تبیان، دستیار زندگی
ارسطو فیلسوف و زیست شناس یونان قدیم نخستین کسی است که جانداران را براساس شباهت های ساختاری آن ها رده بندی کرده است اما مهم ترین کار در این زمینه توسط کارل لینه درقرن 18 انجام گرفت که طرح رده بندی امروزی راپایه گذاری کرد....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تاریخچه علم جانور شناسی

ارسطو فیلسوف و زیست شناس یونان قدیم نخستین کسی است که جانداران را براساس شباهت های ساختاری آن ها رده بندی کرده است، اما مهم ترین کار در این زمینه توسط کارل لینه درقرن 18 انجام گرفت که طرح رده بندی امروزی را پایه گذاری کرد.

تاریخچه علم جانور شناسی

از ریخت شناسی برای طبقه بندی جانوران استفاده کرد. او قلمرو جانوران را به گونه هایی تقسیم بندی کرد و به هر کدام نامی گذارد. او گونه ها را در داخل جنس سپس در راسته و بعد در رده قرار داد. البته طبقه بندی لینه دستخوش تغییراتی شد اما اصول اساسی آن تا به امروز بدون تغییر مانده است. روش لینه در نام گذاری گونه ها به روش دو نامی معروف است بدین صورت که کلمه اول نام جنس و کلمه دوم با حروف کوچک آغاز می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

  • جرد ایرانی Meriones persicus
  • هامستردم دراز ترکمنی Calomyscus mystax

نام جنس فقط به یک گروه از جانداران اشاره دارد و هیچ وقت یک نام برای دو جنس به کار نمی رود اما نام گونه را برای چند جنس مختلف می توان به کار برد تا تفاوت گونه آن ها آشکار شود. به مثال های زیر توجه کنید:

  • سینه سفید نوتاچ Sitta carolinisis
  • سینه سرخ نوتاچ Parus carolinisis

گاهی اتفاق می افتد که گونه ای را به زیر گونه هم تقسیم می کنند که در این صورت سیستم سه تایی به کار می رود. به عنوان مثال:

  • سینه سرخ جنوبی Turdus migratorious achrustera

البته واحد مشخص تکاملی برای آن ها وجود ندارد.


مفهوم گونه : با وجود عدم توافق گسترده ای که درباره ماهیت گونه ها وجود دارد زیست شناسان ملاک های ویژه ای را در تشخیص گونه ها مهم می دانند :

1)افراد یک گونه دارای اجداد مشترکی هستند و این اجداد مشترک یک جمعیت است و نه یک جفت والد.
2)گونه ها باید کوچک ترین گروهی از جانوران مشخص باشند که در الگوهای اجدادی مشترک قرار دارند.
3)برای شناسایی افراد یک گونه علاوه بر صفات ظاهری، صفات کروموزومی و مولکولی نیز بایستی در نظر گرفته شود.

برجسته ترین مفهوم گونه مفهومی که توسط پدر زیست شناسی ارنست ماید در سال 1982 با نام مفهوم زیستی گونه بیان شده است.

طبق این تعریف : هر گونه جامعه ای بارور و مرکب از جمعیت هایی است که از نظر تولید مثلی از یکدیگر جدا شده اند و جایگاه اکولوژیکی ویژه ای که در طبیعت اشغال می کنند.


رده بندی جانوران: سه هدف اصلی و عمده در رده بندی جانوران وجود دارد:

1)تشخیص همه گونه های جانوران
2)ارزیابی تکاملی میان گونه ها
3)قرار دادن گونه های جانوری در نوعی سلسله مراتب گروهی یا تاکسون ه شامل گونه ای و فراگونه ای یا راسته ورده و....


تقسیمات جانوران: ویتاکر 1969م نظامی تنگ سلسله ای را پیشنهاد کرد که در آن حتی پروکاروت ها از یوکاریوت ها جدا شده بود. این نظام های گوناگون بدون در نظر گرفتن روابط فیلوژنتیکی که برای تشکیل تاکسونومی های تکاملی شرکت دارنده ارائه شد، اما اخیرا نوعی طبقه بندی از همه صورت های حیاتی ارائه شده است که محصول اطلاعات به دست آمده از داده های مولکولی است.


پروتوزوئرها (protozoa) : هر پروتوزوئر جاندار کاملی است که همه فعالیت های حیاتی آن درون یک سلول صورت می گیرد. از آنجا که توده پروتوپلاسمی این جانداران به سلول های مختلف تقسیم نشده است، گاهی آن ها را بدون سلول هم نامیده اند، ‌البته بیشتر محققان برای تاکید بر وجود شباهت های ساختاری فراوان میان آن ها و سلول های جانداران پرسلولی نام تک سلولی را ترجیح می دهند.


در روش طبقه بندی جانداران را به 5 سلسله تقسیم می کنند شاخه پروتوزوئزها جزئی از آغازیان است. این گروه همه یوکاریوت های تک سلولی و جلبک های پر سلولی را به سبب ساختار ساده و رابطه روشن آن ها با جلبک های تک سلولی شامل می شود. این گروه بسیار ناهمگن است و برخی از اعضای آن را پیشتر می توان به سلسله های پر سلولی گیاهان، جانوران و قارچ ها نسبت داد تا یکدیگر.

 

خصوصیت زیستی این گروه:

1)تک سلولی هستند و بعضی از انواع این گروه کلونی دارند.
2)عموما میکروسکوپی هستند اما بعضی چنان بزرگند که با چشم غیر مسلح نیز دیده می شوند مانند اوگلنا.
3)همه نوع تقارن در آن ها دیده می شود بعضی از انواع دارای اشکال تغییرپذیر و برخی دیگر ثابتند.
4)لایه ژرمینال ندارند.( لایه ای که تغییر نمی کند و در جانورانی دیده می شود که دارای اندام هستند.)
5)فاقد بافت و اندامکند اما اندامک های تخصص یافته دارند. هسته در آن ها منفرد یا چندتایی است.
6)پروتوزوئرها صورت های مختلف زندگی آزادی، همسفرگی و انگلی دارند.
7)حرکت توسط پاهای کاذب، مژک، تاژک و یا حرکات مستقیم سلولی صورت می گیرد، بعضی ها هم ثابتند.
8)در بعضی اسکلت خارجی یا داخلی ساده ای وجود دارد اما عموما عریانند.
9)همه روش های تغذیه ای در این گروه دیده می شوند.( اتوترف، هتروتروف، سایروزوئیک ـ از مواد غذایی حل شده در مایع اطراف استفاده می کنند. )
10)این گروه در زیستگاه های آبی و خشکی یافت می شود.
11)تولید مثل در این گروه هم به صورت جنسی و غیر جنسی وجود دارد. تولید مثل غیر جنسی به روش دو تا شدن، جوانه زدن و تشکیل کیست هست.
تاریخچه علم جانور شناسی

تقسیم دوتایی : فرایند ازدیاد سلول را در بین پروتوزوئرها دو تا شدن می گویند. فرایند دو تا شدن معمولا انداره در سلول برابر و مشابه با سلول مادری است. گاهی اوقات سلول حاصل از نظر جسته بسیار کوچکتر از سلول مادریست که به آن جوانه زدن گویند که در برخی مژکداران دیده می شود.


تقسیم چند تایی : در این تقسیم هسته ابتدا چند بار تقسیم می شود سپس سیتوپلاست نیز در ادامه به چند قسمت تقسیم می شود. این تقسیم بندی در میان هاگداران و بعضی سارکودیناها دیده می شود.


تولید مثل جنسی : در این گروه به صورت سنگامی است. ترکیب گامت های نر و ماده که سلول تخم را تشکیل می دهند.


پاهای کاذب : وسیله اصلی حرکتی در آمیب ها است که در انواعی از پرتوزوئرهای تاژکدار و در سلول های آمیبی بسیاری از بی مهرگان تشکیل می شود. در واقع بیشتر دفاع بدن انسان هم به حرکات آمیبی مولکول های سفید آن وابسته است. پاهای کاذب پروتوزوئرها به چندین شکل دیده می شوند که آشناترین آن ها لوبوپودیا است:

1- در این پاها بزرگ و زوائد جسم سلولی محسوب می شود.

2- دارای اکتوپلاسم و آندوپلاسم. نخستین نشانه تشکیل یک پای کاذب جدید غلیظ شدن اکتوپلاسم به منظور تشکیل یک کلاهک شفاف است که اکتوپلاسم روان درون آن جریان میابد وقتی آندوپلاسم به نوک جلویی برسد فوران می کند و به اکتوپلاسم تبدیل می شود و یک لوله سخت خارجی را می سازد که با ادامه جریان رو به جلو طویل تر می شود، در بخش عقبی اکتوپلاسم به آندوپلاسم روان تبدیل می شود تا جریان برقرار بماند.

انواع دیگرپای کاذب :


1) لیماکس: بعضی آمیب ها پای کاذب تشکیل نمی دهند بلکه تمام سلول آن ها به روش بالا جا به جا می شود.
2) فیلی پودیا: زوائد نازکی هستند که معمولا انشعاب دارند و در آن ها اکتوپلاسم دیده می شود، مانند اوگلنا، ویریدیس.

تاریخچه علم جانور شناسی

اوگلنا: نمونه ای از یک تک یاخته گیاه مانند است و از جمله تاژکدارا نیست که در مباحث جانورشناسی مقدماتی زیاد مورد مطالعه قرار می گیرد. زیستگاه این تک سلولی نهرها و برکه های آب شیرینی است که گیاه فراوان دارد. این تک یاخته دارای بدنی دوکی شکل می باشد. طول بدن در آن ها معمولا 60 میکرون است اما اقسام کوچکتر و بزرگتر هم در بین آن وجود دارد به طور مثال طول بدن اوگلنا اکسی یوریس به 500 میکرون هم می رسد. درست زیر پوسته خارجی اوگلناها نوارهای پروتئینی و ریزلوله هایی قرار گرفته اند که پلی کول را می سازند. پلی کول ها انعطاف پذیرند اما در اوگلینید های دیگر ممکن است سخت باشد. بخشی مخزن مانند یک تاژک واقع در جلوی بدن خرج می شود. تاژک دیگری که کوتاه تر است نیز درون همان مخزن قرار دارد. در قاعده هر تاژک یک کنیتوزوم وجود دارد، یک واکوئل ضرباندار هم به مخزن مربوط است. کله سیاه استیگما ظاهرا در برابر نور واکنش می دهد. تعدادی کلروپلاست درون سیتوپلاسم وجود دارد و رنگ سبز جاندار را سبب می شود. اجسام پارامیسون به شکل های مختلف در بدن جاندار وجود دارد که منبع ذخیره توده های نشاسته ای و غذایی است. تغذیه اوگلنا اتوتروفی است اما اگر این جانور در تاریکی بماند سابوزوئیکی می شود و موادغذایی را از سطح بدن جذب می کند. اوگلنا به روش دو تا شدن تکثیر میابد و در شرایط نامناسب تشکیل کیست می دهد.


زئوفلاژلاها : نمونه ای از تک یاخته جانورمانند و از رده تاژکداران است. جانوران بدون رنگی هستند که فاقد کلروپلاست می باشند. تغذیه در آن ها به روش سایروزوئیک و هولوزوئیک است. روش زندگی آن ها بیشتر از نوع همزیستی است. بخشی از پروتوزوئرهای انگل جز این گروه هستند و بیشتر از جنس تیمازوما (trypanosome) یافت می شوند. این انگل ها در خون همه اقسام مهره دار از ماهی تا پستاندار زندگی می کنند. پاره ای از این انگل ها بیماری زا نیستند اما برخی از آن ها هم در انسان و هم در حیوانات اهلی بیماری های شدیدی را به وجود می آورند:


1)مولد بیماری خواب در انسان :
Trypanosoma brucei gambiense
T.brucei rhodesiense
2)مولد بیماری خواب در حیوانات اهلی :
T.brucei brucei


این انگل ها توسط مگس تسه تسه انتقال میابد. گونه کروزی باعث ایجاد بیماری شاگاس در انسان می شود که در آمیب های جنوبی و مرکزی شایع است. این انگل توسط سارس( تریاتومینه) انتقال میابد. سه گونه لیشمانا(lish mania) هم در انسان مولد بیماری است که یکی از آن ها آسیب های جدی به کبد و طحال وارد میاورد و باعث ایجاد زخم هایی در بینی و حلق می شود. این انگل ها هم در مگس و پشه هستند.


مرکز یادگیری سایت تبیان