روابط عمومی خودمدار یا خودمداری در روابط عمومی
در واقع روابط عمومی خودمدار؛ روابط عمومی نیست! بلکه شاید بتوان این حرکت فرصت طلبانه و سودجویانه را نوعی خودمداری در روابط عمومی دانست که وجهه روابطعمومی و سازمان را فدای امیال و هوس ها و منافع خود میکند و با نادیده انگاشتن وظایف حرفهای و تخصصی خویش، زمینههای گسترش فاصله سازمان و مخاطبانش را فراهم آورده و بقای سازمان را به خطر میاندازد.
یکی از موضوع های مهم، اصلی و شاخص در هر روابط عمومی، شناخت انواع مخاطبان و طراحی و برنامهریزی و جهتگیری برنامهها بر مبنای نیازهای مخاطبان و اهداف و برنامه های سازمان است.
روابطعمومیهای مخاطب مدار انواعی میتواند داشته باشد که روابطعمومی مردممدار را میتوان یکی از برجستهترین نوع این دسته از روابطعمومی ها نامید.
توجه به مخاطبان، طبقهبندی آنان، شناسایی نیازهای انواع مخاطبان، برقراری ارتباطات دوسویه و تعامل برای کسب تفاهم و تلاش هوشمندانه و کارشناسانه برای ایجاد همدلی بین سازمان و مخاطبان از جمله فعالیتهایی است که هر روابط عمومی آگاه و دانا به وظایف حرفهای و تخصصی خویش از آن غافل نیست.
به هر میزان عنصر دانایی در روابط عمومی جریان یابد ، توجه به مخاطبان، بیشتر و برنامه های روابط عمومی بیشتر بر مدار مخاطبان می چرخد و هر چه شناخت و آگاهی به روابط عمومی و وظایف حرفه ای روابط عمومی کمتر باشد، موج بی توجهی به مخاطبان بیشتر، بلندتر و مخرب تر است.
در میان انواع روابط عمومی ها، گاهی به روابطعمومیهایی برمیخوریم که نه به مخاطبان داخلی یا درونی سازمان متبوع خویش میاندیشند و نه در اندیشه مخاطبان بیرونی سازمان هستند، بلکه تنها به خود و منافع خود میاندیشند و خودمداری را وجهه همت خویش قرارداده و در یکایک حرکتهای آنان موج می زند.
این نوع روابطعمومیها، با بی توجهی به انواع مخاطبان، و ریشه کن ساختن بزرگترین سرمایههای اجتماعی سازمان که همان اعتماد مخاطبان میباشد، سازمان خویش را به قهقرا و مسلخ نابودی میبرند.
خودمداری اینگونه روابط عمومیها ، حتی تمامی فرصتهای خدمتگزاری شایسته را از مدیران و کارکنان سازمان میگیرد و زحمات و تلاشهای آنان و سرمایه های سازمان را بر باد میدهد.
چنین روابطعمومیهایی به قدری در امواج خودمداری و پیگیری منافع شخصی خود غرق میشوند که انواع مخاطبان، نه به چشم آنان میآیند و نه صدای مخاطبان را میشنوند.
شناسایی این معضل که بهتر است آن را «روابط عمومی نمایی» یا «خودمداری در روابط عمومی» بنامیم، به علاقهمندان و فعالان روابطعمومی ، این آگاهی و دانایی را افزون خواهد ساخت تا از درافتادن در ورطه خطرناک خودمداری پرهیز نموده و نسبت به وظایف و بایسته های حرفهای و تخصصی خویش آگاه شوند.
روابط عمومی خودمدار؛ اگر از رسانه ها بهره میجوید نیز به منظور پوشش قرار دادن نیازهای اطلاعاتی مخاطبان و یا پاسخگویی به آنان نیست، بلکه تلاش میکند تا به نوعی منافع شخصی خویش را پوشش دهد.
روابط عمومی خودمدار؛ اگر از تبلیغات و فعالیت های تبلیغی هم استفاده میکند، نه برای اهداف سازمانی و هدفگیری انواع مخاطبان است، بلکه تبلیغات را به عنوان مجرایی برای تامین منافع فردی خویش میپندارد که این منافع گاهی مادی و گاهی غیرمادی است.
روابط عمومی خودمدار؛ شاید از ابزارها یا روشهای روابطعمومی بهره بگیرد، اما با توجه به اینکه فعالیتش بر مدار مخاطب نمیچرخد، تلاشش از محتوایی صادقانه و راستین برخوردار نیست و تا جایی به فعالیت ادامه میدهد که آن فعالیت بتواند منافع فردیاش را تامین و تضمین نماید و لطمهای به آن وارد نسازد.
بنابر این روابطعمومی خودمدار در هنگام تعارض منافع فردی و منافع سازمانی یا منافع مخاطبان، برای منافع فردی اولویت قائل است و حاضر نیست هیچ چیز را با آن عوض کند.
در واقع روابط عمومی خودمدار؛ روابط عمومی نیست! بلکه شاید بتوان این حرکت فرصت طلبانه و سودجویانه را نوعی خودمداری در روابط عمومی دانست که وجهه روابطعمومی و سازمان را فدای امیال و هوس ها و منافع خود میکند و با نادیده انگاشتن وظایف حرفهای و تخصصی خویش، زمینههای گسترش فاصله سازمان و مخاطبانش را فراهم آورده و بقای سازمان را به خطر میاندازد.
مدیران هوشمند، خدامحور، مردمگرا و مردممدار؛ هیچگاه در دام خودمداری های برخی روابطعمومیها قرار نمیگیرند و با ارزش قائل شدن برای سرمایههای اجتماعی سازمان و اعتماد مخاطبان، مانع چنین جهتگیری ناصحیحی در روابطعمومی سازمان متبوع خویش میشوند و کارگزاران روابطعمومی را به مسیر مردممداری وا میدارند.
تنظیم: هومن بهلولی