تبیان، دستیار زندگی
توا (تحلیل محتوا- 10) دراین مقاله بر آنیم تا با توجه به داده های آماری به دست آمده به نکاتی درباب فرضیه، سوالات و اهداف اشاره کنیم. الف- فرضیه تحقیق این بود " بعضی از سریالهای تلویزیونی با موضوع تعدد زوجات با ارائه تدریجی ت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جمع بندی کلی تحلیل محتوا

(تحلیل محتوا- 10)

دراین مقاله بر آنیم تا با توجه به داده های آماری به دست آمده به نکاتی درباب فرضیه، سوالات و اهداف اشاره کنیم.

الف- فرضیه تحقیق این بود " بعضی از سریالهای تلویزیونی با موضوع تعدد زوجات با ارائه تدریجی تصویری مثبت از زندگی چند همسری ، به ترویج تعدد زوجات می پردازد " .

به منظور بررسی این فرضیه مقولاتی تحت عنوان های (1) حاشیه ای یا محوری بودن موضوع (2) نوع برخورد شخصیتهای سریال با موضوع (میزان پذیرش آنها) و (3) نوع روابط افراد خانواده های چند همسری در سریال در نظر گرفته شد که هر یک به زیر مقولاتی جزئی و قابل سنجش تقسیم شدند. (مقولات تحقیق قسمتهای الف، ج و د) این مقولات در سه سریال که از نظر زمانی دارای توالی (ترتیب زمانی) بودند مورد سنجش قرار گرفت.


نتایج حاکی از آن است که:

1- سریالها به ترتیب از مطرح کردن حاشیه ای موضوع تعدد زوجات شروع شد و در آخرین سریال به محوری بودن رسید. قابل ذکر است که زمان داستان سریالها مربوط به سالهای اخیر بودند نه دوران قدیم ایران و به چگونگی زندگی چند همسری در زمان حاضر می پرداخت.

(جدول الف قسمت الف)

2- در بحث تدریجی بودن علاوه برسیر داستانها که به سوی محوریت موضوع پیش می رفت روند نوع بر خورد با موضوع توسط شخصیتها نیز مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع سه سریال همانگونه که در جدول ج-1 آمد، میزان پذیرش با رغبت شخصیتها که بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده، از سریال اخر یک روند صعودی طی کرده بود. (نمودار1)

روند پذیرش با رغبت، در بین جنسیت ها مورد بررسی قرار گرفت (جدول ج- 2) . در بین زنان از 10% در سریال اول به 9/22% در سریال آخر ارتقاء پیدا کرده و در بین مردان نیز از 4% در سریال اول به 5/29% در سریال آخر رسیده بود.

نوع پذیرش موضوع توسط زن اول در اینگونه خانواده ها در سریال ها نیز از 0% در سریال اول به 6/53% در سریال آخر رسیده بود.(ج- 3- الف)

پذیرش با رغبت شوهر از 5/11% به 2/19% می رسد. (جدول ج 3 ج )و پذیرش بارغبت سایر شخصیتها که تحت عنوان رویکرد جامعه به موضوع در نظر گرفته شده بود نیز از 1/1% در سریال اول به 7/29% در سریال آخر رسیده بود. هر چند که میزان عدم پذیرش موضوع توسط سایر شخصیتها بیشتر از پذیرش آن نشان داده شده بود. (جدول ج3- هـ) اما همین روند صعودی پذیرش می تواند نشانگر تغییر دیدگاه در مورد این موضوع در جامعه مورد بررسی تلقی شود.

3- آخرین مورد داده های مربوط به نوع روابط اعضای خانواده چند زنی یعنی روابط مرد و همسران او در سریالها است. که بر اساس زمان اختصاص یافته به نوع روابط، مورد سنجش قرار گرفت. (جدول د...) از مجموع زمان اختصاص یافته به روابط بین همسران بیشترین مورد مربوط به روابط مثبت بین آنها است. که از سریال اول به سریال آخر سیر صعودی را طی می کند. (نمودار آورده شود).

البته قابل ذکر است که روابط خانواده ها در 3 سریال نشان داده می شود.از این 5 خانواده تنها دو خانواده روابط مثبت بیشتری نسبت به روابط منفی داشته اند.خانواده ایرج در سریال اول (جدول د2) و خانواده سعید درخشان (جدول د6) که همین دو خانواده بخصوص خانواده سعید درخشان بر روی میزان روابط تاثیر گذار بوده اند. البته تاکید روی این دو خانواده خود جای بحث دارد که در بخش های بعدی به آن خواهیم پرداخت.

4- به غیر از موارد ذکر شده در بالا آماره مربع خی حاکی از وجود رابطه معنی دار بین توالی زمان بخش سریالها و میزان پذیرش است.

نتایج فوق شاهدی بر تائید فرضیه تحقیق می باشد.

ب- هدف کلی تحقیق بررسی الگوی ارائه شده از چگونگی بر خورد موضوع با تعدد زوجات در سریالها بود.

در سریالها با 5 خانواده دو زنی روبرو بودیم که برای هر یک عللی بر ازدواج مکرر مرد و چگونگی ازدواج او، موقعیت اجتماعی خانواده ها، شیوه و سبک زندگی و ... نشان داده شده بود.

با توجه به داده های جدول الف خانواده هائی که دلیل ازدواج مکرر مردان آنها، بچه دار نشدن همسر اول بوده است (خانواده ایرج در سریال مهر خاموش و خانواده سعید درخشان در سریال بانوئی دیگر) بخصوص اینکه همسران اول در هر دو سریال اصرار بر ازدواج شوهران خود داشته اند. مردان هر دو خانواده نیز از نظرمالی، متمول محسوب می شده ند و موقعیت اجتماعی واقتصادی مناسبی نیز داشته اند.

نوع روابط (جدول د) نیز نشانگر این است که بیشترین رابطه مثبت نشان داده شده در دو سریال خانواده است و روابط منفی این دو خانواده کمتر از روابط مثبت آنهاست. با توجه به دلایل ذکر شده می توان گفت که در سریالها این نوع ازدواج مکررموجه ارائه شده است. البته هر چند بر روی دومی تاکید بیشتری وجود دارد.

اما در مواردی که دلایل ازدواج مکرر تنوع طلبی بوده است (جدول الف) و همسران اول از این امور رضایت نداشته اند (خانواده سودابه در سریال مهرخاموش، خانواده منصور نادری در مسافری از هند و خانواده، مراد سرایدار در بانویی دیگر) حتی با توجه به اینکه مرد یک خانواده متمول نشان داده شده است (منصور نادری)، و در یک مورد مرد از نظرمالی در وضعیت متوسط قرار داشته است (خانواده سودابه). اما روابط منفی آنها بیشتر از روابط مثبت بین اعضاء نشان داده شده است. (تفاسیر جدول د) که این می تواند نشانگر غیر موجه دانسته شدن اینگونه ازدواج مکرر باشد.

مبحث قابل توجه دیگر در الگوی ارائه شده این است که در این سریالها، خانواده هایی که موفق نشان داده شده بودند در انتها یکی از دو زن از سناریو حذف می شود. (خانواده ایرج زن دوم و خانواده سعید درخشان همسر اول) و زندگی مرد ویک همسر دیگر ادامه می یابد. اما در خانواده هایی که روابط بین اعضاء تیره است در انتها روابط به سوی مثبت بودن و صلح و سازگاری سوق داده می شود. در خانواده سودابه دو همسر در کنار هم در یک خانه زندگی می کنند، در سریال مسافری از هند دو همسر منصور نادری در انتها پس از مرگ شوهر باهم صلح کرده و حتی از دوری هم ابراز دلتنگی می کنند و در خانواده مراد سرایدار در سومین سریال دو زن و شوهرشان در نهایت صلح و سازگاری در پارک مشغول تفریحند.

* نکته دیگری که بسیار کمرنگ بدان اشاره شده بود مربوط به شرایط همسران دوم قبل از ازدواج بود. از بین 5 همسر دوم نشان داده شده به دلایل 3 نفر آنها بصورت گذرا اشاره شده بود. در سریال اول زن دوم شوهر سودابه به این دلیل که مرد دلخواهش (برادر سودابه) ازدواج کرده بود به زن دوم یک مرد شدن رضایت داده بود. در سریال مسافری از هند سیمین به خاطر خانواده معتاد و فقیر خود و در آرزوی پول و ثروت به این امر رضایت داده بود و اما در سریال سوم شیرین به خاطر تن ندادن به فساد (تحلیل بانوئی دیگر) به همسر دوم یک مرد شدن رضایت داده بود که البته این مورد آخری در کنار سایر عوامل ذکرشده بسیار مورد تائید قرار گرفته بود (نوع روابط مثبت تائید کننده این امر است)

* به غیر از افراد خانواده دو زنی که شرایط خاص برای آنها در نظر گرفته شده بود. در سریالها به فرزندان خانواده (در مسافری از هند، جدول ج 3د) و خانواده های مرد و دو زن او (در سریال بانوئی دیگر جداول ج 3 گ، ک و ف) نیز پرداخته شده بود. نتایج حاکی از این بود که خانواده این سه نفر دارای عدم پذیرش موضوع هستند و فرزندان خانواده نیز دارای پذیرش بالا هستند. به نظر می رسد علت این باشد که1- فرزندان در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته اند و 2- چون از کودکی با این موضوع بزرگ شده اند تقریباً مسئله ای قابل حل برای آنان بوده است.

* همانگونه که قبلاً ذکر شده نوع برخورد سایر شخصیتها در حکم "رویکرد جامعه به موضوع" در نظر گرفته شد. نتایج حاکی از آن بود که در کل مخالفت جامعه باموضوع کمی بیشتر از پذیرش آن است. (جدول ج3هـ) نکته قابل توجه این است که میزان پذیرش موضوع توسط سایر شخصیتها (جامعه) در سریال اول هر چند کمتر از میزان عدم پذیرش آن در همین سریال است اما در سریال آخر میزان پذیرش موضوع بیشتر از عدم پذیرش آن می شود. به نظر می رسد سریالها تدریجاً به جامعه می آموزند که در مورد این موضوع تساهل بیشتری به خرج دهد بخصوص اینکه اگر ازدواج مکرر تحت شرایط ارائه شده انجام گیرد قابل قبول می شود (اشاره به سریال آخر)

در انتها مسئله مهمی که باقی می ماند بحث برقراری عدالت بین همسران است. با استفاده از مقوله رابطه سنجش میزان نوع روابط بین اعضاء خانواده بر آن شدیم تا به این مبحث مهم نیز بپردازیم. در این قسمت تنها به نوع رابطه مرد با دو همسر خود پرداختیم. در هر 5 خانواده هیچ یک از مردان نتوانسته بوده اند روابط خود را به گونه ای تنظیم کنند که بین دو همسر خود به مساوات رفتار نمایند. این مساوات هم در روابط مثبت و هم در روابط منفی مد نظر است. در خانواده هایی ممکن بود روابط مثبت تقریباً نزدیک به هم باشد اما روابط منفی نسبت به یکی از زنان بیشتر بود یا بالعکس.

تنها خانواده ای که هم روابط مثبت و هم روابط منفی مرد نسبت به زنان خود تقریباً نزدیک به هم نشان داده شده بود. خانواده سعید درخشان بود.

در مجموع دست اندرکاران این سه سریال در طول مدت زمان پخش آنها که تقریباً 2 سال بطول انجامید تمام تلاش خود را نمودند تا الگویی ایده آل از یک خانواده دو زنی در جامعه ایرانی (خانواده سعید درخشان) برای مخاطبان خود ارائه دهند و مشکل عدم پذیرش آن در جامعه را حل نمایند.

حال اینکه تا چه حد موفق شده اند تا نگرش مردم را نسبت به موضوع تغییر دهند خود تحقیقی دیگر می طلبد.

ج- در این تحقیق همچنین سعی شده است به چگونگی برخورد جنسیتی با موضوع پرداخته شود.


مقایسه ی انواع پذیرش بین دو جنس زن و مرد:

نوع برخورد مردان و زنان با موضوع در این سه سریال به نحو قابل توجهی متفاوت ارائه شده است. به عنوان مثال بیشترین نوع برخورد زنان با موضوع تعدد زوجات عدم پذیرش این امر 8/43% بوده است، در صورتی که بیشترین برخورد مردان پذیرش موضوع با 4/47% بوده است. که این امر نشان دهنده ی رغبت بیشتر مردان و در مورد داشتن چند همسر و مخالفت بیشتر زنان با زندگی چند همسری است.

اما در مورد زنان پس از عدم پذیرش بیشترین مورد پذیرش با رغبت موضوع با 5/30% نشان داده شده است. اما مردان پس از پذیرش با رغبت بیشترین مورد عدم اظهار نظر و یا بی تفاوتی نسبت به موضوع را دانسته اند. که این امر می تواند نشان دهنده عادی بودن این امر برای مردان بوده باشد. البته لازم به ذکر است که بی تفاوت بودن با عدم پذیرش موضوع متفاوت است.

پذیرش اجباری تعدد زوجات در زنان و مردان هر دو کمترین موردرا به خود اختصاص داده است. اما قابل توجه است که پذیرش اجباری موضوع توسط مردان بیشتر از زنان نشان داده شده است (مردان 7/14% و زنان 6/8%) حال با توجه به اینکه پذیرش اجباری یک موضوع به خاطر قرار گرفتن در شرایط خاص صورت می گیرد. می توان گفت که روایت سریالها حاکی از این است که مردان بیشتر از زنان در شرایط خاص قرار گرفته اند که مجبور به قبول به چند زنی شده اند.

در مورد سیر صعودی انواع پذیرش نیز در مورد دو جنس قابل ذکر است که:

پذیرش با رغبت زنان در سریال اول صفر بوده است که در سریال آخر به 9/22% می رسد در صورتی که پذیرش با رغبت مردان در سریال اول 2/4% بوده است و به 5/29% افزایش می یابد.

عدم پذیرش زنان نیز از 9/3% در سریال اول به 5/9% در سریال دوم و 5/30 در سریال آخر افزایش نشان می دهد. در صورتی که عدم پذیرش موضوع توسط مردان از 1/1% در سریال اول به 2/4% در سریال دوم و پس از آن به 5/10% در سریال آخر می رسد.

در آخر اینکه در سریال اول اظهار نظر زنان نسبت به موضوع کمتر از مردان نشان داده شده است اما در سریالهای بعدی نوع قضاوت و برخورد زنان بیشتر از مردان مورد توجه قرار گرفته شده است. به گونه ای که در مجموع موارد برخورد زنان با موضوع (105 مورد) بیشتر از مردان (95 مورد) نشان داده شده است.

ه- به غیر از عامل جنسیت، عوامل تحصیلات و شغل نیز در نوع پذیرش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که افراد با تحصیلات عالی بیشترین صاحب نظران در این زمینه نشان داده شده بودند و نه تنها درگیری بیشتری با موضوع داشته اند. بلکه پذیرش بارغبت آنها نسبت به موضوع بیشترین نوع پذیرش را به خود اختصاص داده است. (جدول تحصیلات)

در مورد مشاغل نیز افرادی که در مشاغل رده بالا مشغول هستند به همین ترتیب هم بیشترین درگیری را داشته اند و هم بیشترین نوع پذیرش بارغبت موضوع را. (جدول مشاغل) به نظر می رسد در سریالها با تکیه بر عامل موقعیت اقتصادی وپرستیژ اجتماعی بالای افراد پذیرنده، اعم از زن یا مرد سعی شده تا کاربرد پدیده تعدد زوجات را در قشرهای سطح بالا و متوسط رو به بالا تسری داده و قبول آن را در سایر قشرها درونی کره تا تبدیل به یک امر عادی (موضوع که در بین افراد جامعه حساسیت زا نباشد) شود.

همچنین بی تفاوتی (عدم اظهار نظر به دلایل گوناگون، مثل مهم نبودن مسئله عادی بودن آن و یا ...) افراد این پایگاه (تحصیلات عالی و مشاغل رده بالا) نسبت به موضوع نیز دومین رتبه پس از پذیرش را به خود اختصاص داده است.

پایان...