تبیان، دستیار زندگی
به اعتقاد بسیاری از مربیان، تنبیه و تهدید، اثرات زیان‌بار دارند. این که ما بچه‌ها را آزار دهیم و تحت فشار قرار دهیم، تا رفتار آینده آنها اصلاح شود، شاید موقتاً در مورد آنها موثر واقع شود، اما با این شیوه ،احتمال این که آنها ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تنبیه و جایزه،2 روی یک سکه!


به اعتقاد بسیاری از مربیان، تنبیه و تهدید، اثرات زیان‌بار دارند. این که ما بچه‌ها را آزار دهیم و تحت فشار قرار دهیم، تا رفتار آینده آنها اصلاح شود، شاید موقتاً در مورد آنها موثر واقع شود، اما با این شیوه ،احتمال این که آنها به گونه‌ای تربیت شوند تا تصمیم گیرندگانی صبور و خوش روحیه باشند ،خیلی کم است.

حتی اگر با حسن تعبیر، تنبیه را «نتیجه عمل» بچه‌ها بنامیم، حاصل آن چیزی جز ایجاد عصبانیت، مخالف و تمایل به انتقام و تلافی کردن نیست.

الگویی که تنبیه به کودکان ارائه می‌دهد. این است:

«به جای استفاده از استدلال و توجیه ، از قدرتت استفاده کن.»

به علاوه تنبیه، تأثیر بدتری هم دارد و آن این است که، موجب می‌شود ارتباط زیبا و مؤثر بین کودک و بزرگسال، از هم گسیخته یا کمرنگ شود.

عده زیادی از معلمان و والدینی که تصمیم می‌گیرند بچه‌ها را تنبیه نکنند، به جایزه و تشویق‌هایی مثل استفاده از برچسب ماه و ستاره، نمره 20 و ... روی می‌آورند. البته شیوه استفاده از جایزه و ارزش‌هایی که به خاطر آنها، فرد شایسته جایزه گرفتن و تشویق دانسته می‌شود، در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است.


جایزه در تقابل با ارزش‌های مثبت

در طول سالیان متمادی، مطالعات نشان داده‌اند که، برنامه‌های تغییر رفتار، بندرت توانسته‌اند تغییرات پایداری در نگرش‌ها یا حتی در رفتار افراد ایجاد کنند. تا وقتی افراد را تشویق کنید، آنها پیشرفت می‌کنند، امّا معمولاً به محض این که دست از تشویق بردارید، آنها به نقطه پیش از شروع برنامه برمی‌گردند. تعجب‌آورتر این که، بتازگی محققان دریافته‌اند :

کودکانی که والدینشان مکرراً از جایزه استفاده می‌کنند، نسبت به همسالان خود کمتر خلاق و مولد هستند.

در واقع، تشویق، سائق‌های بیرونی و تعهدات عاطفی یا شناختی را که زمینه رفتارند- لااقل در جهت مطلوب- تغییر نمی‌دهد، کودکی که قول داده خوب درس بخواند یا مسوولانه عمل کند، وقتی دیگر جایزه‌ای در کار نباشد، دلیل کافی برای توقف کار خود دارد. در حقیقت تحقیقات نشان می‌دهد- و البته منطقی نیز هست- که تنبیه و تشویق در واقع مضاد هم نیستند، بلکه دو روی یک سکه‌اند. هر دو راهبرد، سعی می‌کنند رفتار افراد را تغییر دهند، امّا در تنبیه توجه فرد به این سوال معطوف می‌شود که: «از من می‌خواهند چه کاری انجام دهم و اگر این کار را نکنم برای من چه اتفاقی می‌افتد؟» و در تشویق فرد به این سوال سوق داده می‌شود که: «از من می‌خواهند چه کاری انجام دهم و اگر این کار را بکنم چه چیزی نصیبم می‌شود؟» ولی ،هیچکدام از این دو راهبرد ،به کودک کمک نمی‌کنند، که از خود بپرسد: «من دوست دارم و دلم می‌خواهد چگونه فردی باشم؟»


جایزه در تقابل با پیشرفت

جایزه‌ها ،حتی به اندازه تأثیر کمی که در پرورش ارزش‌های خوب داشتند، در مورد کمک به پیشرفت مؤثر نیستند. پژوهش‌های بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد، افرادی که برای تکمیل یک تکلیف (یا برای انجام موفقیت‌آمیز آن) منتظر دریافت پاداش هستند، عملکردشان بخوبی افرادی نیست که منتظر هیچ جایزه‌ای نیستند. در واقع هرچه در یک تکلیف پیچیدگی شناختی و تفکر باز بیشتری لازم باشد، اگر افراد برای کسب جایزه کار کنند، عملکرد بدتری خواهند داشت. یکی از مهمترین دلایل آن، این است که:

«جایزه باعث می‌شود مردم علاقه خود را به آنچه برای انجام آن جایزه می‌گیرند، از دست دهند.» در حقیقت انگیزه درونی (یعنی تمایل به یک کار، به خاطر خود آن کار) ماهیتا با انگیزه بیرونی (یعنی تکمیل یک کار، به خاطر به دست آوردن چیزی دیگر) تفاوت دارد. بنابراین، سوالی که مربیان باید بپرسند، این نیست که: «انگیزه بچه‌ها چقدر است؟»، بلکه سوال مهم‌تر، این است که: «انگیزه بچه‌ها از چه نوعی است؟» به مثال زیر توجه کنید:

در یک مطالعه، به بچه‌ها یک آشامیدنی ناآشنا ارائه شد که آن را «کفیر» می‌نامیدند. از گروهی از آنها، فقط خواستند آن را بنوشند. گروه دوم، به خاطر آشامیدن آن، مورد تعریف و تمجید فوق‌العاده واقع شدند و به گروه سوم ،قول داده شد که اگر به مقدار کافی از آن بنوشند، جایزه‌ای خواهند گرفت. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، گروهی که هم تشویق کلامی و هم غیرکلامی دریافت کرده بودند، بیش از سایرین از آن نوشیدنی، نوشیدند. اما جالب اینجا بود که، همین افراد، یک هفته بعد به طور قابل ملاحظه‌ای تمایل کمتری به نوشیدن آن نشان دادند. اما افرادی که، هیچ جایزه‌ای نگرفته بودند، اگر نگوییم بیشتر مایل بودند، لااقل به همان میزان قبل، تمایل به نوشیدن آن داشتند.

اگر فرضاً مطالعه یا انجام تمرین‌های ریاضی و ... را به جای نوشیدن «کفیر» قرار دهیم، می‌توانیم قدرت مخرب جایزه را، تا حدودی درک کنیم. یافته‌ها نشان می‌دهند هر چه بیشتر بخواهیم بچه‌ها کاری را انجام دهند، جایزه دادن به آنها برای انجام آن کار، زیان‌بارتر خواهد بود.

علاوه براین، دانش‌آموزانی که تشویق می‌شوند به نمره، برچسب، ماه و ستاره یا انواع دیگر خروس قندی(!) فکر کنند، تمایل کمتری به کشف ایده‌ها، تفکر خلاق و استفاده از فرصت‌ها دارند.

پژوهش‌هایی نیز وجود دارند که نشان می‌دهند، افرادی که به آنها قول جایزه داده می‌شود، عموماً ساده‌ترین تکلیف ممکن را انتخاب می‌کنند، در حالی که در غیاب جایزه، بچه‌ها معمولاً تمایل دارند کارهایی را انتخاب کنند که لااقل، کمی بالاتر از حد توان کنونی آنهاست.

پس می‌توان گفت پاسخ سوال «آیا جایزه موجب برانگیختن دانش‌آموزان می‌شود؟» این است:

«قطعاً جایزه به بچه‌ها انگیره می‌‌دهد، امّا متأسفانه ،هزینه به دست آوردن این نوع انگیزه، در حقیقت از دست دادن علاقه آنها به کاری که انجام می‌دهند و انجام کار به نحو احسن است.»

نویسنده : فاطمه شبیری


لینک:

- تشویق و تنبیه ، اصلی مهم در تربیت اسلامی

- هفت پیشنهاد مفید و كارساز در تربیت صحیح كودكان

- لحظه های موفق در تربیت فرزند

- نكته ها و توصیه های تربیتی كودكان (1)

-پرورش اعتماد به نفس در كودكان ( قسمت اول

- آیا می دانید محبت كردن بهترین راه تربیت است؟

-عصبانیت و راه های مقابله با آن

- تأثیر خشونت، فشار روانی، و عدم تفاهم در خانواده

-تعلیم و تربیت

- راه حل های خوب برای رفتارهای بد بچه ها

- ده رفتار مناسب به جای تنبیه بدنی

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.