نافرمانی اسب کارگردان

مرور کارنامه 7 سال اخیر محمد حسین لطیفی به بهانه اکران «اسب سفید پادشاه»

برای همین هم بود که خیلی از تهیه کنندگان مشتاق همکاری با لطیفی بودند و سوپراستارها به پیشنهادهایش نه نمی گفتند. حالا چه شده که در فیلم آخرش، «اسب سفید پادشاه» فقط یک الناز شاکردوست دارد؟ و بدتر این که چرا کُمیت قصه و کارگردانی فیلم این قدر لنگ می زند؟
«اسب سفید پادشاه» دور از نام لطیفی
محمد حسین لطیفی اگر می خواست شعار هم بدهد خوب می داد. «روز سوم» شعار کم نداشت اما این قدر منطبق با درام بود که احساس مخاطب را درگیر می کرد تا جایی که فیلم همچنان مورد توجه است. لطیفی این بار هم بدون فیلمنامه کامل سراغ «اسب سفید پادشاه» رفت ولی نتیجه ، اثری شکست خورده در کارنامه این کارگردان شده. احتمالا خیلی از شما فیلم را ندیده اید؛ پس اجازه دهید خیلی مختصر توضیح دهیم چرا «اسب سفید پادشاه» اثری ضعیف در کارنامه لطیفی است.
محمد حسین لطیفی فیلمش را بر اساس الگوهای «مفهوم زده سینمایی» نوشته و كارگردانی كرده . خط كلی داستان همانی است كه بارها دیده ایم؛ دختری (مریم با بازی الناز شاكردوست) از زندان آزاد می شود ، دنبال نامزدش می گردد ، نامزد او عاشق دیگری شده، دیگری عاشق مریم می شود، این دختر خانم در خانواده مورد ظن یك نفر است و .....
در نهایت همه بدها به جزای کردارشان می رسند و خوب ها رستگار می شوند!‌ این اتفاقات به ساده ترین و دم دستی ترین شکل ممکن رخ می دهند و دریغ از ذره ای درام. حتما فیلم كه تمام شود با خودتان می گویید نمونه این قصه را سریال های مثلا اخلاقی دیده ایم پس چه لزومی است برای تكرار دوباره این مفاهیم به سینما بیاییم؟
استارها کجا هستند؟
كارگردان حتی در انتخاب بازیگران خِست به خرج داده و غیر از الناز شاكردوست همان چهره های تلویزیونی را برای فیلمش استفاده كرده: (مجید یاسر، فرهاد قائمیان ، لیدا عباسی، علی طباطبایی) تازه همین بازیگران هم بشدت بد بازی می كنند و كارگردان تلاشی برای استفاده متفاوت از آن ها نكرده است. این درحالی است که روزگاری لطیفی حتی برای فیلم گیشه ای اش (دخترایرونی) هدیه تهرانی را انتخاب می کرد آن هم درست زمانی که خانم تهرانی در اوج بود و به تمام معنا سوپر استار.

سقوط از کجا شروع شد؟
نشانه های سیر نزولی لطیفی با فیلم «پاریس تا پاریس» دیده شد و با سریال های « قلب یخی» ، «ساخت ایران» و «زمانی برای عاشقی» به اوج رسید. به این ها چند پروژه ناتمام هم اضافه کنید که باعث شده عنوان بدقولی بر پیشانی لطیفی بخورد. او «پاریس تا پاریس» را در حالی ساخت که هنوز سرمست تمجیدهای همه جانبه «روز سوم» و گیشه پر فروش «توفیق اجباری » بود. «پاریس تا پاریس» نه در جشنواره دیده شد و نه اکران موفقی داشت. بعد از آن لطیفی از سینما دل کند و به پشتوانه سریال هایی چون « کت جادویی» ،«همسایه‌ها» ، «سفر سبز» و «وفا » و«صاحبدلان» تمرکز خود را بر تلویزیون نهاد. نتیجه اش شد: «دودکش» و«زمانی برای عاشقی». اولی با اغماض نمره قبولی گرفت اما دومی به سریالی شعاری بدل شد و صدای بسیاری از رسانه ها را درآورد.

ناکامی درشبکه نمایش خانگی
محمد حسین لطیفی سال 89 به شبکه خانگی هم سر زد و نامش را کنار مهران مدیری به عنوان سردمدارن سریال سازی در این شبکه به ثبت رساند. او قرار بود «اثری ماندگار» بسازد اما «قلب یخی» نیمه رها شد و با قصه و کارگردانی جدید (سامان مقدم) سامان یافت. لطیفی یک سال بعد سراغ «ساخت ایران» رفت. این سریال به سرانجام رسید اما حواشی بیمشارش باعث شد در نهایت اثری ضعیف لقب بگیرد.
نگارش یک مینی سریال ضعیف
سیرنزولی لطیفی با نگارش یک مینی سریال ادامه پیدا کرد. این سریال «دیگری» نام دارد و سال پیش همزمان با شب های قدر روی آنتن شبكه سه رفت. او در این مینی سریال در کنار نویسندگی ، مشاور پروژه هم بود. نتیجه، سریالی پر از شعار ، اغراق و پایان گل درشت بود و حتی دلخوری تهیه کننده از لطیفی را به همراه داشت.
پروژه های ناتمام
محمد حسین لطیفی برای ترمیم مسیر حرفه ای ، دنبال راه میانه است و نتیجه این که نام کلی پروژه ناتمام بر پرونده اش می ماند. یکی از آن ها «یار دوازدهم» است. لطیفی قصد داشت سفر هنرمندان به برزیل برای حمایت از تیم ملی فوتبال کشورمان را در قالب یک مستند کارگردانی کند که خاطر بدقولی سرمایه گذار او کنار کشید. همزمان نام فیلم سینمایی«رویای مارسال» هم جلوی اسم لطیفی در رسانه ها نقش بست كه در نهایت توسط منوچهر هادی با عنوان« آی ام نات سالوادور»ساخته شد.

مشابه این اتفاقات در تلویزیون هم رخ داد. سال 92 قرار بود ایرج محمدی و مهران مهام سریال نوروزی شبکه سه (روزهای بد در) را به کارگردانی محمد حسین لطیفی تهیه کنند. نیمه دی ماه اما خبر عدم همكاری لطیفی با «روزهای بد در» در رسانه ها پیچید و سعید آقاخانی جایگزین او شد. لطیفی در این فاصله با سیما فیلم برای ساخت «جاده قدیم» مذاكره كرده بود. همزمان هم مصاحبه ای كرد و گفت:« قرار نیست برای نوروز 93 شبکه 3 سریال بسازم بلکه سریالی در دستور کار دارم که برای سیمافیلم است.» در نهایت هم جدل رسانه ای مهام و محمدی با لطیفی بی نتیجه ماند و از آن سو روابط عمومی سیما فیلم اعلام کرد لطیفی روی صندلی کارگردانی«جاده قدیم» خواهد نشست. طبق اعلام روابط عمومی سیما فیلم قرار بود «جاده قدیم» برای پخش در نوروز آماده شود. نشد و تولید آن به سال 93 رسید. با كلید خوردن «جاده قدیم» در چرخشی عجیب نام بهرام بهرامیان كه روزی دستیار لطیفی بوده به عنوان كارگردان رسانه ای شد و اسم لطیفی در قامت مشاوره پروژه بر پیشانی سریال نقش بست!
سینما اكران کجای کارنامه لطیفی است؟
لطیفی دراین فرصت حیطه جدیدی را هم تجربه کرد و روی صندلی اجرای برنامه زنده – ترکیبی «سینما اکران» نشست. این کارگردان بر اجرا و گفت و گو با مهمانانش تسلط داشت ولی چون ذات برنامه خنثی بود اتفاق خاصی برایش رخ نداد تا به بهانه کارگردانی پروژه «یار دوازدهم» از تهیه كننده خداحافظی كرد و رفت و دیگر هم بر نگشت.
افول یا بازگشت؟
محمد حسین لطیفی کارگردان باهوشی است که اگر کمی دل به کار دهد ، همچنان می توان به ساخته هایش امید داشت. او فعلا به «کم» راضی شده ؛ نه سراغ داستان و سوژه خوب می رود و نه بازیگران مطرح. فعلا که در سراشیبی است ؛ امیدواریم در اولین دوربرگردان به مسیر اصلی بازگردد. سریال «تنهایی لیلا» تازه ترین تجربه کارگردانی او، اعتبار را به نام لطیفی بر می گرداند؟ امیدواریم.