تبیان، دستیار زندگی
پایان کار جامعه بشری با این همه اختلاف در ادیان و مکاتب و ایسم های مختلف دینی وسیاسی چه خواهد بود؟ حکومت چنین جامعه ای در دست کدام ابرقدرت خواهد بود؟ آیا مردی الهی سکان کشتی جامعه جهانی را به دست خواهد گرفت یا باز باید شاهد مکتبی بشری باشیم؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : عباس شیشه گر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«دهکده جهانی»، یا «جامعه جهانی اسلامی»؟!

پژوهشگران در نگاه امروز

چندی است در ادبیات سیاسی جهان واژه "دهکده جهانی" ، "نظم نوین جهانی" ، "دهکده چپاول" (اصطلاح مخالفین نظم نوین جهانی است) و ... رواج یافته است.(1) در عصر ارتباطات و در شرایطی که رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی فضایی به عنوان حریم خصوصی برای انسان باقی نگذاشته اند و صاحبان شرکت های تولید لوازم الکترونیکی با کمال وقاحت نسبت به استراق سمع گفتگوهای کاربران خود حتی در منزلشان هشدار می دهند(2) و مسافت میان شرق و غرب عالم در کمتر از دقیقه ای طی می شود، «دهکده جهانی» می تواند نام با مسمّایی باشد که به کوچکی کره خاکی ما اشاره دارد و به درنوردیدن مرزهای جغرافیایی!
به عبارتی دیگر، انسان در اثر تکامل علوم تجربی و پیشرفت تکنولوژی وارد عرصه ای شده که دیگر قوم و ملت و سرزمین مفهوم قبلیش را از دست داده و بشر امروز به همه ساکنین این کره خاکی به چشم مردم یک جامعه نگاه می کند، بگذریم از اینکه این نگاه عمدتا از سوی ابرقدرت های چپاولگر است!
اما به راستی در دنیای کنونی می توان منکر احاطه رسانه ها و ابزار اطلاعاتی بود؟ آیا می توان چشم خود را بر روی این حقیقت بست که فاصله زمانی تعاملات انسانی کوتاهتر و کوتاهتر شده و «کشور جهانی کوچکی» در حال شکل گرفتن است؟
درست است که عده ای از مفهوم دهکده جهانی و نظم نوین جهانی برای اغراض سیاسی خود بهره می برند، و عده ای با بیان «توهم توطئه» منکر این جریان سیاسی اند، ولی آیا می توان در نگاه جامعه شناسانه و در میان معارف اسلامی و به دور از غوغاهای سیاسی، حرفی از این کوچکی و روند رو به وحدت جامعه انسانی که دهکده جهانی به نوعی به آن اشاره دارد، یافت؟ اگر جواب مثبت است _که هست_ نمای این جامعه در میان جامعه شناسان و در بیان معارف اسلام چگونه است؟ پایان کار جامعه بشری با این همه اختلاف در ادیان و مکاتب و ایسم های مختلف دینی وسیاسی چه خواهد بود؟ حکومت چنین جامعه ای در دست کدام ابرقدرت خواهد بود؟ آیا مردی الهی سکان کشتی جامعه جهانی را به دست خواهد گرفت یا باز باید شاهد مکتبی بشری باشیم؟

پایان کار جامعه بشری با این همه اختلاف در ادیان و مکاتب و ایسم های مختلف دینی وسیاسی چه خواهد بود؟ حکومت چنین جامعه ای در دست کدام ابرقدرت خواهد بود؟ آیا مردی الهی سکان کشتی جامعه جهانی را به دست خواهد گرفت یا باز باید شاهد مکتبی بشری باشیم؟

در این گفتار سعی خواهیم کرد به دور از مباحث سیاسی و با نگاهی جامعه شناسانه و اسلامی به مفهوم «جامعه جهانی» بپردازیم و خواهیم دید زندگی انسان در این دنیا ناگزیر به سوی «وحدت جامعه جهانی اسلامی و توحیدی» پیش خواهد رفت و بشر به ناچار به حکومت مردی الهی از سلاله پاکان تن خواهد داد.

کدام جامعه؟!

«جامعه» عبارتست از مجموعه ای از افراد انسانی که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند.(3) جامعه شناسان در بیان نسبت افراد جامعه با کلیت جامعه و اینکه جامعه حاصل چه نوع ترکیبی از افراد است، نظرات مختلفی دارند.(4) به نظر استاد مطهری (ره) ترکیب حاکم بر جوامع، ترکیبی حقیقی و از نوع ترکیب اجزای طبیعت است ولی ترکیبی که جنبه مادی ندارد بلکه حاصل ترکیب اندیشه ها و روح هاست. ایشان در پرتوی آیات قرآن جامعه را دارای نوعی حیات می داند که أجل و سرآمدی معین بر آن حکمفرماست و هر امت و جامعه ای دارای کتاب و حساب جداگانه ای است و از شعوری خاص خود برخوردار است! در سوره اعراف آیه 34 مى‏فرماید:«وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا یَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا یَسْتَقْدِمُونَ : هر امتى (هر جامعه‏اى) مدت و پایانى دارد، مرگى دارد؛ پس آنگاه كه ‏پایان كارشان فرا رسد، ساعتى عقب‏تر یا جلوتر نمى‏افتند.»

در چنین جامعه ای فرد فرد انسان ها با حفظ استقلال خود و منحصر به فرد بودنشان به حسب اینکه دارای اندیشه و روح مشترک با دیگران هستند، جزئی از کل جامعه اند که بین آنها و جامعه نه جبر مطلق و نه اختیار مطلق برقرار است بلکه امری است بین این دو! (5) به عبارتی دیگر، افراد جامعه هر چند متأثر از آداب و قوانین جامعه اند ولی اسیر این امور نیستند و حتی می توانند علیه قوانین و آداب جامعه قیام کنند!
در چنین نگاهی به جامعه و فرد، ناچاریم همانطور که روح فردی را به رسمیت می شناسیم روح جمعی حاکم بر اجتماع انسانی را نیز به رسمیت بشناسیم و جامعه را برخوردار از نوعی وحدت بدانیم! ابن خلدون در "مقدمه" اش بر تاریخ، و نیز از متأخرین، مونتسکیوی فرانسوی جزء علمایی هستند که قبل از مارشال مک‌لوهان و دیگران این واقعیت قرآنی را به رشته ی تحریر درآورده اند!(6)(7)
وقتی از جامعه حرف می زنیم هم می توان جامعه ساکن در اقلیمی خاص یا در زمانی خاص را مدنظر قرار داد و هم می توان جامعه بشری از بدو خلقت تا کنون را به مثابه یک جامعه فرض کرد و برای چنین جامعه ای روحی جمعی در نظر گرفت چنان که قرآن کریم چنین دیدی به اجتماع انسانی دارد: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذی خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثیراً وَ نِساءً ...»(8) در معارف اسلامی مردم جامعه در تعامل با یکدیگر و موثر و متأثر از هم اند و بالاتر از آن، فرد فرد انسان ها با جمع آنها برابری می کند! و مرگ و زندگی یکی برابر است با مرگ و زندگی همه!(9)

درست است که عده ای از مفهوم دهکده جهانی و نظم نوین جهانی برای اغراض سیاسی خود بهره می برند، و عده ای با بیان «توهم توطئه» منکر این جریان سیاسی اند، ولی آیا می توان در نگاه جامعه شناسانه و در میان معارف اسلامی و به دور از غوغاهای سیاسی، حرفی از این کوچکی و روند رو به وحدت جامعه انسانی که دهکده جهانی به نوعی به آن اشاره دارد، یافت؟

ممکن است سوال شود: با وجود این همه اختلاف در رنگ و نژاد و دین و ... چطور حرف از اتحاد و وحدت جامعه انسانی آن هم در این عرصه وسیع –اتحاد جوامع از بدو خلقت تا کنون- می زنید؟
در پاسخ به این سوال قبل از هرچیز باید به منشأ این اختلافات پرداخت و بعد به نسبت میان آنها و جامعه واحد جهانی.
ان شاءالله در مقاله بعدی به پاسخ و توضیح این مطلب خواهیم پرداخت.

پاورقی ها:
1) اولین نفری که این اصطلاح را به کار برد «مارشال مک‌لوهان » ( مارشال مک‌ لوهان(۲۱ ژوئیه ۱۹۱۱-۳۱ دسامبر ۱۹۸۰ )-) استاد مرکز مطالعات رسانه‌ای تورنتو بود و در توصیف آینده جهان، تحت تأثیر وسایل ارتباط جمعی مفهوم «دهکده جهانی» و جمله معروف «رسانه خود، پیام است » را مطرح کرد.
2) شرکت سامسونگ اعلام کرده که سیستم تشخیص صدای تلویزیون‌های هوشمندش علاوه بر دریافت فرامین کاربران قادر به ضبط مکالمات خصوصی آنها در منزل و ارسال آنها برای اشخاص و شرکت‌های ثالث است. به گزارش خبرنگار فناوری اطلاعات خبرگزاری فارس به نقل از سی نت، این اولین بار است که یک شرکت سازنده تلویزیون‌های هوشمند با چنین شفافیت و صراحتی به نقض حریم شخصی کاربران و استراق سمع از آنها اعتراف می‌کند. این شرکت صراحتا هشدار داده که «لطفا آگاه باشید که اگر صحبتهای شما حاوی اطلاعات شخصی یا دیگر اطلاعات حساس باشد، این اطلاعات در میان داده‌های ضبط شده و منتقل شده به افراد ثالث از طریق این سیستم قرار خواهد داشت.»
3) مجموعه آثار استاد شهید مطهری /ج2(جامعه و تاریخ)/ص 331
4) مثل اینکه جامعه را مرکب اعتباری، مرکب صناعی، یا مرکب حقیقی می دانند که هرکدام از این نظرات به نوعی حول 2 موضوع اصالة الفرد و اصالة الاجتماع دور می زند. برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به: مجموعه آثار استاد شهید مطهری /ج2(جامعه و تاریخ) /ص336به بعد
5) همان/صص336-345و ص 351
6) همان/ص346
7) ابوزید عبدالرحمن بن محمد بن خلدون حَضرَمی( ۸۰۸-۷۳۲ ه‍ ق، تونس)( تولد ۲۷ مه۱۳۳۲ - درگذشت ۱۹ مارس ۱۴۰۶ )معروف به «ابن خلدون» . شارل-لوئی دو سکوندا یا بارون دو مونتسکیو،یکی از متفکران سیاسی فرانسه در عصر روشنگری که در سال ۱۶۸۹ در بوردو از شهرهای فرانسه زاده شد .
8) نساء / 1 : اى مردم، از پروردگارتان پروا كنید، آن خدایى كه شما را از یك نفس بیافرید (از یك جاندار كه او را از خاك و گل به نحو نخستین پدیده اعجازى، به نام آدم و انسان و بشر پدید آورد) و از جنس او (به همان گونه اعجازى) جفت او را آفرید (و میانشان عقد زوجیت بست) و از آن دو تن (به وسیله ازدواج برادر با خواهر در نخستین نسل آنان طبق تشریع اوّلى یا اضطرارى، و یا نازل كردن پسران بهشتى براى دختران، و دختران بهشتى براى پسرانشان) مردان و زنان بسیارى را منتشر و پراكنده نمود.
9) مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنا عَلى‏ بَنی‏ إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَكَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعاً وَ لَقَدْ جاءَتْهُمْ رُسُلُنا بِالْبَیِّناتِ ثُمَّ إِنَّ كَثیراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذلِكَ فِی الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ: و بدین سبب (به سبب وقوع چنین فاجعه‏اى) بر بنى اسرائیل (و همه ملت‏ها در طول تاریخ) نوشته و مقرّر داشتیم كه هر كس انسانى را جز براى قصاص نفس یا فسادى كه در روى زمین كرده بكشد (یا از اسلام به كفر درآورد) چنان است كه گویى همه مردم را كشته (و گمراه ساخته و در جهنمى مخصوص قاتلان بى‏گناهان خواهد بود)، و هر كس انسانى را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد یا از كفر به اسلام آورد) گویى همه مردم را زنده كرده (و هدایت نموده) است. و به یقین فرستادگان ما براى آنها (بنى اسرائیل) دلایل روشنى آوردند، سپس بسیارى از آنان پس از آن در روى زمین بیش از حد به فساد و خونریزى پرداختند.(مائده / 32)

عباس شیشه گرها             
کارشناس سطوح عالی حوزه علمیه
بخش مهدویت تبیان             

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.