گفتگو با "جابر روزبهانی"، بلند قدترین بسكتبالیست ایران
بهترین بازیكن دنیا می شوم!

جابر روز بهانی پسر17 ساله تیم ملی جوانان بسكتبال ایران با 2 متر و 22 سانتی متر قدی كه دارد، شاید آرامترین فردی باشد كه تا به حال دیده اید. حتی زندگی كردن در جمع ده، دوازده تا آدم شر و پرانرژی هم نتوانسته اخلاق پسر سر به زیر و خجالتی تیم ملی را عوض كند. پسری كه همه امیدها وآرزوهایش را درچیزی به اسم بسكتبال خلاصه كرده و حتی مسائلی مثل گیرنیامدن كفش یا لباس با آن سایز و كم لطفی های بعضی از رفقا هم نتوانسته او را از هدفش دور كند.
جابرتا به حال با كسی مصاحبه نكرده بود. برای مصاحبه با ما هم ابتدا زیر بار نمی رفت، اما اصرار ما آنقدر ادامه پیدا كرد تا توانستیم چند كلمه ای از زیر زبانش بیرون بكشیم. شما هم اگر دوست دارید بدانید دل مشغولی های قد بلندترین مرد تاریخ بسكتبال ایران در چه چیزهایی خلاصه می شود، می توانید این مصاحبه را بخوانید.
الان دقیقا چند سالت است؟
17 سالقدت چقدر است ؟
2 متر و 22سانتی متر .پس بلندقدترین بازیكن بسكتبال تاریخ ایران هستی؟
بله، بلندقدترین مرد ایران هم هستم.این مسئله برایت مشكل به وجود نیاورده ؟
چرا، توی خیابان و سر لباس خریدن همه نگاهم می كنند. دوست ندارم این طوری باشد.دقیقا از كی فهمیدی رشدت طبیعی نیست؟
از یكی دو سال پیش كه می رفتم آكادمی المپیك فهمیدم . بعد هم كه رفتم دكتر، گفت غده هیپوفیزم پر كار شده . عمل كردم و غده را درآوردم ، خوشبختانه عمل جراحی هم موفقیت آمیز بود.بیشتر با چه ماشینی رفت وآمد می كنی ؟
من توی هیچ ماشینی نمی توانم به طور كامل بنشینم، مجبورم صندلی جلو را ببرم عقب و روی صندلی دراز بكشم.سخت نیست؟
نه زیاد.بچه ها در اردو چیزی نمی گویند؟
نه خوشحال هم هستند.
خودت چطور؟ از قدت راضی هستی؟
بله، دوست دارم قدم همین قدر باشد.از این بلندتر چطور؟ هیچ وقت راجع بهش فكر كرده ای؟
نه، چون هیچ فایده ای برایم ندارد.حالا این قد بلند حتما در ورزشی كه می كنی خیلی موثر است؟
موثر هست ولی نه خیلی زیاد .شنیدم یكی از مهره های خوب تیم هستی ، درسته؟
همه با هم برابریم اگه این حرفها هم هست، نظر مربی هاست.خب نظر خودت چیه؟
نظر خودم اینه كه با همه در یك سطح هستم. شاید بعضی وقتها پایین تر هم باشم.با "حامد حدادی" دوست صمیمی بودی. بهترین مهره های تیم هم شما دو تا بودین. چطور شد یك دفعه غیبش زد؟
من نمی دانم .الان كجاست؟
دوبی.مگر امكان دارد تو ندانی چرا او رفته دوبی؟ به هر حال چند سال به هم بودید.
صمیمی بودیم ، اما نمی دانم چرا رفت.حالا نمی دانی كی بر می گردد؟
نه !هیچ وقت هم از حامد نپرسیدی؟
نه!یعنی همین طوری رفت؟ هیچ مسئله ای نبود؟
( فقط به بشقاب غذایش نگاه می كند) نه.
اصلاً وقتی با هم تماس می گیرید به هم چه می گویید؟
هیچی، حامد می گه دوست دارم برگردم.چرا رفت كه دوباره برگرده؟
من نمی دانم، بی خیال ...درس هم می خوانی؟
بله، كاردانش ، شاخه چاپ.سال چندم هستی؟
سال دوم .درست را تا كجا ادامه می دهی؟
تا جایی كه بتوانم .فكر می كنی تا كجا بتوانی؟
تا دیپلم، چون فشار اردوها زیاد است.مدرسه كه می روی بچه ها كاری نمی كنن كه ناراحت بشوی؟
تا حالا زیاد نرفتم مدرسه، ولی بچه ها هم چیزی نمی گن.معلمها چطور؟
هیچی.به نظر میاد زیاد اهل درس و مدرسه نیستی؟
دوست دارم بروم دانشگاه ، ولی اگر هم نشود چاره ای نیست.اصلا درس را دوست داری؟
آره، شایدهم رفتم رشته تربیت بدنی .در خانه از همه قد بلندتری؟
بله.بقیه چطور؟ اونها هم مثل خودت قد بلندند؟
چهار تا برادر دارم كه قد همه شان بین 190 سانت تا 2 متر است.برخورد خانواده با تو چطور است ؟
عادی؛ چون خودم از اول، قد بلند را دوست داشتم.راجع به قدت، چه چیزی بیشتر از همه اذیتت كرده؟
بیشتر كفشم، چون خیلی سخت پیدا می شه، همیشه باید سفارش بدم.