تبیان، دستیار زندگی
سایت فرهنگی اطلاع رسانی تبیان همزمان با ماه مبارک رمضان و با اهداف خیرخواهانه، «گزارش تکان دهنده از بی پولی» تهیه و منتشر کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گزارش تکان دهنده تبیان از بی پولی

امور خیرخواهانه تبیان

سایت فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان همزمان با ماه مبارک رمضان و با اهداف خیرخواهانه، «گزارش تکان دهنده از بی پولی» تهیه و منتشر کرد.

به گزارش روابط عمومی، بخش اجتماعی موسسه فرهنی اطلاع‌رسانی تبیان در این گزارش به بررسی اوضاع اجتماعی پرداخت.

هدا سادات پاک نهاد در این گزارش می نویسد:« ماه مهمانی خدا رو به اتمام است. در این مدتی که گذشت، گرمای هوا، طولانی بودن روزها، گرسنگی و تشنگی، شب زنده داری ها و... روز و شبت را بهم ریخت و کلافه ات کرد اما باز هم این روزهای سخت را ادامه دادی چون به خالقی که تو را آفریده اطمینان داری و می دانی که پشت این حکم خداوند یک رازی نهفته است که برای سلامت جسم و روحت مفید خواهد بود و این روزه ها در آینده به کمکت خواهد آمد. یکی از حکمت های خداوند برای انجام فریضه ی روزه داری درک گرسنگانی است که ما تنها شاید در طول یک ماه رمضان بتوانیم آنها را درک کنیم و در طی سال از آنها غافل هستیم. در واقع فلسفه وجودی این ماه برای درک گرسنگان و فقرایی است که اگر من و شما و همه ثروتمندان جامعه رفتار اقتصادی توام با رفتار دینی می داشتیم شاهد چنین افرادی در جامعه نبودیم. اما اکنون عمدی یا سهوی در جامعه شاهد چنین افرادی هستیم و شاید ما حتی در ماه رمضان هم نتوانیم چنین مستمندان و نیازمندان جامعه مان را درک کنیم چرا که ما مطمئنیم که هنگام افطار و سحر غذایی هست تا تناول کنیم اما آنها... اطلاع از وضع نا به سامان و مشقت بار عده ای در گوشه و کنار این شهر شاید برای برخی حتی غیر باور باشد و در نگاه اول تلخ به نظر برسد اما در پس این شهر بزرگ مردمی هستند که با مشقت و سختی های طاقت فرسا روزشان را به شب و شبشان را به روز می رسانند و عده ای هم غرق در لذت و خوشی خود هستند بدون اینکه خبری از اطراف خود داشته باشند اما این روزها شاید تلنگر خوبی باشد برای من و شما که بسیاری از دردهای دیگران را فراموش کرده ایم.شاید در لحظه اول ناراحتمان کند وقتی می شنویم که خانواده ای شاید برای یک شب بدون دغدغه خوابیدن و سیر کردن شکم فرزندانش هر روز شرمنده است اما کافیست به همین نزدیکی یک نیم نگاهی بیندازیم تا با خانواده هایی رو بروشویم که حسرت یکبار سیر خوابیدن بر دلشان مانده است.این ماه تلنگری بود بر خود ما تا نیم نگاهی به اطرافمان کنیم و از وضع دردناک مردم اطرافمان هم آگاه شویم.از میان هزاران خانه این شهر خانه ای دریکی از مناطق دور افتاده اسلامشهر توجه ما را به خود جلب کرد که قصه ی ساکنان آن قصه ای غریب برای برخی از ما به حساب می آید. خانه ای در یکی از کوچه های تنگ و باریک با اعضایی که دریایی از مشکلات هستند. این خانواده آنقدر با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم می‌کنند که وضع زندگی آنها گویای همه چیز است ما از نزدیک گفت و گویی را با مادر این خانواده انجام دادیم و از وضع زندگی اسف بار آنها مطلع شدیم. به سختی آدرس خانه را که در منطقه دور افتاده ی اسلامشهر بود پیدا کردیم و زنگ خانه را زدیم.خانم مومن و متدینی در را باز کرد و ما را به داخل خانه راهنمایی کرد و گزارشی از وضع زندگی آنها تهیه کردیم...
او خانمی ۴۵ ساله است. دارای ۴ فرزند، دو دختر۱۷ و ۲۰ ساله و دو پسر۲۱ و ۱۰ ساله.
دختر ۲۰ ساله ای که ازدواج کرده و از شانس بدش شوهرش معتاد از آب درآمده و با یک بچه ی کوچک با خانواده اش زندگی می‌کند و همچنین یک پسر ۲۱ ساله ای که با تشویق دامادشان به اعتیاد رو آورد و با هزار بدبختی او را به کمپ ترک اعتیاد بردند که ترک کند اما فرار می‌کند و الان هم معلوم نیست در کجا به سر می برد! این خانم از وضع زندگیشان می‌گوید که ۲۵ سال است مستاجریم. شوهرم کار می‌کند و با ۸۰۰ هزارتومن به سختی امورات زندگی را می گذرانیم و ماهی ۳۵۰ هزار تومن اجاره خانه می دهیم که به تازگی صاحب خانه اجاره را بالا برده و تا ۱۰ روز هم مهلت تخلیه خانه را داده است. هر کجا برای گرفتن خانه اقدام می‌کنیم حداقل ۵ میلیون تومان پول پیش می خواهند که ما سه میلیون تومان بیشتر نداریم. این خانم در حالی که اشک می ریزد و تعریف می‌کند،می گوید: قبلا حاضر بودم هرکار حلالی بکنم تا کمک حال همسرم باشم و بتوانیم شکم بچه ها راسیر کنیم اما الان پا درد گرفته ام و به سختی راه می روم.از هرکس کمک مالی خواستم دست رد به سینه ام زده و به کمیته امداد هم مراجعه کرده ام اما گفتند که شرایط ما برای کمک به خانواده های بی بضاعت فوت یا بیماری سخت و لاعلاج سرپرست خانواده است. از رو انداختن به مردم خجالت می کشم. چندین بار تا سر چهار راه رفتم تا دستم را رو به مردم دراز کنم اما نتوانستم و دست خالی برگشتم... دختر ۱۸ ساله ام تا به حال چندین خواستگار داشته اما تنها به دلیل اینکه نمی توانیم جهیزیه بدهیم به خواستگار ها جواب رد می دهیم. دخترم مریض است. یک غده در گلویش دارد که نیاز به عمل دارد اما بخاطر تنگ دستی پول عمل را نداریم و این غده هم روز به روز در حال بزرگ تر شدن است.غصه ها و سختی های زندگی ام یک طرف و بیماری دخترم هم از طرف دیگر مرا زجر می دهد. این خانم با حال اشک و زاری از نوه ی دو ساله اش می‌گوید که فقط شیر پاستوریزه میخورد و روزی ۲۰۰۰تومان پول شیر برای این بچه را میدهیم. با وجود کرایه خانه و خرج دوا و درمان دخترم و خرج و مخارج این بچه ی دو ساله تقریبا هیچ چیز برای امرار معاش خودمان نمی ماند. ماهی یکبار هم نمی توانیم برای بچه ها میوه بخریم و بارها شده تا دم مغازه میوه فروشی رفته ام تا از او خواهش کنم چند تا سیب به من بدهد اما نتوانستم و شرمنده به خانه برگشته ام. آدمی هستم که نمی توانم دستم را رو به دیگران دراز کنم اما تا دلتان بخواهد از در درگاه خدا گدایی می‌کنم و روزی یک جزء قرآن ختم می‌کنم تا بلکه خدا یک نگاهی هم به ما کند. ..شاید در طول ماه رمضان همه به فکر کار خیر و کمک به نیازمندان باشند و بخواهند با کمک های خیر خواهانه و سازمان یافته خود دردی را از نیازمندان دوا کنند اما حتی در طول این روزهای ماه رمضان هم کسی سری به ما نزد و دردی را از ما دوا نکرد. سحر را با یک لیوان چای شیرین و یک تیکه نان بدون پنیر و هیچ چیزی به سر می بردیم و افطار را با یک لیوان آب جوش و خرما باز می کردیم...»

گفتنی است موسسه فرهنگی اطلاع‌رسانی تبیان با انجام طرح های خیریه در محیط مجازی گامی در جهت کمک به محرومین برداشته که اطلاعات آن در نشانی بخش اجتماعی سایت تبیان قابل مشاهده است.

تنظیم: هومن بهلولی