجه میکنیم سازمان حفاظت محیط زیست است. این در حالی است که اگرچه این سازمان متولی اصلی محیط زیست کشور است اما اگر تمامی دستگاهها برای نجات محیط زیست کشور اقدام نکنند این سازمان به تنهایی راه به جایی نخواهد برد چرا که تخریبها به حدی گسترده است که به تنهایی نمیتوان در مقابل آن ایستاد. همکاری تمام دستگاهها با یکدیگر برای نجات زندگی و حیاتمان شاید آن کلید گمشدهای باشد که هرگز مورد توجه قرار نگرفته است.
وزارت نیرو، متهم ردیف اول
اگرچه مسئله دریاچه ارومیه چشم همه را بر روی کم کاری وزارت نیرو در تامین حقآبه ها باز کرد؛ اما این یکی از کوچکترین اقداماتی است که وزارت نیرو در راستای تخریب محیط زیست انجام داده است.
اگرچه مسئله دریاچه ارومیه چشم همه را بر روی کم کاری وزارت نیرو در تامین حقآبه ها باز کرد؛ اما این یکی از کوچکترین اقداماتی است که وزارت نیرو در راستای تخریب محیط زیست انجام داده است
میتوان گفت وزارت نیرو مخربترین وزارتخانه در حوزه محیط است که دو سال پیش 50 تشکل مردم نهاد آن را به عنوان مهمترین عامل تشدید بیابان زایی در کشور معرفی کرده و در جهت مخالفت با روند سد سازی در کشور توسط این وزارتخانه بیانیهای را منتشر کردند.
این وزارتخانه کارهای بسیار زیادی را باید انجام میداده که از آن غفلت کرده است علاوه بر آن باید از بسیاری از اقدامات نیز دوری می کرده که از آن سر باز زده است. مثلا باید با پایش وضعیت برداشت از منابع آب زیر زمینی کشور، اجازه نمیداد که میزان تراز منفی سطح آبهای زیر زمینی به رقم 9 میلیارد متر مکعب در سال برسد.
در حال حاضر سطح آب زیر زمینی بیش از 70 دشت کشور بر اساس آماری که خود شرکت مدیریت منابع آب کشور منتشر کرده بیش از دو متر در سال افت کرده است. علاوه بر آن در مرکز و شرق کشور تقریبا تمام تالابهای کشور را از دست دادهایم و تالابهای شمالی کشور مانند آلماگل، آجی گل، گمیشان، آلاگل نیز وضع بسیار ناگواری دارند که همه به اینجا باز میگردد که وزارت نیرو در سازههایی که طراحی کرده و در اجرای طرحهای انتقال آب بین حوزهای در سد سازیها موارد لازم را رعایت نکرده است.
وجود 110 هزار حلقه چاه غیر مجاز در کشور
بدتر از همه اینکه وزارت نیرو چشم خود را بر روی حفر چاههای غیر مجاز بسته و اکنون بیش از 110 هزار حلقه چاه غیر مجاز در کشور وجود دارد که واقعا تاسف بار است.
آلودگی دریای خزر و خلیج فارس، پدیده کشند قرمز و نابودی آبزیان دریایی از جمله مسائلی است که به دلیل اقدامات ناصحیح وزارت نیرو به وجود آمده است. طبق قانون، وزارت نیرو مکلف است که برای جوامع بالای 30 هزار نفر تصفیهخانه ایجاد کند اما به این وظیفه در مورد ورود فاضلابهای انسانی به سواحل گیلان و مازندران عمل نکرده و باعث به وجود آمدن مشکلات بهداشتی در این منطقه شده است.
وزارت نیرو به وظایف خود برای جلوگیری از تصفیه فاضلابهای خانگی در خلیج فارس عمل نکرده است به عنوان مثال نرخ رشد جمعیت در بندرعباس 2.5 درصد بوده و وزارت نیرو باید برای آن تصفیهخانه 300 هزار نفری تاسیس می کرده است اما آنقدر این کار را طولانی کرد که جمعیت بندرعباس به 500 هزار نفر رسیده و این تصفیه خانه 250 هزار نفر سرریز دارد.
علاوه بر همه این ها وزارت نیرو بر روی رودخانههای جنوبی کشور سدسازی کرده که باعث میشود از آورد طبیعی این رودخانهها شامل آب شیرین و گل و لای جلوگیری شود و بر اثر ورود فاضلابهای خانگی نیترات و فسفر وارد خلیج فارس شده و کشند قرمز به وجود بیاید. زیرا وجود گل و لای طبیعی نیترات و فسفات را جذب میکند که اکنون جلوی آن گرفته شده است.
از سویی ساخت تصفیهخانه کار پرهزینهای نبوده و وزارت نیرو میتوانست به راحتی برای این کار اقدام کند و اگر وزارت نیرو به تعهدات خود در راستای حفظ محیط زیست و جلوگیری از رها کردن فاصلاب به دریاها عمل کند، اکوسیستم دریایی تا حد قابلتوجهی سلامت از دست رفته را باز مییابد، اما درغیر اینصورت خطر 100 درصدی احتمال بروز جلبکها در اکوسیستم دریا دور از انتظار نیست.
سازمان محیط زیست باید مانند بسیاری از کشورهای دیگر حق وتو داشته باشد، وقتی که محیط زیست در کمیته تخصیص آب وزارت نیرو عضو نباشد چگونه میتوانیم برای احقاق حقآبه خود چانه زنی کنیم؟ شورای عالی محیط زیست نیز در صورتی کارایی لازم را خواهد داشت که رییس سازمان حفاظت از محیط زیست رییس آن بوده و اگر هرچه گفت عمل شود.اما واقعیت این است که وقتی کارشناس محیط زیست تشخیص میدهد کاری نباید انجام شود، بدون توجه به او انجام میشود.
وزارت مسکن، راه و شهرسازی در جایگاه دوم
سالهاست که بحث احداث راه در میان جنگل ها غوغا بر انگیز است. این وزارتخانه در اغلب پروژه هایش کمترین توجه را به ملاحظات زیست محیطی و موازین آن داشته و بسیاری از زمین لغزش ها و فرسایش ها به خصوص در مناطق زاگرس و جاده های البرز ناشی از عملکرد غلط این وزارتخانه است. و همچنان راهها و بزرگراهها از وسط مناطق حفاظت شده کشیده میشوند.
همچنین بر اساس برخی گزارش ها در اجرای طرح مسکن مهر جانمایی ها دقیقا در منطقه ای انجام شده که یا استعدداد منابع طبیعی جنگلی و مرتعی مرغوب داشته و یا می توانسته تبدیل به یک زمین کشاورزی مرغوب شود.علاوه بر آن بسیاری از پل هایی که توسط این وزارتخانه ساخته شده مانند پل مشهور شهید کلانتری که یکی از عوامل موثر در افزایش رسوب و خشکی دریاچه ارومیه است اثرات مخرب بسیاری در محیط زیست کشور داشته است.
وزارت نفت، آلودگی های نفتی در دریاها و تعهدات قانونی که هیچگاه انجام نشد
وزات نفت با اکتشافاتی که در تالاب حورالعظیم انجام داد، حق آبه ای که از تالاب شادگان خوزستان گرفت و صدمات بسیار شدیدی که در منطقه عسلویه و پارس جنوبی به پارک ملی نایبند وارد کرد و نیز تلاش هایی که برای مورد خدشه قرار دادن حریم پارک ملی کویر در مرکز کشور انجام داد از دیگر وزارتخانه هایی که کارنامه تاسف باری در حوزه محیط زیست دارد.
علاوه بر آن این وزارتخانه هنوز نتوانسته برای مشکل مشعل پالایشگاه ها که به صورت آزاد گاز متصاعد کرده و علاوه بر نابودی بیت المال محیط زیست را هم تخریب می کنند کاری انجام دهد و اکنون سالهاست که مردم مسجد سلیمان مشکل دارند.
بر اساس گزارشهای سازمان حفاظت محیط زیست مهمترین آلودگی خلیج فارس مربوط به آلودگی نفتی است .سالانه یک میلیون و 200 هزار بشکه نفت در دریای خزر نشت میکند. علاوه بر آن 50 هزار کشتی وارد این محدوده شده که 17 هزار تای آنها نفتکش بوده و سیستم تصفیه آب توازن ندارند و 30 درصد از آنها از سیستم قدیمی استفاده میکنند.
وزارت کشاورزی و کارنامه غیر قابل دفاع در حوزه محیط زیست
کارنامه وزارت کشاورزی نیز در حوزه محیط زیست قابل دفاع نیست. زیرا این وزارتخانه نتوانست راندمان آب کشاورزی را از مرز 35 درصد عبور داده و به جایی ببرد که دیگر نیازی به زدن سد بیشتر برای تامین آب نداشته باشیم. همچنین این وزارتخانه به جای آنکه عملکرد محصول را در واحد سطح افزایش دهد تسلیم خواسته سیستمداران شد و تلاش کرد در دوره دولت قبل کارنامه چهار ساله خود را مثبت نشان دهد که همین مسئله باعث افزایش کودهای شیمیایی و آفت کش ها در منابع آب و خاک شد.
علاوه بر آن بسیاری از مراتع مورد تجاوز عرصه های دیم کشاورزی قرار گرفت که بعد از چند سال خاک خود را ا ز دست داده و محل تاخت و تاز فرسایش آبی و خاکی می شوند. که این مسئله یکی از مهمترین دلایلی است که نشان می دهد چرا ایران سه برابر آسیا نرخ فرسایش دارد
وزارت صنعت معدن و تجارت ملاحظات زیست محیطی را ذبح کرد
سالهاست که بحث احداث راه در میان جنگل ها غوغا بر انگیز است. این وزارتخانه در اغلب پروژه هایش کمترین توجه را به ملاحظات زیست محیطی و موازین آن داشته و بسیاری از زمین لغزش ها و فرسایش ها به خصوص در مناطق زاگرس و جاده های البرز ناشی از عملکرد غلط این وزارتخانه است
با انتقاد از عملکرد نظارتی وزارت صنعت معدن و تجارت نیز میتوان به کنترل و تصفیه پساب های صنعتی به دلیل عملکرد نظارتی ضعیف این وزارتخانه اشاره کرد. این پسابها وارد آب های زیرزمینی و سطحی شده و آنها را آلوده می کند. این وزارتخانه برای افزایش ارزش محصولات تولیدی تا جایی که توانسته ملاحظات زیست محیطی را ذبح کرده است.
وزارت آموزش و پرورش می تواند نقش بسیار موثری در حفظ محیط زیست داشته باشد
در هفته هوای پاک سال 92 نوید ورود مباحث محیط زیستی در کتاب های درسی توسط وزیر آموزش و پرورش داده شد اما اینکه این مسئله تا چه اندازه تحقق پیدا کند مشخص نیست.
این وزارتخانه می توانست مباحث زیست محیطی را با زبان ساده و جذاب وارد دروس ابتدایی و متوسطه کرده و با ظرفیت سازی، کودکان امروز که همان مدیران فردا هستند را نسبت به مسائل محیط زیستی حساس کند.
باید زیر ساخت ها و سازمان حفاظت محیط زیست را تقویت کرد
حال این سوال پیش میآید که راه جبران خسارات و جلوگیری از سرعت فزاینده نابودی محیط زیست در ایران چیست؟ طبق اصل 50 قانون اساسی محیط زیست، لازمه حیات رو به رشد مردم ایران است که باید برای نسل آینده حفظ شود. حفاظت از محیط زیست چیزی نیست که حفظ آن را بتوان تنها به یک سازمان سپرد و دست روی دست گذاشت. به ویژه در وضعیت فعلی که حال طبیعت کشورمان خوش نیست. اگرچه سهم مردم را نمیتوان از تخریب محیط زیست کشور از نظر دور داشت اما، سهم برخی سازمانها در تخریب محیط زیست به حدی گسترده است که اگر هرچه زودتر راهی برای آن اندیشیده نشود خیلی دیر خواهد شد. به گونهای که روزی خواهد رسید که تنها تصویری محو از حیات وحش، جنگل، باران، دشت، رود و دریا برای فرزندانمان خواهد ماند.
همچنین باید به موازات برداشتن این گام اهرم های اطلاع رسانی در میان مردم افزایش یافته و فضای باز در این زمینه تقویت شود .علاوه بر آن تشکل ها و نهادهای زیست محیطی نیز نباید هنگام فعالیت های خود با بوروکراسی دست و پاگیر مواجه شوند تا سهم تشکلهای مدنی از حفظ محیط زیست کشور افزایش یابد.