تبیان، دستیار زندگی
با توجه به مخالفت اسلام با موسیقی و رقص و مجسمه سازی و ... ، آیا اسلام با هنر و زیبایی مخالف است؟ ...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

توجه به همه ی استعدادهای انسانی

از وظایف مهم و خطیر بخش امور تربیتی و پرورشی در مدارس می توان به توجه مستمر به منویات و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری و اهتمام برای اقامه نماز جماعت و اعتلای فعالیت های قرآنی و تعظیم شعائر دینی و انقلابی در مدرسه می باشد، بر همین پایه، بخش مرکز یادگیری همراه همیشگی معلمان پرورشی در چند سال اخیر فعالیت هایی در بخش شعرهای مناسبتی، متن مجری های مناسبتی، قرآن و صبحگاه در مدرسه مقالاتی را ارائه داده است، با توجه به استقبال این عزیزان در مدرسه، بر آن شدیم که با ارائه مسائل و شبهات دانش آموزان در سنین مختلف، آن ها را برای ورود به جامعه بزرگتر از خانواده و مدرسه آماده نماییم. بسیاری از مسائل طبق فرمایشات مقام معظم رهبری، دانش آموزان و خانواده های آن ها را با سبک زندگی اسلامی آشنا می نماید.
در این بخش به یکی از بزرگترین دغدغه های خانواده ها و دانش آموزان خواهیم پرداخت و تلاش بر آن داریم که دانش آموزان پس از آشنایی با این مبحث در آینده ای نه چندان دور در زندگی خود با درک درست از آموزه های دینی بتوانند زندگی شایسته ای را انتخاب کنند.

در این مقاله، دبیران محترم پرورشی به دانش آموزان انواع استعدادهای انسان ها را معرفی می کنند و  در ادامه به لزوم رشد هماهنگ تمامی استعدادهای  آن ها می پردازند.

استعدادهای انسان دو نوع است:

یک نوع استعدادهایی است که در آن ها با جانداران دیگر شرکت دارد، که همان استعدادهای جسمانی است؛ و دیگر استعدادهای اختصاصی وی است که مربوط به روح است و مباحث اصلی تربیت همین جا مطرح می شود:


الف- پرورش جسم:

پرورش جسم در اسلام بسیار حائز اهمیت است به طوری که یکی از مسلمات فقه ما این است که چیزی که ثابت شود برای جسم انسان زیان دارد، حرام است و بر همین مبناست که فقها در باب مواد مخدر فتوا به حرمت داده اند، با اینکه نه در قرآن چیزی درباره ی این ها داریم نه در سنت.


ب- پرورش روح:

بحث اصلی تربیت انسان، راجع به استعدادهای مختص انسان است که از آن ها به استعدادهای روحانی تعبیر می کنیم. در ابتدا باید ببینیم انسان چه استعدادهایی دارد و بعد ببینیم اسلام چه عنایتی به این استعدادها دارد.


روح بشر دارای چهار بعد یا به تعبیر دیگر دارای چهار استعداد است:
1- بعد عقلی: که همان استعداد علمی و حقیقت جویی است.
2- بعد اخلاقی: که انسان در سرشت و فطرتش، اخلاقی خلق شده یعنی طوری خلق شده که به دیگران احسان کند و از انجام کار بد پشیمان شود.
3- بعد دینی: که همان حس پرستش یک حقیقت مافوق و منزه است و انسان می خواهد که در مقابل او خضوع کرده و او را تقدیس کند.
4- بعد هنری یا زیبایی: که انسان زیبایی را از آن جهت که زیبایی است دوست دارد.


در مورد پرورش اکثر این ابعاد جای شک نیست که اسلام توجه زیادی به آن ها کرده است، فقط آنچه که بیشتر از همه نیاز به مطالعه دارد این است که آیا در اسلام عنایتی به زیبایی و جمال شده است؟


بعضی می پندارند که اسلام از این نظر خشک و بلکه ذوق کش است، و می گویند چون به موسیقی روی خوش نشان نداده و هنرهای زنانه مثل رقص و نیز مجسمه سازی را منع کرده، پس اسلام مخالف با پرورش ذوق ها و استعدادهاست، اما این قضاوت صحیح نیست.


انسان

حال باید ببینیم اولا آیا مخالفت اسلام با این ها از این جهت است که این ها از مقوله ی زیبایی می باشند یا بدان سبب است که این ها مقارن امر دیگری می باشند که برخلاف استعدادی از استعدادهای فردی یا اجتماعی انسان است؟
ثانیا در غیر این موارد ممنوع آیا اسلام مطلقا با هر هنری مبارزه کرده است؟


مسأله ی موسیقی و غنا با این که مسأله ی مهمی است، اما حدودش چندان روشن نیست. قدر مسلم این است که آوازهایی که موجب « خفت و سبک سری عقل » می شود، یعنی شهوات را آن چنان تهییج می کند که عقل، موقتا از حکومت ساقط می شود- یعنی همان خاصیتی که شراب یا قمار دارد – حرام است.


آنچه مسلم است این است که اسلام خواسته از عقل انسان حفاظت کند و موارد فراوانی داریم که موسیقی یا آوازی انسان را از حاکمیت عقل خارج کرده است.


مثلا مسعودی در مروج الذهب می نویسد که در زمان یکی از خلفای بنی امیه که امور موسیقی خیلی رایج شده بود، به خلیفه خبر دادند فلانی کنیز زیبایی دارد که خواننده است و تمام جوان های مدینه را فاسد کرده، خلیفه دستور دستگیری آن ها را داد. وقتی آن ها را نزد خلیفه بردند ، صاحب کنیز گفت: معلوم نیست آنچه او می خواند غنا باشد. خلیفه برای امتحان کردنش خواست بخواند و او شروع به خواندن کرد. خلیفه ابتدا سرش را تکان می داد و کم کم کار به جایی رسید که شروع کرد به چهار دست و پا راه رفتن و می گفت: بیا جانم به این مرکب خودت سوار شو.


و واقعا گاه موسیقی و غنا قدرت بسیار زیادی در ازبین بردن تقوا و عفاف دارد. در مسأله ی رقص و بهره برداری های این چنینی از زن هم روشن است که اهتمام اسلام به خاطر عفت است.


درمسأله ی مجسمه سازی، منع اسلام به خاطر مبارزه با بت پرستی است و اسلام در این مسأله موفق شده است. زیرا اگر در صدر اسلام مجسمه ای مثلا از پیامبر اسلام می ساختند، بی شک امروز بت پرستی به طور خیلی عادی وجود داشت؛ پس در این موارد نمی توان اسلام را متهم به مبارزه با هنر دوستی کرد.


اتفاقا اسلام نه تنها با حس زیبایی و هنر دوستی مخالفت نکرده، بلکه گاه این حس را تایید هم کرده است.
در حدیثی از امام حسن (ع)  داریم : « ان الله جمیل و یحب الجمال » ( خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد ) ( وسایل الشیعه، ج3، ص 331).

لزوم رشد هماهنگ تمامی استعدادها

نتیجه ی این بحث به عنوان یکی از مهم ترین اصول تربیت در اسلام، این است که اگر بنا باشد تربیت کامل شود، نباید هیچ قسمت از قسمت های اصیل انسان تعطیل گردد. اگر قسمتی از قسمت های وجود یک انسان تعطیل شود، او یک انسان ناقص است؛ چه جنبه های حیوانی و چه جنبه های انسانی، چه امور مربوط به مسئولیت های اجتماعی و چه امور مربوط به ابعاد درونی و عبادات شخصی.


اما اسلام همه جانبه نگر است، در آیات آخر سوره ی فتح مسلمانان تربیت شده ی پیامبر (ص) چنین معرفی می شوند:

« محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم تراهم رکعا سجدا یبتغون فضلا من الله و رضوانا سیماهم فی وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم فی التوراة و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار »


در این آیات ابتدا به روابط اجتماعی آن ها که در مقابل دشمن، باصلابت و در میان خود پرعاطفه اند اشاره می کند، بعد بلافاصله سراغ عبادت آن ها می رود و سپس مجددا به نقش اجتماعیشان می پردازد.


با دنبال کردن طرح درس های آینده پاسخ سوالات خود را دریابید.


مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیزاده
تنظیم: مریم فروزان کیا