دفتر زندگی روحانی شهید مرادعلی(مهدی) عبدالله پور در سال 1341 ش در فریدونکنار مازندران گشوده شد. درس های دبیرستان را که تمام کرد به تحصیل درس های حوزوی روی آورد.
حمد و سپاس، مخصوص خداوندى است كه توفيق خدمت به مسلمين را به شما نور چشم همه ما و خواهر عزيزم عنايت فرمود. متمنى است اولاً حتماً نمازهايتان را سعى كنيد اول وقت بخوانيد؛ مطمئن باشيد كه تأثير عجيبى در زندگى شما مىگذارد؛ هم در زندگى خودتان و همسرتان و فرزند عزيزتان.
روحانی شهید در وصیت نامه اش نوشت: دشمنان اسلام بدانند که از هر قطره خونی که ریخته می شود، یک مبارزی برخواهد خاست و اسلحه افتاده را برخواهد داشت و منافقین ابرقدرتهای شرق و غرب را نابود خواهد کرد.
عمامه ام را بالای جنازه ام نگذارید؛ زیرا که من لیاقت این عمامه را ندارم و نمی خواهم بزرگ شوم. دوست ندارم پس از شهادتم به نام من شعار و شعری بخوانند، بلکه به نفع روحانیت شعار دهید.
مظفرالدین شاه که سبیل بلندی داشت، وقتی به دیدن مامقانی رفت، مامقانی به او گفت: این سبیل مناسب شاه نیست و به کسی دستور داد که قیچی بیاورد. وقتی قیچی آوردند، مامقانی در همان جا سبیل شاه را قیچی کرد!
حوزه نجف اشرف هم قابلیت و بستر لازم برای پیشرفت و رسیدن دوباره به رونق گذشته را دارد و میتواند، اولین حوزه جهان تشیع با قابلیتها و تواناییهای فراوان باشد و شاید این حوزه بتواند در سالهای آینده با تکیه بر قدرت و شایستگیهای خود به این سطح برسد.
خودم مشاهده کردم که نوافل شب ایشان ترک نمی شد. در زندگی بسیار باحیا و باوقار می زیست به قدری که در میان روحانیون رودسر و حومه نمونه و ممتاز بود. به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) محبت ویژه ای داشت و مقررات و نظم خوبی در زندگی اش وجود داشت.
حضرت جواد الائمه علیهمالسّلام، در اخلاق كريمه و صفات پسنديده و علم و معرفت و دانش و زهد و تقوا، وارث اجداد بزرگوار، و در عظمت و جلالت، زبانزد خاص و عام بود، و شخصيّتهاي بزرگ علمي و ديني در برابر او خاضع و فروتن بودند.
او کسی بود که حاضر به قبول مسئولیت های سنگین انقلابی نشد، چرا که اعتقادش این بود که شایسته تر از او وجود دارد. تا پاسی از شب به مطالعه و نوشتن می پرداخت و حاصل تلاش های چندین ساله او که در واقع ثروت دنیایی اش محسوب می شود، تعداد زیادی کتاب است.
آیات عظام میرزا باقر زنجانی، امام خمینی (ره)، سید ابوالقاسم خویی و سیدمحمد صدر از اساتید ایشان در درس خارج فقه و اصول بودند. وی از دست مبارک این اساتید اجازه اجتهاد خود را کسب نمود.
مادر بزرگوار شهید می گوید: "ساده زیستی مرام پسرم بود. کفش نو نمی پوشید و از کفش کهنه برادرش استفاده می کرد. سعی می کرد نمازش را در مسجد و با جماعت بخواند. به نماز شب اهمیت به سزایی می داد مثل اینکه نماز شب برایش واجب بود."
سیداحمد بحرانى، از علماى جلیل القدر قرن سیزده است که سلسله نسب شریفش با چند واسطه به امام همام حضرت موسىبنجعفر علیهماالسلام مىرسد. بنابراین او از میان خانوادهاى برخاسته که در میان سادات علوى شیعه به لحاظ علم و فضیلت بلندمرتبه بودند.
عالم شهید، محمد بن هانى اندلسى، یکى دیگر از تربیت یافتگان حوزه اعتقادى تشیع است که در قرن چهارم مىزیست و آوازهاش بعد از گذشت دهها قرن، هنوز جاودانه است. او در شهر اشبیلیه اندلس متولد شد. پدرش ادیب و شاعر بود و محمد در نزد پدر به وجهى نیکو تربیت شد و پس از رشد و بالندگى به تحصیل علم روى آورد.
شهیدان، سالک طریق به دوست هستند که جام شهادت را با علم و عشق سرکشیدند و سرمست از لقاى حضرت حق، به ملکوتیان پیوستند. روحانى پاک دل، محمد على امیدى نیز یکى دیگر از افتخارات سلک منبر و محراب بود که پس از طى فراز و نشیبهاى زندگى، رداى سرخ شهادت را به تن کرد.
او در خجسته سالروز عیدسعید مبعث رسول مکرم اسلام صلىاللّهعلیهوآله و به سال 1344 شمسى در روستاى "سرخنکلاته" از توابع گرگان به دنیا آمد و قبل از دبستان به آموختن قرآن کریم پرداخت.
حجةالاسلام شهید محمدرضا یعقوبى به سال 1341 شمسى در روستاى رکنالدین شهر بیرجند دیده به جهان گشود، عهد کودکى را در خانواده پرتلاش و متدین خود به سر کرد و دوره تحصیلات ابتدایى را در یکى از روستاهاى نزدیک بیرجند خواند، ولى ادامه تحصیلات خود را در مدارس دینى پىگرفت.
وصیت نامهشان زنگار از دل مىزداید، هر کس بدان عمل کند! و به راستى چه خوب گفته است شهید نعمتاللّه حاجى جمالى: برادران! فریب دنیا را مخورید. آخرت را به دنیا و حق را به باطل نفروشید. تنها، عمل صالح شما در بیابان محشر متوجه شما خواهد شد.