تبیان، دستیار زندگی
رضا کیانیان بازیگر توانای سینمای ایران و نوسینده چند کتاب پرفروش در حوزه بازیگری­ است. این کتاب­ها که اکنون همگی به چاپ­های مجدد رسیده ­اند در واقع آراء و اندیشه­ های رضا کیانیان در باب بازیگری­ است. تجربه­ های او در این سال­ها مجموعه­ هایی کارآمد و مفیدی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کیانیان و کتاب جدید


رضا کیانیان بازیگر توانای سینمای ایران و نویسنده چند کتاب پرفروش در حوزه بازیگری‌ است. این کتاب‌ها که اکنون همگی به چاپ‌های مجدد رسیده ‌اند در واقع آراء و اندیشه‌ های رضا کیانیان در باب بازیگری‌ است. تجربه‌ های او در این سال‌ها مجموعه‌ هایی کارآمد و مفیدی در دست علاقه‌ مندانی شده است که سودای بازیگری را در سر دارند. شاید کمتر بازیگری را بتوان یافت که چون او علاوه بر بازیگری که عشق و حرفه او به حساب می‌آید، میل رسیدن به کارهایی از قبیل نوشتن، مجسمه‌سازی، نقاشی و... را هم داشته باشد. اکنون به بهانه چاپ مجدد کارهایش با او به گفت‌و‌گو نشسته‌ ایم.

رضا کیانیان

در نمایشگاه امسال اثر تازه‌ای منتشر کرده‌اید؟
خیر کتاب تازه‌ای منتشر نکرده ‌ام اما آثاری که سابق چاپ کرده بودم به چاپ‌های مجدد رسیده‌اند. به عنوان مثال کتاب «شعبده‌‌‌ بازیگری» که مجموعه مقالات من در باب بازیگر‌ی ا‌ست و توسط نشر نقش و نگار منتشر شده بود به چاپ مجدد رسیده‌است. سه کتاب دیگری که به چاپ مجدد رسیده ‌اند کتاب‌های «این مردم نازنین»، «بازیگری در قاب» و «ناصر و فردین» نام دارند که توسط نشر مشکی به چاپ مجدد رسیده و امسال در نمایشگاه کتاب عرضه شده‌اند.

محتوای این کتاب‌ها همان‌طور که از نامشان برخواسته ‌است به نظر حول محور بازیگری و تجربه‌ های شخصی شما در این حرفه است. اگر کتاب «ناصر و فردین» را کنار بگذاریم. خودتان کمی در خصوص این کتاب‌ها توضیح می‌دهید؟
بله در حوزه مبانی بازیگری‌ است.

بازچاپ این آثار نشان می‌دهد که همچنان آثاری که تالیف کرده‌اید مخاطب خود را دارند. در ایران اساتیدی بازیگری و پیشکسوت کم نیستند که تجربه‌ های گرانی دارند. چرا اهتمام به مکتوب ساختن این تجربیات وجود ندارد؟ ایراد کار کجاست؟
در ایران سنتی وجود دارد که سالیان سال ادامه داشته و آن فرهنگ سینه به سینه نقل شدن است. عادت کرده‌ایم مسائل و تجربیاتمان را به صورت شفاهی بیان کنیم و همواره از نوشتن ابا داشته‌ایم. این امتناع از نوشتن دلیلی تارخی دارد و آن حکومت‌هایی‌ است که داشته‌ ایم. به این معنا که هنگام مکتوب کردن این نوع تجربیات و یا یادداشت‌های روزانه، آن‌ها را علیه‌ مان استفاده می‌کردند و در بزنگاه‌های حادثه آن را رو می‌کردند و می‌گفتند ببین تو این را نوشته‌ای. بنابراین برای آن‌که مشکلی این‌چنینی پیش نیاید چیزی نوشته‌ نمی‌شد. دیگر آن‌که سالیان سال سواد در این مملکت چیز عام و فراگیری نبوده است. در سالیان دور سواد در ایران وجود داشته است که عمر آن به قبل از زمان مغول می‌رسد اما بعد از حمله مغول این مهم رفته‌رفته از بین می‌رود و می‌شود گفت که تعداد کمی از افراد بودند که از دانش و سواد بهره‌مند بودند که آن‌هم مربوط به افراد خاص بود و به طبقه‌ای خاص محدود می‌شد. تمامی‌ آن‌چه که در باب دانش می‌توان بعد از این دوران یافت برخی کتاب‌هایی‌ است که افرادی خاص و یا روحانیون نوشته‌اند. از زمان رضا شاه به این طرف است که طلب تحصیل آغاز می‌شود و به دنبال آن یواش‌یواش نوشتن هم آغاز می‌شود و معمولا چیزهایی می‌نوشتند که مورد تائید حاکمیت باشد. تا می‌رسد به انقلاب که کم‌کم این باب می‌شود که هرکسی بتواند با اتکا به دانش، توانایی و جهان‌بینی‌اش نوشته‌ هایش را مکتوب کند. امیدوارم که باقی این عزیزان یواش یواش پی به اهمیت این مهم برده و تجربیات خود را با نگاه علمی‌ ثبت و مکتوب کنند تا برای آن‌هایی که طالب آن علم هستند راهنما باشد. این نکته را هم یاد آورم شوم که نوشتن عادات خود را دارد و نیازمند تربیت است. در نظر داشته باشید که تربیت نوشتن از دبستان آغاز می‌شود. در واقع تشویق به نوشتن از آن‌جاست که باید نهادینه شود. به عنوان مثال زنگ انشایی که در سیستم آموزش و پرورش تعریف شده، برای چنین مواقعی‌ است. در این زنگ است که باید گذاشت خلاقیت‌های کودکان به محک آزمون و داوری گذاشته شود اما متاسفانه سال‌هاست که این زنگ در خوشبینانه‌ترین شکل ممکن به این تبدیل شده که ما حرف‌های دیگران را بازگو کنیم نه حرف‌های خودمان را. چرا چون اگر در مدرسه ما حرف خودمان را بزنیم ‌ای‌بسا با تنبیه و دعوای معلم مواجه شویم. خب این نشان‌ می‌دهد که این سیستم تعریف درستی ندارد و مسیر اشتباهی را دنبال کرده‌ ایم. چراکه اجازه نمی‌دهد حرف خودمان را بزنیم بلکه تربیت این‌گونه است که باید‌ حرف‌ بزرگ‌ترها را تکرار کنیم. به طور اجمالی این‌ها مسائلی‌ است که باعث شده مردمی‌ باشیم که نمی‌توانیم بنویسیم.

خوشبختانه هیچ یک از آثار من با ممیزی مواجه نشدند. دلیل اصلی آن شاید این باشد که مسائلی که در این کتاب‌ها مطرح شده، مسائلی‌ فنی هستند

در واقع می‌فرمائید که در این سیستم مسائل آموزشی دیکته می‌شوند و آزادی عمل وجود دارد.
دقیقا درست است و در فرهنگ حاکم باید آسیب‌های آن را جست‌و‌جو کرد.

این مساله در دانشگاه‌ های ما هم صدق می‌کند؟
ببینید سیستم آموزشی ما بر این مبنا پایه‌ گذاری نشده که آدم را چنان تربیت کند ‌که مستقل باشد، روی پای خودش بایستد و حرف خودش را بزند. از صدسال پیش تا الان فرق خاصی نکرده است. تنها فرهنگی گزینشی تدریس و دیکته می‌شود. کسی در این میان نمی‌تواند نظر مستقلی داشته باشد و این در دانشگاه‌های ما هم رایج است. این سیستم انگار نوعی طراحی شده است که جلو فکر مستقل دانش آموز را بگیرد و این چیز خوبی نیست.

آثاری که تا کنون چاپ شده‌اند، به خصوص «ناصر و فردین» با مشکل خاصی مواجه نشده‌اند؟
خوشبختانه هیچ یک از آثار من با ممیزی مواجه نشدند. دلیل اصلی آن شاید این باشد که مسائلی که در این کتاب‌ها مطرح شده، مسائلی‌ فنی هستند. این مساله شامل حال کتاب «ناصر و فردین» هم می‌شود. در مجموع کتاب دچار مشکل خاصی نشد البته این را هم بگویم که در دوره گذشته مقداری مورد بی‌مهری قرار گرفت و برای تجدید چاپ آن مجوز داده نمی‌شد که این هم با گذشت زمان برطرف شد و اجازه تجدید چاپ صادر شد. آن‌چه که متوجه نمی‌شوم و درک نمی‌کنم این است که این کتاب با مجوزهای قانونی چاپ شده اما در تلویزیون نمی‌شود راجع به آن حرفی زد. من این را نمی‌فهمم که وقتی این کتاب مجوز دارد و هرکسی می‌تواند آن را از هر کتابفروشی تهیه کند چرا نباید در برنامه‌های تلویزیونی کسی درباره این کتاب سخنی بگوید؟ من متوجه این مساله نمی‌شوم و مدام به خودم می‌گویم چگونه فرهنگ می‌تواند چند شقه داشته باشد؟ ببینید در این کشور حلال، حلال است و حرام هم حرام است. این یک اصل بدیهی‌ است و با این وجود مگر می‌شود یک چیزی در این خیابان حلال باشد و در خیابانی دیگر حرام؟

بخش سینما وتلویزیون تبیان


منبع:

صبا /مسعود عالی محمدی