تبیان، دستیار زندگی
به تازگی انجمن های خیریه هم وارد بازی تازه ای شده اند و در نقش انسان هایی خیرخواه دلالی می کنند، کاری که در مورد قانونی یا غیر قانونی بودن جای سوال است...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خیریه های بی خیر!



به تازگی انجمن های خیریه  هم وارد بازی تازه ای شده اند و در نقش انسان هایی خیرخواه دلالی می کنند، کاری که در مورد قانونی یا غیر قانونی بودنش جای سوال است...


کلیه

شیوع بالای بیماریهای غیر واگیر دار همچون دیابت که منجر به تخریب کلیه و سایر اعضای بدن می شود باعث شده تا آمار بیماران دیالیزی و نیازمند پیوند کلیه در کشورمان افزایش پیدا کند. بیمارانی که دیالیز می شوند همیشه هم بدنشان جوابگوی دیالیز نیست و مجبور به پیوند کلیه می شوند. و تقاضا برای دریافت کلیه بالا می رود از سویی در کشور ما پیوند ناشی از مرگ مغزی به اندازه ایی نیست که جوابگوی تمام افراد حاضر در لیست انتظار پیوند کلیه باشد.
اینجاست که پای دلالان به این عرصه باز می شود. آگهی های که در نزدیک انجمن حمایت از بیماران کلیوی به چشم می خورد برگه هایی تنها با مشخصات گروه خونی فروشنده ی کلیه و یک شماره تلفن  تنها بخشی از فعالیت دلالان این عرصه است. با یک مرور ساده در اینترنت متوجه حجم وسیعی از سایت های خرید و فروش کلیه می شوید. به تازگی انجمن های خیریه  هم وارد بازی شده اند و در نقش انسان هایی خیرخواه دلالی کلیه می کنند .کارشناسان معتقدند برای کاهش زمینه دلالی افراد در بحث خرید و فروش کلیه بیماران باید از اعضای خانواده خود یا از نزدیکان شخص بیمار باشند.

شاید برایتان عجیب باشد که خرید و فروش کلیه آن هم  به همین راحتی؟ با یک آگهی ساده و یک شماره تلفن؟! آیا قانونی برای خرید و فروش این عضو وجود ندارد؟آیا در کشورهای دیگر هم خرید و فروش این عضو قانونی است؟
آیا خرید و فروش اعضای بدن در ایران جرم است؟
از آنجایی که فروش عضو بدن امری غیراخلاقی و مذموم است؛ قانونگذار با استفاده از مفهوم حقوقی هبه معوض " یعنی در هبه شرط شود که تملیک صورت خواهد گرفت لکن طرف دیگر باید مبلغ یا چیز دیگری را به تملیک هبه کننده درآورد"تلاش کرده که هم به نوعی این کار را قانونی کند و هم از وجهه غیراخلاقی کار بکاهد و به نوعی در افکار عمومی به آن مشروعیت ببخشد. (هبه در لغت یعنی هدیه کردن چیزی )
در این حالت قانونگذار امر خریدن و فروختن کلیه را در قالب هدیه ای از طرف اهداکننده در ازای گرفتن مبلغی آورده است. اما در ماده ی 8 " قانون پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیماران مرگ مغزی "ایجاد هماهنگی به عهده ی مرکز مدیریت پیوند و بیماریهای خاص وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است و در تبصره ی این ماده آمده است : انتخاب گیرندگان و اولویت بندی آنان جهت انجام پیوند طبق برنامه ی تنظیمی و توسط  مرکز فوق الذکر انجام خواهد شد.
و باید بدانیم وزارت بهداشت از چند سال قبل وظیفه ی کنترل تبادل مالی بین اهداکننده و گیرنده ی کلیه را به انجمن حمایت از بیماران کلیوی سپرد و تمامی بیمارستان ها موظفند که فقط با نامه ی انجمن بیماران را برای اهدا و پیوند کلیه پذیرش کنند.

هر گونه تبلیغ در فضای مجازی و هر گونه واسطه گری انجمن ها هرچند اهداف اخلاقی و انسان دوستانه داشته باشند غیر قانونی تلقی می شود.  تنها انجمن حمایت از بیماران کلیوی در ایران می تواند معرف دو طرف اهداکننده و گیرنده ی عضو باشد.


در ایران انجام پیوند و خرید و فروش فقط و فقط تحت نظارت و از طریق انجمن حمایت از بیماران کلیوی قانونی است و در غیر اینصورت انجام فعالیت های انجمن های خیریه در این زمینه جرم می باشد و امری غیر قانونی است.
آیا خرید و فروش کلیه در دیگر کشور ها قانونی است؟
تقریبا در سراسر جهان اهدای عضو به دیگری ممنوعیت قانونی ندارد. سازمان های خیریه مختلفی هم هستند که چنین کاری را مورد تشویق قرار می دهند اما ایران تنها کشور جهان است که خرید و فروش اعضای بدن در آن قانونی است! آنطور که از شواهد پیداست در دو کشور فیلیپین و هند چنین معامله ای تا مدت ها قانونی بوده است اما بعدها مورد انتقاد قرار گرفته و غیرقانونی شده است.
استدلال طرفداران غیرقانونی بودن تجارت عضو چیست؟
عده ایی معنقدند تجارت عضو باید غیر قانونی شود و خرید و فروش عضو انسان در حیطه ی قاچاق انسان جای گیرد.
اینها معتقدند با مشروع بودن خرید و فروش عضو کار قاچاقچیان که تجارت عضو می کنند قانونی می شود و اینها با سودجویی، بچه های خانواده های فقیر را می خرند و اعضای بدن آنها را به خاطر پولی که نصیبشان می شود می فروشند و این کار غیر اخلاقی است و بیشترین سود را قاچاقچیان می برند .
در عین حال عده ای از پزشکان هم معتقدند اینکه فرد به علت فقر مالی ،عضوی از بدن خود را بفروشد و از آن پس تا آخر عمر با مشکلات احتمالی نداشتن یک عضو و یا مشکلات ناشی از آن عضو و یا مشکلات ناشی از آن عمل جراحی دست و پنجه نرم کند، مخالف قانونی بودن این کار هستند.
البته در کشور ما هم که اهدای معوض یا فروش کلیه مجاز شمرده می شود "هرگونه آگهی درباره ی اهدای کلیه از فرد زنده" و "هرگونه واسطه گری یا تجارت در فرآیند اهدای کلیه از اهداکنندگان زنده ممنوع است" و موجب پیگرد قانونی است. برای همین هر گونه تبلیغ در فضای مجازی و هر گونه واسطه گری انجمن ها هرچند اهداف اخلاقی و انسان دوستانه داشته باشند غیر قانونی تلقی می شود.  تنها انجمن حمایت از بیماران کلیوی در ایران می تواند معرف دو طرف اهداکننده و گیرنده ی عضو باشد.

در ماده ی 8 " قانون پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیماران مرگ مغزی "ایجاد هماهنگی به عهده ی مرکز مدیریت پیوند و بیماریهای خاص وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است و در تبصره ی این ماده آمده است : انتخاب گیرندگان و اولویت بندی آنان جهت انجام پیوند طبق برنامه ی تنظیمی و توسط  مرکز فوق الذکر انجام خواهد شد.


 استدلال طرفداران قانونی بودن چیست؟
این افراد می گویند اگر این امر تحت نظارت و به صورت سلامت بخواهد صورت بگیرد باید امری قانونی تلقی شوداز طرفی اگرچه باعث تامین نیاز مالی فرد فقیر می شود (ولو به صورت نامناسب) ولی باعث سلامتی افراد دیگر می شود.
اما کدامیک از این دو گروه درست می گویند؟
اگر قبول کنیم هر کدام از نظرها دارای نقاط قوت و ضعفی هستند باید قبول کنیم که غیر قانونی بودن و مخفی بودن خرید و فروش کلیه باعث می شود تبعات تلخی از لحاظ سلامت و بهداشت به وجود آورد
البته در کشور هایی مثل امریکا که این کار غیر قانونی تلقی می شود نیاز متقاضیان دریافت کلیه تامین نمی شود متقاضیانی که در صورت عدم پیوند کلیه فوت می کنند و اینها نیرو های انسانی یک کشور هستند که به علت نبودن عضو از دست می روند.

ف .عدالتی
بخش  حقوق تبیان


مطالب مرتبط :

آثار حقوقی مرگ مغزی