تبیان، دستیار زندگی
انتشار همزمان نخستین و دومین رمان های اورهان پاموک به فارسی مناسبتی شد برای بازخوانی دیگربار آثار این نویسنده بزرگ ترک.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

برای تمام خوانندگانم می نویسم

همراه با اورهان پاموک

انتشار همزمان نخستین و دومین رمان‌های اورهان پاموک به فارسی مناسبتی شد برای بازخوانی دیگربار آثار این نویسنده بزرگ ترک.

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
اورهان پاموک

«جودت‌بیک و پسران» (ترجمه ارسلان فصیحی، نشر کتاب‌نشر نیکا) نخستین رمان پاموک است که در سال 1982 منتشر می‌شود و 24 سال بعد همان‌طور که پدرش پیش از انتشار رمان به پسرش گفته بود «پسرم تو نوبل می‌بری»، جایزه نوبل ادبیات 2006 را از آن خود کرد. «جودت‌بیک و پسران»، داستان سه نسل از خانواده‌ای ساکن یکی از محله‌های اعیان‌نشین استانبول است. «خانه خاموش» (ترجمه سارا مصطفا‌پور، نشر مرکز) دومین رمان پاموک نیز یک سال بعد منتشر می‌شود: 1983. «خانه خاموش» داستان سه نوه است: یکی مورخ، دیگری انقلابی و آن دیگری که سودای پولدارشدن دارد.

همراه می شویم با اورهان پاموک که از عالم نویسندگی وآثارش می گوید:

بین سنین هجده تا بیست سالگی دریافتم که دلم می‌خواهد تنها در اتاقم بنشینم و خیال‌بافی کنم، نقاشی بکشم یا رمان بنویسم. کارهای انفرادی را دوست داشتم اما این قرار نبود صرفا در زمینه ادبیات باشد. رویایی که از هفت سالگی تا نزدیک به بیست و دو سالگی در سر داشتم رویای نقاش شدن بود که در کتاب «استانبول» تمام اتفاقات آن دوره از زندگی‌ام را با خوانندگانم در میان گذاشته‌ام.
نوزده بیست سالم بود که متوجه شدم به نویسندگی علاقه‌مندم. زیاد کتاب می‌خواندم و تصورم این بود که از نوشتن هم لذت خواهم برد. بهترین نوع زندگی در نظرم زندگی توام با خیال‌پردازی و تفکر بود. در نتیجه شروع به نوشتن کردم. «جودت‌بیک و پسران» را در مدت چهار سال نوشتم. دو سال اول تمام وقت نمی‌نوشتم. یعنی این‌طور نبود که از سپیده‌دم تا غروب مشغول نوشتن باشم. اما دو سال بعدی عملا پشت میز تحریرم گذشت. 26 ماه طول کشید تا «خانه خاموش» را بنویسم.
من برای تالیف رمان‌هایم تحقیقات فراوانی انجام می‌دهم و به همین منوال هم ادامه خواهم داد. این نسبت به هر رمان متغیر است. برای مثال برای نوشتن رمان «نام من سرخ» هزاران کار تحقیقی انجام دادم. به مدت یک سال تمام هر روز صبح به دخترم این‌چنین می‌گفتم: امشب بالاخره کار نوشتن رمان را آغاز خواهم کرد. سپس به دفتر کارم می‌رفتم، مطالعه می‌کردم و عاقبت هم برمی‌گشتم. درست یک سال تمام مطالعه و تحقیق کردم. حتی در حین تالیف هم به تحقیقات خود ادامه می‌دادم. بی‌اینکه وارد فضا و حس و حال کتاب شوم. هرگز نمی‌توانم چیزی بنویسم. در عین حال می‌نویسم تا چیزی بیاموزم.

گاه با سوالاتی از این دست مواجه می‌شم که: آیا شما به هنگام تالیف صرفا به هویت ترک خود بسنده می‌کنید؟ یا به دیگر خوانندگان آثارتان از اقصی نقاط جهان نیز می‌اندیشید؟ این پرسش خطرناکی است که می‌تواند منجر به ایجاد پرسش‌های زیادی در ذهن خوانندگان شود. اما من در پاسخ این قبیل پرسش‌ها همواره می‌گویم: من برای تمام خوانندگانم که آثارم به زبانشان ترجمه می‌شود می‌نویسم.

نوبل آدم را معروف می کند
زمانی برنده جایزه نوبل شدم که نوشتن «موزه معصومیت» به نیمه رسیده بود. اما هرگز به صرافت نیفتادم که حالا که برنده نوبل شدم و دقت و توجه مردم روی آثارم بیشتر خواهد شد چه باید بنویسم؟ مدتی که از تب و تاب این اتفاق سپری شد، کارم را از همان جایی که مانده بود از سر گرفتم. البته هیچ شکی در این نیست که نوبل آدم را معروف می‌کند و به تبع آن توجهات، حسادت‌ها، خشم و علاقه مردم هم بیشتر می‌شوند. نوبل باعث شد تا کمی بیشتر دیپلمات شوم. من نماینده کسی نیستم و صرفا از طرف خودم حرف می‌زنم. نوبل برای من با مشکل تمثیل همراه بود. فکر نکنید که زیادی دارم شکایت می‌کنم. این چیزی است که روزنامه‌نگارها همواره از نوبلیست‌ها انتظار دارند. اینکه آنها بی‌وقفه شکایت کنند و بگویند: معروف بودن خیلی بد است و این حرف‌ها... اما من هرگز این را نمی‌گویم. حتی برعکس این را نیز می‌گویم که شهرت برای من خیلی هم خوشایند بود و پاسخ کسانی را هم که اصرار دارند همواره شکایت بشنوند اینگونه می‌دهم: نوبل برای من یک اتفاق بسیار خوشایند بود. امیدوارم شما هم روزی آن راتجربه کنید!

تاکنون 12 میلیون نسخه از کتاب‌هایم در کل دنیا به فروش رفته وآثارم به 62 زبان دنیا ترجمه شده است و می‌توان گفت که یکی از پرمخاطب‌ترین نویسندگان در ترکیه هستم. گاه با سوالاتی از این دست مواجه می‌شم که: آیا شما به هنگام تالیف صرفا به هویت ترک خود بسنده می‌کنید؟ یا به دیگر خوانندگان آثارتان از اقصی نقاط جهان نیز می‌اندیشید؟ این پرسش خطرناکی است که می‌تواند منجر به ایجاد پرسش‌های زیادی در ذهن خوانندگان شود. اما من در پاسخ این قبیل پرسش‌ها همواره می‌گویم: من برای تمام خوانندگانم که آثارم به زبانشان ترجمه می‌شود می‌نویسم.



منبع:
روزنامه ی آرمان