ورود به این کوچه ها ممنوع!
هنور به خاطر داریم کوچههایی را در گوشه و کنار شهرمان که با زنجیری متصل به اتاقکی فلزی و کوچک از دیگر بخشهای محله مجزا میشد
این تصور گنگ و مبهم دوران نوجوانی، همواره سوالی را در ذهنمان ایجاد میکرد که مگر چه کسی در این کوچه زندگی میکند که سر کوچه نگهبان گذاشتهاند؟ درحالی که این اتاق کوچک فلزی بدون هیچ آرم یا نشان دولتی بیانگر این بوده که افراد کوچه به اهمیت امنیت محل سکونت خود و محله بیشتر توجه داشتهاند. این در حالی است که رئیسپلیس پیشگیری نیروی انتظامی گفته است: نگهبان محله یکی از طرحهای موفق در مجموعه پلیس پیشگیری است و درحال حاضر بیش از 45 هزار نگهبان محله در سراسر کشور در تعامل با نیروی انتظامی فعالیت دارند.
نگهبانی که مانع ورود دیگران میشود
نگهبان محله در گذشته به شکل خودجوش و از سوی ساکنان هر محل برای نگهبانی از محله وجود داشت اما، با گسترش زندگی شهری و البته روند رو به رشد ساختوساز و جداکردن برخی کوچهها از دیگر بخشهای محله با همان زنجیر و اتاقکهای معروف، این مشکل به معضلی برای ساکنان شهر تبدیل شد .
زنجیر بستن کوچهها نمیتواند منجر به گسست فرهنگی در محلات شود، زیرا گسست فرهنگی از لحاظ عاطفی ایجاد میشود و با بنبست کردن کوچهها این اتفاق نخواهد افتاد. تکنولوژی، مدرنیته و صنعتی کردن شهرها، گسست فرهنگی را به وجود میآورد
از سوی دیگر، برخی معذوریتهای امنیتی افراد به دلیل وجود ناامنی، دسترسی نداشتن فوری به پلیس، خلوت و دورافتاده بودن محیط، استمرار بروز سرقت یا جرائم گوناگون، نیاز به وجود نگهبانان خصوصی را افزایش میداد؛ این ماجرا باید حل میشد و شد. باتوجه به محدودیت قانونی در کنار محدودیتهای توسعه نیروی انتظامی، بحث تاسیس شرکتهای حفاظتی و امنیتی، زیر نظر این نهاد انتظامی مطرح شد و به تصویب رسید. بر این اساس، حدود 400 شرکت در تهران و 270 شرکت در دیگر استانها با نظارت و مدیریت موسسه انتظام (وابسته به نیروی انتظامی) کارشان را آغاز کردند.
کار با لباس و تجهیزات نیروی انتظامی
این درحالی است که سوال قدیمی ذهن ما به پرسشی جدید با این مضمون تبدیل شده است که اگر از اتاقک و زنجیر معروف دیگر خبری نیست، استفاده از خدمات این شرکتها چطور و چگونه امکانپذیر است؟ محمد، نگهبان یکی از کوچههای محلات غرب تهران درمورد شغلش میگوید: این کوچه چون نزدیک کانون اصلاح و تربیت (زندان کودک و نوجوان) قرار دارد زیاد در معرض دستبرد قرار داشت و ساکنان آن تصمیم گرفتند نگهبان استخدام کنند.
او درمورد اینکه نگهبانان به پلیس یا نیروی انتظامی ارتباطی دارند یا خیر؟ میگوید: بهطور کلی شرکتهای خدمات حفاظتی و امنیتی با استناد به اختیارات قانونی خود از سوی موسسه انتظام نیروی انتظامی میتوانند غیر از اماکنی با رده امنیتی به فعالیت در دیگر اماکن پرداخته و به متقاضیان خدمترسانی کنند و ارائه نگهبان برای حفاظت از محلات یکی از این خدمات است. البته نیازی نیست این نگهبان حتما پلیس بوده یا درجه نظامی داشته باشد. محمد درمورد اینکه آیا خانمها هم میتوانند نگهبان شوند، میگوید: در این موسسات به ما انواع آموزشها برای حفاظت از خود و دیگران نظیر فنون دفاع شخصی آموزش داده میشود و زنان هم در کنار مردان این آموزشها را میبینند. در برخی ادارات و مراکز دولتی که مخصوص خانمهاست، زنان میتوانند نگهبان باشند اما، درمورد محلات فکر نمیکنم خود خانمها هم رغبت چندانی به این کار داشته باشند. او درمورد اینکه در مواقع اضطرار چگونه با افرادی که قصد دزدی و دستبرد از محله را دارند برخورد میکند، میگوید: ما با لباس فرم مصوب که از سوی مراکز انتظامی تعیین میشود سر کار حاضر هستیم و برخی تجهیزات مجاز را این سازمان در اختیار پرسنل قرار میدهد تا در صورت لزوم از آنها استفاده کنند؛ تجهیزاتی نظیر دستبند، فانسقه، شوکر، اسپری فلفل و باتوم.
یکی دیگر از نگهبانان محلات که حدود 10 سال است نگهبان یک کوچه در زعفرانیه است درمورد نحوه محاسبه حقوق یک نفر نگهبان از سوی شرکت میگوید: موسسات در نحوه محاسبه حقوق پایه روزانه یک نگهبان، مصوبه حقوقی وزارت کار برای این افراد را درنظر میگیرند و به آن مبلغ بین 10 تا 15 درصد (بسته به توافق) هزینههای شرکت را میافزاید که حاصل جمع آن مبلغی است که باید برای استفاده از خدمات شرکت بپردازید.
شهرداری مالک کوچهها نیست
در میان همه این دعواها عدهای معتقدند که به علت وجود تاسیسات عمومی از قبیل آب، برق، گاز و ... و ارائه خدمات عمومی از طرف شهرداری به مردم آن هم در کوچههای شهر، کوچه متعلق به شهرداری است و با مجوز گرفتن از این نهاد میتوان آن را اختصاصی کرد. اما این افراد کاملا در اشتباه هستند و باید بدانند که اینطور نیست. ارائه این خدمات ، از وظایف مشخص شده شهرداری است و کسی که وظیفهاش را انجام میدهد، حق ادعای مالکیت ندارد، بنابراین به هیچ وجه هرکوچهای به شهرداری تعلق ندارد.
عدهای معتقدند که به علت وجود تاسیسات عمومی از قبیل آب، برق، گاز و ... و ارائه خدمات عمومی از طرف شهرداری به مردم آن هم در کوچههای شهر، کوچه متعلق به شهرداری است و با مجوز گرفتن از این نهاد میتوان آن را اختصاصی کرد. اما این افراد کاملا در اشتباه هستند
کوچه یک مکان عمومی است و توافق ساکنان نمیتواند ناقض مالکیت و نافی حقوق سایر شهروندان باشد. به فرض، اگر شما ساکن کوچهای باشید و با همسایگان خود توافق کنید که آنجا را با زنجیر ببندید، باید در نظر داشته باشید که استفاده از کوچه فقط حق شما و همسایههایتان نیست و باقی شهروندان هم حق استفاده و حداقل تردد در این کوچه را دارند و باید به راحتی در کوچه رفت و آمد کنند، زیرا این ملک متعلق به عموم مردم است و هیچکس حق ندارد این حق را از آن ها بگیرد.همچنین نیروی انتظامی نمیتواند دخالتی در بستن کوچهها با زنجیر داشته باشد و برای این کار مجوز صادر کند. البته خود شهرداری هم نمیتواند این اجازه را بدهد، زیرا شهرداری متولی حقوق عمومی است و نمیتواند برای خودش مالکیت اثبات کند. البته نباید نفع این کار برای نیروی انتظامی را نادیده گرفت.
بستن کوچهها منجر به گسست فرهنگی میشود؟
زنجیر بستن کوچهها نمیتواند منجر به گسست فرهنگی در محلات شود، زیرا گسست فرهنگی از لحاظ عاطفی ایجاد میشود و با بنبست کردن کوچهها این اتفاق نخواهد افتاد. تکنولوژی، مدرنیته و صنعتی کردن شهرها، گسست فرهنگی را به وجود میآورد. وقتی که در یک آپارتمان همسایه روبه رویی خودت را نشناسی یا به جای احوال پرسی از کسی به او اس ام اس دهی، این نشانه گسست فرهنگی است!! در نهایت میتوان نتیجه گرفت که با وجود اختلاف نظرهای زیادی که در مورد بستن کوچهها از سوی ساکنان با مجوز شهرداری یا نیروی انتظامی وجود دارد، اما اینکار خلاف قانون است.
منابع : باشگاه خبرنگاران / آرمان