دانلود ورژن جدید همسر
قرار است سال جدید با نگاه جدید، رفتار جدید و در یک کلمه زندگی جدید همراه باشد، اما برای اینکه زندگی خانوادگی 94 را تجربه کنید باید در برخی رفتارهای سالهای قبل به طور جدی تجدید نظر داشته باشید. ما برای چاردیواری خانهتان چند پیشنهاد کوچک داریم و امیدوار هستیم با این پیشنهادها، عشق و علاقه قبلی، پررنگتر شود و مشکلات احتمالی سال گذشته، از رابطه شما خداحافظی کند.
زندگی زناشویی که میگن، یعنی چه!
شما چند سال است که ازدواج کردهاید؟ امسال سال اول زندگی مشترکتان بوده است؟ ده سال است که زیر یک سقف رفتهاید یا بیست سال است که همراه زندگی هم هستید؟ فرقی نمیکند حتی اگر چند سال از ازدواجتان میگذرد بازهم نیاز دارید تا به مفهوم زندگی مشترک فکر کنید. این بار سعی کنید هر چه شنیدهاید و هر چه خواندهاید را کنار بگذارید و فقط شناسنامههایتان را بردارید و به دقت آن را بخوانید. در صفحه اول آن مشخصات شماست و والدینتان. در صفحه دوم آن مشخصات همسر و تاریخ ازدواجتان. مشخصات فرزندان و تاریخ تولد آنها و بالاخره در صفحه آخر تاریخی که زندگیتان (البته انشاءالله بعد از صد و بیست سال) به پایان خواهد رسید. دیدن این صفحات مفید و مختصر چه چیز را در ذهن شما تداعی میکند؟ من وقتی به شناسنامهام نگاه میکنم، انگار صحنههای مهم از یک فیلم طولانی را کنار هم میگذارم و بقیه را پاک میکنم.
والدین، همسر، فرزندان و در نهایت اینها یعنی همه چیزی که از من ثبت میشود و شاید همان چیزهایی که باید در زندگی به آنها اهمیت دهم، اما شلوغی دنیا نمیگذارد. زندگی زناشویی یکی از اتفاقات مهم شناسنامه هر فرد است. تا وقتی مجرد هستیم همه ما به این موضوع اعتقاد داریم. دغدغه خیلی از ما این است که یک همسر خوب پیدا کنیم و یک ازدواج موفق داشته باشیم، اما این مال زمانی است که هنوز ازدواج نکردهایم. وقتی صفحه دوم شناسنامهمان پر شد، انگار خیالمان راحت میشود و آن وقت سراغ کارهای مهمتر میرویم. کارهایی که هیچ رد پایی در شناسنامه ما نخواهد گذاشت. اما آنها میشوند اولویت زندگیمان و این بزرگترین خطای همسران است.
در سال 94 باید نگاهمان به اولویتهای زندگیمان تغییر کند. خانواده مهمترین اولو یت زندگیمان قرار بگیرد و صدرنشین انتخابهایمان باشد.
حرفهایی برای نگفتن
حرفها، باید گفته شوند وگرنه مانند احتکار هر چیز که گرانی بازار را در پی دارد، حرفهایی که در خانه گفته نمیشود، سرگردانی نزدیکترین افراد را باهم به دنبال خواهد داشت. همه ما گرفتار هستیم، این بهترین بهانه است تا برای هم وقت نداشته باشیم. اما گرفتاری ما برای چیست؟ خرید خانه؟ ماشین بهتر؟ تربیت بچهها؟ یا هر دلیل دیگر که هیچکدام بدون زیر بنای یک ارتباط عاطفی عمیق در خانه، نتیجهای نخواهد داشت و احساس خوشبختی را ایجاد نخواهد کرد. بیایید امسال قرار بگذاریم تا باهم حرف بزنیم.
دیدهاید در فیلمها وقتی میخواهند دو نفر را با هم غریبه نشان دهند، جوری برخورد میکنند که حرفی برای گفتن ندارند و بعد از مدتها که در سکوت میگذرانند، یکی میگوید چه هوای خوبی و دیگری هم از ترافیک صحبت میکند؟ این یعنی جز هوا و ترافیک بهانهای برای همکلامیشان وجود ندارد. این یعنی آن دو نفر از هم دورند، خودشان و دنیایشان. حال من و شما با همسرمان جز هوا و ترافیک در مورد چه چیزهایی حرف میزنیم؟ مدرسه بچهها، گذاشتن زباله دم در، تغییر دکوراسیون خانه! اما بسیاری از حرفهایی که ما باهم میزنیم مثل همان ترافیک و آب و هوا در حقیقت برای شکستن سکوت خانه است. باید برنامهای داشته باشیم تا با هم حرف بزنیم. حتی همین حرفهای معمول هم برای شروع خوب است و خیلی بهتر از این است که بنشینیم و به صفحه تلویزیون یا تلفن همراهمان خیره شویم.
عادت به گفتوگو یک نتیجه بسیار خوب دارد و آن بیمه کردن ارتباط اهالی خانه با یکدیگر است، زیرا حتی اگر تفاوتها یا سوءتفاهمها بینشان اختلاف و ناراحتی ایجاد کند، میتوانند با حرف زدن در درجه اول از وجود مشکل یا دلخوری باخبر شوند و در درجه دوم برای رفع آن چیزی بگویند یا کاری انجام دهند.
در سال 94 ما و همسرمان باهم گفتوگو کنیم. هم گوینده حرفها و احساساتمان باشیم و هم بخواهیم تا شنونده حرفها و دغدغههای طرف مقابل بشویم. در این صورت است که فرزندان ما هم در خانه یاد میگیرند اگر حرفی هست که همیشه هست و این یعنی ما زندهایم، باید اینجا و زیر این سقف گفته شود.
صفرهای حساب بانکی
پول برای آنکه زندگی راحتی داشته باشیم لازم است اما این جمله به معنی اینکه داشتن ماشین شاسی بلند و خانه بزرگ و... ایجاد خوشبختی میکند، نیست. برای اینکه بتوانیم زندگی کنیم و دردسر کمتری داشته باشیم، باید به فکر ساختن یک زندگی ساده اما خودکفا و در عین حال همراه با آسایش باشیم. یکبار دیگر این جمله را بخوانید. «ساختن یک زندگی ساده، اما خودکفا» یعنی باید کنار هم بسازیم و به دست آوریم. برای آنکه در جهت بهبود شرایط مالی خانوادهمان اقدام کنیم، باید بتوانیم یک برنامهریزی مالی خوب انجام دهیم.
بهتر است برای خرج و دخلمان یک طرح جدید داشته باشیم. میتوانیم همه چیز را روی کاغذ بیاوریم تا قابل بررسی و نقد باشد. خرجهای غیر ضروری یعنی تمام لحظاتی که برای درآمد بیشتر کار کردیم و همه آن را در جایی هزینه کردیم که بیفایده بوده است. به زبان خودمانیتر، ما، بودن با خانواده را از دست دادیم تا چیزی به دست بیاوریم، اما این اتفاق نیفتاد. در حقیقت ضرر بزرگی میکنیم، زیرا تمام آن دوندگیها و خسته شدنها و باهم نبودنها را دادهایم و هیچ چیز هم به دست نیاوردهایم.
در سال 94 اگر لازم است به فکر راههای مناسبتری برای امرار معاش باشیم، سعی کنیم طوری پولمان را خرج کنیم که هم از زندگی لذت ببریم و هم پولی را که با زحمت به دست آوردهایم، براحتی خرج دنیای مصرفزدگی نکنیم.
داستان تکراری مادر من، مادرتو!
یکی از چیزهایی که باید امسال درباره آن فکر کنیم و اگر تا بهحال درست رفتار نمیکردیم، تغییر رویه بدهیم، نگاه ما به خانواده همسر و بخصوص مقوله مهم مادرزن و مادرشوهر است. با توجه به فرهنگ ما و وابستگی دختر و پسر به خانوادههایشان، چیزی که نیاز داریم تا یک زندگی آرام را تجربه کنیم، پذیرش خانواده همسر مانند خانواده خودمان است و اینکه باور کنیم ما دختر یا پسر جدید آنها هستیم. پیش داوریها را کنار بگذاریم و فیلمهای دهه شصت با مادرشوهر بدجنس را فراموش کنیم.
در سال 94 سعی کنیم یک عروس و داماد خوب باشیم و پرونده اینکه مادر تو این را گفت و پدر تو این کار را کرد را برای همیشه ببندیم. شکایت از عزیزترین افراد همسر مشکلی را حل نمیکند.
یک «ما» اما «من» و «توی» مستقل!
وقتی تازه ازدواج کردهایم فکر میکنیم اگر مانند چسب به هم بچسبیم و بدون هم نفس نکشیم، یعنی زوج خوشبختی هستیم. اینکه همیشه و همه جا باهم باشیم، یک غذا را دوست بداریم، از دیدن یک فیلم لذت ببریم و یک موسیقی در ما احساس شادی ایجاد کند، یعنی ما توقع داریم با همسرمان «یک نفر» باشیم نه دو نفر که همدیگر را دوست دارند و کنار هم رشد میکنند و برای موفقیت به هم کمک میکنند. تفاهم و شباهت لازمه زندگی مشترک موفق است، اما اینکه یاد بگیریم تفاوتها را بپذیریم و از آن برای رسیدن به تفاهمها استفاده کنیم هنری است که همسران موفق دارند. اینکه بتوانیم در کنار هم باشیم و علایق یکدیگر را حتی اگر علاقه خودمان نیست، قبول کنیم یعنی به همسرمان به عنوان یک انسان متفاوت احترام میگذاریم.
در سال 94 تمرین کنیم تا در عین متفاوت بودن، همراه و همسفر باشیم و نخواهیم همسرمان رونوشتی از ما بشود. حریم شخصی یکدیگر را نشکنیم و بگذاریم یک قدم فاصله بینمان باشد تا یکدیگر را بهتر ببینیم.
فراوری: نداداودی
بخش خانواده ایرانی تبیان
منبع: جام جم سرا
مطالب مرتبط:
گرم وعاشقانه حتی باوجود نفر سوم
دو شاهراه به قلب همسرتان
خطر، نقطه حساس زنانه و مردانه
ازت راضی ام با تمام اختلافاتمان
برخورد با همسر قهرقرو