تبیان، دستیار زندگی
سال گذشته فصل نخست مجموعه دردسرهای عظیم را دیدیم. داستان جوانی به نام «لطیف» و آدم هایی که در زندگی اش نقشهای پررنگی دارند. حالا در ماه مبارک رمضان امسال پخش سری دوم این سریال را شاهد هستیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«دردسرهای عظیم» به روایت کارگردان


سال گذشته فصل نخست مجموعه دردسرهای عظیم را دیدیم. داستان جوانی به نام «لطیف» و آدم هایی که در زندگی اش نقشهای پررنگی دارند. حالا در ماه مبارک رمضان امسال پخش سری دوم این سریال را شاهد هستیم.

«دردسرهای عظیم»

سریالی که برخی مخاطبان معتقد هستند با سری اول آن بیشتر می خندیدند. البته کارگردان این مجموعه در مقابل این انتقادات بر این باور است که اگر سری دوم دردسرهای عظیم، همانند فصل اول این مجموعه حال و هوای کمدی ندارد، فقط به دلیل حال و هوای ماه مبارک رمضان و فضای این ماه است. برزو نیکنژاد کارگردان این سریال، تاکنون دستیاری کارگردانهای مختلفی را در کارنامه کاری اش دارد و معتقد است نهایت تلاشش را کرده تا یک اثر خوب به مخاطب ارائه بدهد.
 آقای نیکنژاد! شما از آغاز تولید سری دوم سریال دردسرهای عظیم به فکر پخش در ماه رمضان بودید؟
من که تصمیم گیرنده این موضوع نبودم. مدیران سفارش این کار را به مهران مهام، تهیه کننده سریال دادند و بعد تولید سریال شکل گرفت اما قبل از این اتفاق هم من و مهران مهام و علیرضا کاظمی پور(نویسنده) دنبال طرح مناسبی بودیم که بتوانیم ادامه دردسرهای عظیم را بسازیم ضمن اینکه به نظرم سری اول این مجموعه با استقبال مخاطب مواجه شد و مدیران هم تصمیم گرفتند که ادامه این سریال ساخته شود.
 چرا به جای تولید یک سریال بکر، ساخت سری دوم این مجموعه را انتخاب کردید؟
ابتدا به کارهای دیگری هم فکر کردیم. 27 شهریور پس از اتمام سری نخست دردسرهای عظیم، با پیشنهادهایی روبه رو شدم که بنابه دلایلی آنها را نپذیرفتم. چون تمایل داشتم یک کار خوب بسازم. به طرح ها و ایده های جدیدی هم فکر کردم که اگر خدا بخواهد در آینده آنها را خواهم ساخت. اما از طرفی فراهم شدن شرایط ساخت سری دوم این سریال باعث شد به جای کار جدید فصل دوم دردسرهای عظیم را کارگردانی کنم.
  شما پس از حدود 20 سال دستیاری کارگردانهای مختلف، به سمت کارگردانی رفتید. تجربه در عنوان دستیاری چقدر به کارگردانی کارتان کمک کرده است؟
بسیار زیاد. روزی کسی از من سوال کرد که در این سریال مشاور نداری، گفتم در این مدت آنقدر دستیاری کرده ام که وقتی سرکار هستم فکر می کنم تمام آن آدم ها مشاورم هستند. این مربوط به شاگردی من است. هنوز هم خودم را دستیار کارگردان و برنامه ریز می دانم. با کارگردانی دو - سه اثر، کسی کارگردان نمی شود. ضمن اینکه به نظرم تفاوت عمده ای در تجربه کارگردانی در سینما و تلویزیون نصیب ام شده که در فیلم سینمایی حق تجربه و خطا کردن وجود دارد، اما در تلویزیون اینگونه نیست.

به نظرم دردسرهای عظیم 2 در اجرا کاملاً پخته تر از سری اول است. برخی می گویند با دردسرهای عظیم یک بیشتر می خندیدیم و کمدی بیشتری داشت که این مسأله بحث دیگری است. کمدی این سری کمتر است، آن هم به دلیل حال و هوای ماه مبارک رمضان.

 چرا به خودتان در تلویزیون حق تجربه کردن نمی دهید؟
چون در تلویزیون جای چنین چیزی نیست. من نمی گویم 80 یا 40 میلیون بیننده سریال ما را می بینند، اما قطعاً 20 میلیون بیننده که داریم.  در برخی کارها مثل کار ما و شما، یک اتفاق هرچند کوچک باعث می شود، شما ناچار به پاسخگویی به میلیون ها انسان باشید. اگر بتوانید از توبیخ و بازخواست گذر کنید، شاید مجبور شوید به خاطر کارتان یک عمر سربه زیر راه بروید! پس باید تمام تجربیاتتان را به خدمت بگیرید تا بهترین کار را ارائه کنید.
 بررسی سریال های تلویزیونی و شبکه خانگی، نشان می دهد که تجربیات موفقی در مقوله دنباله دارشدن سریالها نداریم. به طوری که غالباً سریالهای حتی موفق در فصلهای بعدی با رکود و استقبال سرد مخاطب روبه رو می شوند. آیا این موضوع باعث نشد که در ابتدای راه کارگردانی مردد شوید یا بهراسید؟
ترجیح میدهم با پاسخی که از شما میگیرم، جواب این سوال را بدهم. به نظر شما دردسرهای عظیم در سری اول بهتر بود یا در سری دوم و یا فرقی نکرده است؟!
 به نظر من فرقی نمی کند.
به نظرم دردسرهای عظیم 2 در اجرا کاملاً پخته تر از سری اول است. برخی می گویند با دردسرهای عظیم یک بیشتر می خندیدیم و کمدی بیشتری داشت که این مسأله بحث دیگری است. کمدی این سری کمتر است، آن هم به دلیل حال و هوای ماه مبارک رمضان. به هرحال ما در یک کشور اسلامی زندگی می کنیم که اکثریت مردم روزه می گیرند و حتی آنهایی که روزه نمی گیرند نیز حال و هوای خاصی در این ماه دارند. اگر قرار بود دردسرهای عظیم برای عید نوروز تولید شود مسلماً حال و هوای متفاوتی در آن گنجانده میشد. باید بپرسیم اساساً چرا سری دوم یک سریال ساخته می شود. اگر نگاهی به آثار برتر سینما و تلویزیون بیندازیم کارهایی مثل شرک، ترمیناتور، تیکن، ارباب حلقه ها و... به واسطه شخصیتهای ماندگار و دوست داشتنی است که در فصل های بعد هم موفق بوده اند. در واقع هرچقدر کارگردانی و... خوب باشد، تضمینی برای ساخت سری بعدی به حساب نمی آید مگر اینکه شخصیتهای ماندگاری را خلق کنید. مثل مستربین! در سریال دردسرهای عظیم شخصیتهای ماندگاری وجود دارند. مثلاً شاید پنج سال دیگر لطیف و بهار در ذهن مردم ایران مانده باشد.
«دردسرهای عظیم»

اما یکی از شخصیتهای اصلی داستان که از وزنه های سریال محسوب می شود، کمرنگ شده است. نقش فرحان با بازی مهدی هاشمی.
در سری اول هم فرحان از قسمت 7و8 وارد داستان می شود. فرحان را دو قسمت دیدیم و جایی که قصه ایجاب می کند، فرحان به قصه برمی گردد.
 چرا تکلیف مخاطب را روشن نکرده اید. آیا او یک سریال کمدی می بیند یا یک ملودرام؟
عین زندگی است. اگر روشنی نباشد، تاریکی معنایی ندارد و برعکس. به نظرم زندگی مرزی است بین اشکها و لبخندها و تعریف ما در سریال دردسرهای عظیم هم همین است. مثلاً از نزدیکانمان دوری می کنیم و بعد آنها را از دست می دهیم. در حالی که اگر می دانستیم قرار است آن فرد را از دست بدهیم بیشتر سراغش را می گرفتیم و طور دیگری با او رفتار می کردیم. همه ما در میان اقوام و آشنایان مواردی را داریم که دو نفری که اصلاً فکرش را نمی کردیم، کارشان به طلاق و جدایی کشیده شده است یا من از مهران مهام به عنوان تهیه کننده دستمزدم را دریافت می کنم اما چند روز بعد به اندازه روزی که حقوقم را گرفتم، خوشحال نیستم چون بیشتر آن پول را هزینه کرایه خانه و... کرده ام و بعدش می بینم پول زیادی برایم نمانده است. به دست می آوری و از دست می دهی. زندگی همین است. تعریف زندگی در یک سریال خیلی کار سختی است اما ما تلاش مان را کردیم که این اتفاق بیفتد و در نوع گریم میزانسن روابط آدم ها و... خودمان را به جنس زندگی نزدیک کنیم. همه ما آدم ها به خدا ایمان داریم اما جایی که گرفتار باشیم بیشتر خدا را صدا می زنیم. سوار هواپیما هستیم و قرار است سفر برویم و عروسی یکی از نزدیکانمان را در پیش داریم. همه چیز مفرح است، اما اواسط سفر کاپیتان اعلام می کند، احتمال سقوط وجود دارد. وسط یک ماجرای شاد، یک موقعیت و اتفاق غم انگیز داریم. کجای این موضوع در زندگی ما انسانها نیست؟!


 بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: ایران/ مریم رضازاده