تبیان، دستیار زندگی
در پارهای از متون ذوقی و عرفانی، پایین ترین درجه بهشت را «صف النعال = کفش کن» نامیده اند. در این نوشتار می کوشیم تا تصویری قرآنی از این مرتبه بهشتی به دست دهیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کفشداری بهشت کجاست؟

در پارهای از متون ذوقی و عرفانی، پایین‌ترین درجه بهشت را «صف‌النعال = کفش‌کن» بهشت، نامیده‌اند. در این نوشتار می‌کوشیم تا تصویری قرآنی از این مرتبه بهشتی به دست دهیم.

شکوری-شبکه تخصصی قرآن تبیان

جنت

بهشت دارای درجاتی است همچنانکه جهنم را درکاتی است. بنا بر گزارش پاره‌ای از روایات، مراتب و درجات بهشت به تعداد آیات قرآن شمرده شده است.بهشت‌های متنوعی که هر یک به فراخور مراتب اهل ایمان، نام‌ها و اوصافی ویژه یافته‌اند:
1. بهشت عدن: جـَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا...(رعد/23)
2. بهشت فردوس: الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(مو منون/11)
3. بهشت مأوی: اءَمَّاالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَاءْوَى نُزُلا بِمَا كَانُوا یَعْمَلُونَ
(سجده : 19)
4. بهشت نعیم: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِیمِ) (لقمان : 8).

5. بهشت لقا: یا اءَیَّتـُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِی عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى (فجر: 27 ـ 30).

در پهنه آیات قرآن، تنها همین یک آیه اخیر است که خداوند بهشتی را به خود نسبت می‌دهد.

آنان که فاتح قله رفیع تقوای الهی‌اند، وارثان بهشت عقلی، و کسانی که در دامنه و میانه قله تقوا ره‌می‌پیمایند وارثان بهشت‌های حسی‌اند.

به طور کلی، آیات قرآن از دو گونه بهشت و جهنم سخن می‌گوید: بهشت و جهنم حسّی و غیرحسّی(عقلی).
«بهشت حسّی از آیه‌ی: إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَر(قمر/54)، و بهشت عقلی از آیه‌ی: فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیكٍ مُقْتَدِرٍ (قمر/55) استظهار می‌شود، چنانكه جهنّم غیر حسّی را از آیات: نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ (همزه/7) الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ (همزه/8) می‌توان استفاد كرد. جهنّم و بهشت حسّی ممكن است همتای هم باشد، اما جهنّم عقلی با بهشت عقلی همسان نیست.كسانی كه گرفتار جهنّم غیر حسّی هستند، تا در صحنه‌ی قیامتند رنج و اندوه درونی دارند و در ساهره قیامت ـ اعمال آنان محاسبه و ـ تصفیه می‌شود تا به مرحله‏ای برسند كه لیاقت تفضل الهی را پیدا كرده، وارد بهشت گردند، كه دیگر غم و اندوه در آن نیست: (لا یمسنا فیها نصب ولا یمسنا فیها لغوب)4، البته با این توضیح كه افراد بهشتی كه دارای درجات گوناگونند، از آنچه خود دارند لذت می‌برند و نسبت به آنچه دیگران دارند غبطه می‏خورند، نه حسد.» 1
در بهشت حسّی سخن از باغ و راغ و حور و قصور و غلمان و مانند آن‌ است. اما بهشت عقلی، مقام عندیت و جنت‌الّقاست.  
هر دو بهشت حسّی و عقلی، به فراخور مراتب ایمان مومنان، به دسته‌ای از آن‌ها اختصاص می‌یابد. آنان که فاتح قله رفیع تقوای الهی‌اند، وارثان بهشت عقلی، و کسانی که در دامنه و میانه قله تقوا ره‌می‌پیمایند وارثان بهشت‌های حسی‌اند.

شاید کریمه‌ی: وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ: رحمن/46(و برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ بهشتی است!)، اشاره‌ای باشد به همین معنا. و صدالبته تعداد بهشت‌ها منحصر به همین دو جنت نیست چه اینکه، در چند آیه‌ی پسین‌تر می‌فرماید: وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ:(رحمن/62)و پایین تر از آنها، دو باغ بهشتی دیگر است.

عده ای اهل آخرتند و خداوند دنیا را برایشان حرام کرده است. عده ای دیگر نیز اهل دنیایند و خداوند آخرت را بر آنها حرام کرده است. اما عده ای هستند که جایگاهشان «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر  است ایشان نه اهل دنیایند و نه اهل آخرت. نه به دنبال لذائذ مادی اند و نه در پی حور و غلمان آخرت. اینان مرزوق الهی اند و رزقشان «مقام عند اللّهی» است. همان که قرآن کریم می فرماید: «و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربّهم یرزقون: آل عمران/169. بهشت نیز مشتاق دیدار صاحبان این مقام است. 2

بهشت حسّی، هدف متوسط انسان سالکی است که به سوی هدف غایی آفرینش یعنی دیدار حضرت دلدار رهسپار است: یا أَیهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِیهِ: الانشقاق/6(ای انسان! تو با تلاش و رنج بسوی پروردگارت می‌روی و او را ملاقات خواهی کرد!).
در روایتی از امام هفتم، آمده است:«إنّ أبدانکم لیس لها ثمن إلاّ الجنّة، فلا تبیعوها بغیرها»3 ترجمه: بهای تن شما، فقط بهشت است. آن را جز به بهشت نفروشید. مرحوم محقق داماد در تعلیقه خود بر این روایت، سخنی لطیف دارد. می‌گوید: إنّ أبدانکم ثمنها الجنّة فلا تبیعوهها وأمّا نفوسکم المجرّدة وأرواحکم القدسیّة فإنّما ثمنها هو الله سبحانه والفناء المطلق فیه وفی مشاهدة نور وجْهه الکریم فلا تبیعوها بغیره».4
بنا بر استفاده میرداماد، اگر بهشت، بهای تن انسان است پیداست روح انسان را که وجودی شریف‌تر از جسم او دارد بهایی والاتر است که همان فنای در مقام ربوبی است.
اهل عرفان از این مرتبه(بهشت عقلی) به «جنت القاء» و «مقام عنداللهی» یاد می‌کنند و مراتب مادون (بهشت حسی) را «صف‌النعال» یعنی «کفش‌داری بهشت» می‌نامند.


پانویس‌ها:
1. سیره رسول‏اكرم(ص) در قرآن، جوادی آملی، جلد 9، ص  239.

2. مراتب طهارت نفس، صمدی آملی.
3. کافی، ج 1، ص 19، ح 12.
4. تعلیقه میرداماد بر اصول کافی، ص 38.