تبیان، دستیار زندگی
كودكان امروز، آینده فردای جامعه هستند. دنیای پیشرفته، كودكان را جدی می گیرد، به آنها به چشم سرمایه های ارزشمند می نگرد، برای آنها برنامه های علمی، مدون و هدفمند طراحی می كند و در انتظار می ماند تا فصل خوشه چینی فرا برسد. ما ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با هوش ترین كودكان جهان


كودكان امروز، آینده فردای جامعه هستند. دنیای پیشرفته، كودكان را جدی می گیرد، به آنها به چشم سرمایه های ارزشمند می نگرد، برای آنها برنامه های علمی، مدون و هدفمند طراحی می كند و در انتظار می ماند تا فصل خوشه چینی فرا برسد. ما تلاش می كنیم در راه توسعه و پیشرفت گام برداریم و می دانیم كه یكی از شاخص های مهم توسعه، تدوین استراتژی تربیت و پرورش كودكان است.

وجود هفت میلیون كودك زیر هفت سال ایرانی و فقدان طرحی مدون و جامع برای آموزش، تربیت و پرورش آنها این نگرانی را به وجود می آورد كه آیا این جمعیت به حال خود رها شده اند. آیا می شود باور كرد در كشوری كه كودكان استثنایی و معلول با جمعیت اندك دارای سازمان مستقل و ردیف و بودجه و اعتبارات دولتی هستند، هفت میلیون كودك سالم كه به نظر كارشناسان سراسر دنیا جزو باهوش ترین افراد روی كره زمین هستند، بدون برنامه ریزی، بی هیچ ردیف و اعتبار قابل توجه دولتی و بی سرپرست و متولی به حال خود رها شده اند..

دفتر امور كودك و نوجوان سازمان بهزیستی كشور شاید تنها محل دولتی است كه به این جمعیت سرنوشت ساز می اندیشد.

سید محمد حسین جوادی، مدیركل این دفتر می گوید كه اوضاع این قدرها هم بد نیست چون به تازگی برخی طرح های بر زمین مانده احیا شده اند و تلاش های نویی نیز در حال انجام است. هر چند كه وی نیز اعتراف می كند در برنامه ریزی های كلان نظیر چشم انداز بیست ساله نظام، جمعیت كودكان زیر هفت سال كشور، كم رنگ دیده شده اند و تاكنون برنامه ریزی اصولی به خصوص در مقوله آموزش و پرورش انجام نشده است.


فقدان استراتژی تربیت

جوادی می افزاید:« واقعیت این است كه از سال ها قبل یك پروسه مشخص تعریف نشده است كه بگوییم طی 20 یا 30 سال ازاین نقطه شروع و به این هدف نهایی رسیده ایم.»

این واقعیتی تلخ است كه اگر واكاوی شود، زشتی هایش را بیشتر به رخ می كشد. اما خدا را شكر به گذشته تعلق دارد. امروز چه؟این پرسشی است که مدیر کل دفتر امور کودک ونوجوان سازمان بهزیستی کشور این گونه پاسخ می دهد: «امروز تلاش می كنیم با افزایش آگاهی مسئولان، شهروندان و به طور كلی جامعه درباره ضرورت و اهمیت آموزش گروه سنی زیر هفت سال، این جمعیت را از خانه ها بیرون و به محیط های آموزشی ببریم. در همین راستا در تلاش هستیم با افزایش تعداد مهد كودك ها در سراسر كشور وگسترش فعالیت آنها، امكان آموزش كودكان را به صورت یكسان و همگانی دراختیار همه خانواده ها قرار بدهیم.»

متخصصان معتقد هستند در دنیای پیشرفته امروز كه در تب و تاب ثانیه ها گرفتار تغییر وتحول می شود، مهد كودك ها، مكان هایی قابل اطمینان و موثر در پرورش شخصیت كودكان هستند و استفاده كودكان از این مكان ها، امری ضروری است.

این موضوع را جوادی تایید می كند ومی گوید:«مهد كودك مكمل خانواده است. استادان روانشناسی دنیا معتقد هستند كه بچه ها از سن سه سالگی به بعد باید به مهد بروند تا تحت تربیت، پرورش و آموزش قرار بگیرند. متخصصان ما نیز با اتكا به آموزه های مدرن و پیشینه درخشان تربیتی كشورمان بر این موضوع همواره تاكید دارند. از سوی دیگر ما در چشم انداز بیست ساله نظام، ایران را كشوری دیده ایم كه در منطقه از نظر رتبه علمی، فرهنگی، هنری و غیره مقام اول را دارد. این انتظار معقولی است اگر كودكان امروز را كه بیست سال دیگر نقش های موثر در عرصه های گوناگون دارند، به حال خود رها نكنیم و از فرصت یادگیری بی نظیر آنها در سنین زیر هفت سال بیشترین استفاده را ببریم.


لزوم آموزش در مهد كودك

یکی از جدیدترین علوم انسانی است که در سراسر دنیا مورد توجه قرار دارد.متخصصان این علم به دنبال پاسخ به دو سوال اساسی هستند.NLP

یكی. اول این كه انسان های موفق چه خصوصیاتی دارند و دوم این كه چگونه این خصوصیات را در افراد دیگر پرورش دهیم. به نظر آنها هرچه سن تقویت این ویژگی ها از سنین پایین تر شروع شود، افراد آینده درخشان تری همراه با موفقیت های بیشتر خواهند داشت. به همین دلیل است كه كشورهای پیشرفته هر سال، سن آموزش و پرورش را پایین تر می آورند.

دكتر مجید ترابی، روانپزشك كه سال ها مدیركل دفتر امور كودك و نوجوان سازمان بهزیستی بوده است، در این باره می گوید: «به كلیت و ماهیت هر فرد كه در تعامل با محیط زنده و غیرزنده است و متناسب با دركی كه از محیط دارد، واكنش نشان می دهد، شخصیت می گوییم. این جنبه از فرد در تعامل با محیط پیرامونی فرد است پس محیط پیرامونی نقش مؤثری در شكل گیری شخصیت هر فرد دارد. مهد كودك هم بخشی از محیط است كه با بازی و آموزش، كودك را در تعامل ها شركت می دهد و در شكل گیری شخصیت وی نقش موثری ایفا می كند.»

وی تاكید می كند كه در مهد كودك با فراهم كردن محیط مناسب می توانیم كودك امروز را به شخصیت موثر و مثبت فردا تبدیل كنیم و می افزاید:

«اگر در مهد كودك ها علمی و اصولی با كودك رفتار كنند و براساس طرح و برنامه های تخصصی اداره شوند، می توانند اثرات شگفت انگیزی بر رشد شخصیت كودك داشته باشند.»

هفت سال اول زندگی كودكان، سال های اساسی در تربیت كودك است. متخصصان یك صدا و هم نظر در این باره اتفاق نظر دارند و همواره به خانواده ها توصیه می كنند كه این سال های سرنوشت ساز را به راحتی از دست ندهند. دكتر هوشنگ مقتدایی، روانپزشك كودك در این باره می گوید: «ذهن و مغز كودكان در سنین زیر هفت سال بیشترین آمادگی برای فراگیری را دارد. چنانچه در این زمان، مغز بچه ها در محیط فراهم شده می توانند یك یا دو زبان را فرا بگیرد. همان گونه كه كودكان در پایان این دوران به طور كامل زبان مادری را فرا گرفته اند.»

دكتر ترابی نیز برای تاكید بر اهمیت و لزوم مهد كودك رفتن كودكان این مثال را بیان می كند: «اگر به 300-200 سال قبل بازگردیم، می بینیم كه سوادآموزی سینه به سینه منتقل می شد ولی بعداً به نیاز تبدیل شد و رفته رفته مكتب خانه ها شكل گرفت كه روحانی ده زحمت آموزش و سوادآموزی را در مكانی جدا از خانه ها به عهده گرفت. مدت ها گذشت و بعد دیدند كه یك نفر با مسئولیت های متعدد نمی تواند مكتب دار هم باشد، پس آموزش را تخصصی تر كردند و مدرسه ها شكل گرفتند. این روند ادامه پیدا كرد تا به دانشگاه ها رسید. امروز این تفكر حاكم است كه بچه باید به مدرسه برود و متناسب با نیاز و علاقه اش متخصص شود. در بحث تربیت هم موضوع به همین شكل است. در دنیای امروز دیگر نباید هفت سال از عمر یك فرد را بی هیچ برنامه ای به امان خدا سپرد و بعد یك دفعه او را به محیط مدرسه ببریم. در حالی كه از پتانسیل هوشی و توان ذهنی او در سال های پیش از مدرسه هیچ استفاده ای نكرده ایم.»


سال های طلایی زندگی

برخی با تاسی به این حدث نبوی كه كودك باید هفت سال آغاز زندگی را به بازی بگذراند با مهد رفتن كودكان مخالفت می كنند. «حمیدرضا شیرمحمدی» كه كارشناس ارشد یك رشته فنی - مهندسی و پدر دو كودك 6 و 5/4 ساله می باشد، از این دسته است. وی می گوید: «مهدكودك برای بچه ها محدودیت ایجاد می كند در حالی كه طبق توصیه های تربیتی آیین و مذهب ما، آنها باید تا هفت سال كاملاً آزاد باشند و جز بازی كردن كاری نداشته باشند. تحمیل شرایط آموزشی در مهد كودك ها به كودكان زیر هفت سال برخلاف این توصیه ها است.»

این پدر فكر می كند كه مهدكودك، فرزندانش را از محیط امن و پرمحبت خانه دور می كند. «شیرمحمدی» اظهار می كند: «فضای غریبه، آدم هایی كه هیچ نسبتی با بچه ها ندارند و تحمیل شرایطی مثل از بركردن شعرها و قصه هایی كه ممكن است بچه ها دوست نداشته باشند، آرامش درونی كودكان را به هم می ریزد و آنها را به افرادی مضطرب و پریشان تبدیل می كند.»

نظیر چنین اندیشه ای در جامعه و میان اقشار مختلف یافت می شود. چه بسا كه صاحبان این عقیده همواره تلاش می كنند تا با استناد به برخی منابع نظر خود را به دیگران نیز القا كنند. «یاسمین ملك پور»، كارمند ارشد یك سازمان خصوصی و از مدیران موفق است. او می گوید: «با وجودی كه همسرم با شغل من مشكلی ندارد و فرزندم نیز در ساعات كاری من در یك مهدكودك قابل اعتماد به سر می برد، به طور دائم از جانب برادرها و پدرم تحت فشار هستم كه تو به خاطر پول و كسب درآمد بیشتر، بچه را به مهد سپرده ای. آنها چنان به من اعتراض می كنند و از حق و حقوق فرزندم كه به وسیله من و همسرم ضایع می شود حرف می زنند كه گاهی باور می كنم به راستی در حق وی ظلم می كنم.»

وی می افزاید: «متاسفانه این شرایط در كل خانواده حاكم است و چه بسیار زنان توانمند، تحصیل كرده و دارای موقعیت اجتماعی كه به دلیل فرزنددار شدن و برای پرهیز از به مهد سپردن بچه هایشان، خانه نشین شده اند و جامعه را از خدمات حضور خود محروم كرده اند.»

اغلب كارشناسان چنین نظراتی را قبول ندارند. آنها با قاطعیت اعلام می كنند كه كودكان هزاره سوم با توجه به شرایط و دنیای پیرامونی خود باید با سرعت بیشتری در راه فراگیری قدم بگذارند. علاوه بر این موضوع تناقض حدیث معروف نبوی درباره دنیای تا هفت سالگی كودكان و تاكید حضرت رسول اكرم(ص) بر نقش بازی های كودكانه این دوران در شكل گیری شخصیت كودكان را با دكتر مجید ترابی، در میان می گذارم. وی می گوید: «ما مفتخر هستیم كه تابع دین، مكتب و مذهبی هستیم كه اولیای خاص آن بیش از چهارده قرن قبل به اصول روانشناسانه عمیقی اشاره و تاكید داشته اند كه دانشمندان امروز پس از سال ها تحقیق، ممارست و آزمون و خطا به آنها دست یافته اند. موضوع این حدیث نبوی نیز از همین اصول است. روانشناسی نوین دقیقا به این مسئله اشاره می كند كه بازی موثرترین راه رشد و تكامل شخصیت كودكان است.»

دكتر «ترابی» با اشاره به تعریف بازی می افزاید: «بازی یعنی یك سری رفتارها و عادات كه طبق قراردادی معین انجام می شود. مثلا وظایف هر فرد در بازی از پیش تعیین می شود و قانون ها هم از قبل مشخص می شود. درخاله بازی معلوم می شود چه كسی مادر، چه كسی فرزند، چه كسی میزبان و چه كسی مهمان است. قاعده و قرار هم بین بازیگرها گذاشته می شود. بعد بچه ها در عرصه این بازی، تمرینی از روابط اجتماعی و خانوادگی را تجربه می كنند.

روانشناسان معتقد به علوم مدرن در یافته های جدیدشان دقیقا براین موضوع تاكید دارند كه بچه ها باید تا هفت سال بازی كنند اما وظیفه ما در قبال آنها چیست؟ آیا باید دراین هفت سال آنها را به طور كامل به حال خود رها كنیم. یا شرایطی را فراهم كنیم كه بچه ها طبق قاعده و قانون بازی كنند و اصول زندگی را فرابگیرند.»

وی معتقد است كه نظریه های جدید منطبق با حدیث نبوی است و بیان می كند: «در مهدهای كودك شرایط بازی به گونه ای برای كودكان فراهم می شود كه ضمن پاسخ به نیازهای این گروه سنی، دنیای كودك نیز در آینده به نحوی روشن ترسیم شود. كارشناسان امروز با افتخار از این نظریه كه بازی، همه دنیای كودك است یاد می كنند و همه دنیا را تشویق می كنند كه اگر طالب آینده ای روشن، سازنده و مفید برای فرزندانتان هستید، بازی آنها را در سنین آغاز زندگی جدی بگیرید و از آن غافل نشوید.

اسباب تاسف است ما - مسلمانان- كه چهارده قرن قبل این نظریه را آموزش دیده ایم و بنا به بیان خاص ترین بنده خدا، به آن سفارش شده ایم، اینك متعصبانه با موضوع برخورد كنیم.»

ادامه دارد...

منبع:کیهان

لینک:

آیا می دانید محبت كردن بهترین راه تربیت است؟-

پرورش اعتماد به نفس در كودكان ( قسمت اول )-

پرورش اعتماد به نفس ( قسمت2)-

والدین سهلگیر ، والدین سختگیر و والدین مقتدر نقش خانواده در بهداشت روانی ( قسمت دوم)-

بازی، حیاتكودك-

چند نكته ی لازم در تربیت كودكان-

نكته ها و توصیه های تربیتیكودكان (1)-

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.