دولت کلید بیکاری را گم کرده است!
رئیس جمهور در یک و نیم سالگی دولت تدبیر و امید میگوید توجه داشته باشیم که اشتغال بدون رونق اقتصادی و رونق اقتصادی بدون بستر و فضای لازم برای سرمایه گذاری ممکن نیست
مطمئنا شما نیز جزو آن دسته از آدم هایی بوده اید كه در لابه لای صفحه نیازمندی های روزنامه دنبال یك شغل خوب گشته اید و با انبوهی از جوانان متقاضی كار مواجه شده اید كه در حال پركردن فرم بوده اند و گاهی در نوشتن حقوق پیشنهادی دچار شك و تردید شده اید و همیشه منتظر زنگ تلفنی بوده اید كه نتیجه را به شما اعلام كند.و بعد از مصاحبه های متعددی بود كه تازه متوجه شده اید كه معیارهای دیگری جز تخصص در به دست آوردن شغل مدنظر بوده است.
آری بیكاری بیشتر تداعی كننده جوانانی است كه جویای كار هستند و این موضوع به عنوان یك مساله دشوار اقتصادی در شرایطی مطرح می شود كه تعداد زیادی از افراد واقع در سن كار نتوانند برای مدت معینی، شغلی به دست آورند.
طبق آمارهای رسمی و غیررسمی، میزان بیكاری در كشور ما به حدی است كه از میانگین جهانی بسیار بالاتر بوده و از معضلات كشور به شمار می رود. هر چند دامنه بیكاری، همه اقشار اجتماعی را دربرمی گیرد، اما بیكاری فارغ التحصیلان - در سطوح كارشناسی، كارشناسی ارشد و تا حدودی در مقطع دكترا برای بعضی رشته های تحصیلی - یكی از مسائل حاد جامعه امروز ما را تشكیل می شود.
جوانان بخش عمده جمعیت فعال و اثرگذار جامعه ما را تشکیل میدهند. بر اساس نشریافته گفته می شود که چهل درصد جمعیت جوان کشور از بیکاری رنج می برند. البته طی سالهای اخیر موضوع بیکاری یکی از چالش های اساسی برای حکومت و جامعه بوده است. شدت و وسعت این بیکاری به اندازه ای بوده است که نگرانی های جدی را موجب گردیده و حتی تبعات بسیار منفی را نیز به بار آورده است. هرچند مقام های رسمی همواره از تلاش و برنامه ریزی برای مقابله و کاهش بیکاری در جامعه سخن گفته اند ولی واقعیت اینست که تاکنون این تلاش ها و اقدامات دست آورد چشم گیر و اثر گذار در کاهش و کمرنگ ساختن وضعیت بیکاری در جامعه و در میان جوانان به همراه نداشته است.
انتظار عمومی بر این بود که وقوع تحولات اخیر، بویژه در راستای تحقق روند بازسازی کشور، مشکلی بنام بیکاری و یا عدم استفاده از توان و انرژی نیروی جوان کشور وجود نداشته باشد. بخصوص که ویرانی های بازمانده از سه دهه جنگ و نیز نوسازی های که بر اساس شرایط جدید بایستی صورت گیرد این انتظار را تقویت می نمود. ولی با تاسف چنین آرزویی تا حال تحقق نیافته است و موضوع بیکاری بخصوص در میان نسل جوان به یک بحران ملی و تهدید بالفعل و بالقوه بدل شده است .
وجود صدها شهروند جوان در چهار راهی های پایتخت و شهرهای عمده کشور، حاکی از وجود بیکاری شدید در جامعه می باشد. افراد یاد شده با ساعت ها انتظار کشیدن ، در پایان روز با دست خالی و روحیه شکسته و افسرده به آغوش خانواده های خود بر می گردند که تکرار این وضعیت و مبهم بودن آینده آن تبعات ناگواری را از جنبه فردی و خانوادگی و اجتماعی به همراه داشته است.
اما همه کشورها بگونه هایی مختلف با مشکل بیکاری دست بگریبان بوده و با آن دست و پنجه نرم می نمایند.
اما تفاوت اساسی در اینست که متاسفانه مسئولین کشور ما هیچگونه توجه جدی و برنامه روشن برای مقابله با بیکاری روی دست ندارند و گویا کلید دولت تدبیر و امید هم در حل معضل بیکاری جوانان گم شده است!
کارجویان می پرسند اینکه دولتها میگویند باید فلان کار انجام شود و آن روشهای سابق دیگر تکرار نشود و اینگونه است که معضل بیکاری حل خواهد شد و دولت برنامه های موثری را تدوین کرده و زمینه های اشتغال زایی شناسایی شده اند، چه زمانی قابل مشاهده است؟
وعدههای کلافه کننده حل بحران بیکاری
چه زمانی دولتها می توانند بنشینند و درباره کارهای انجام شده و نه کارهایی که باید انجام شود، سخن بگویند؟ آنها تا چه زمانی باید تنها وعده بشنوند و امیدوار باشند که گشایشی در شرایط زندگی شان ایجاد می شود؟ اگر قرار است کارهایی بشود و دولتها نیز به آن کارها واقف هستند، پس چرا انجام نمیشود؟ اگر قابل انجام نیستند، چرا بیان میشود؟
به نظر می رسد دولتها از مسئله بیکاری و وجود صدها هزار تقاضا برای کار بیشتر استفاده تبلیغاتی می کنند تا بتوانند عملکرد موثری را در این بخش ارائه دهند. کارجویان معتقدند فقط کافی نیست مقامات دولتی در جریان دیدار با مردم و سفرهایی که به نقاط مختلف کشور میکنند، درباره حل معضل بیکاری سخن بگویند و با بیکاران ابراز همدردی کنند، آنها می خواهند دولت با استفاده از ابزارها و امکاناتی که در اختیار دارد، کاری بکند.
برخی دستاوردها مانند اشتغال زایی از طریق تصمیم گیری، دستور دادن و یک جانبه قابل حل نیست، بلکه اشتغال فرآیندی است که در نتیجه انجام یکسری اتفاقات در جریان اقتصاد کشور حاصل می شود.
دولتها باید شرایط رشد اقتصادی و رونق فعالیت بنگاهها و واحدهای صنعتی کشور در کنار انجام سرمایه گذاریهای جدید داخلی و خارجی را فراهم کنند، آنگاه بتوان انتظار داشت آثار اشتغالزایی و کاهش نرخ بیکاری پس از سپری شدن یک دورهای اتفاق بیفتد؛ بنابراین اشتغالزایی مانند پرداخت وام به یک متقاضی نیست که با دستور و موافقت بانک بتوان آن را حل کرد.
آنچه که در سالهای گذشته و حالا در زمینه اشتغالزایی انجام می شود نمی تواند منجر به حل مسئله بیکاری در کشور شود. اینکه عده ای از مسئولان دولتی در شورای عالی اشتغال بنشینند و مصوبه ارائه کنند که نمیتواند بیکاری را حل کند.
متاسفانه برخورد دولتها دستکم در بیش از دو دهه اخیر با مسئله بیکاری به اینصورت بوده که منابعی را تامین و به طرحهای ضربتی اشتغال زایی اختصاص داده اند تنها به این امید که در دوره کوتاه فعالیت خود، آثاری از اشتغال زایی در پرونده کاری خود به ثبت برسانند. نمونه آن خوداشتغالی، زودبازده ها و مشاغل خانگی است که هر ۳ مورد آن نتیجه ای برای رفع بحران بیکاری جوانان در بر نداشته است.
در عین حالی که دولت تدبیر و امید نیز مانند دولتهای گذشته فعلا راهکار پرداخت پول را برای حل بحران بیکاری برگزیده و رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی از تخصیص ۱۰۰۰ میلیاردتومان خط ویژه اعتباری به اشتغالزایی در بودجه سال آینده سخن می گوید، علی ربیعی وزیر کار دولت تدبیر و امید معتقد است با پاشیدن پول نمیتوان مسئله بیکاری را حل کرد.
حالا که دولت در دومین سال از فعالیت خود قرار گرفته و با مسائل مختلف در این بخش مواجه شده سعی می کند با احتیاط بیشتری در این زمینه سخن بگوید. در جدیدترین اظهارنظر صورت گرفته، دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری در جریان سفر به استان قم، مباحثی را در این زمینه مطرح کرده است.
رئیس جمهور با بیان اینکه شکی نیست که در کشور مشکلاتی داریم، بخشی از این مشکلات را مثل بیکاری، عمومی و مربوط به همه کشور ذکر کرده و افزوده است: البته طبیعی است که باید این مشکلات حل شود. نکته مهم آن است که باید توجه داشته باشیم وقتی حرفی را می زنیم به لوازم آن هم متعهد باشیم و مثلا توجه داشته باشیم که اشتغال بدون رونق اقتصادی و رونق اقتصادی بدون بستر و فضای لازم برای سرمایه گذاری ممکن نیست.
وی اظهارداشته است: اگر به لوازم حرفی که می زنیم متعهد باشیم، هم در کشور اتفاق نظر حاصل می شود و هم سریع تر به اهدافمان می رسیم. رئیس جمهور تصریح کرده است: درست است که مسائل را به مادی و معنوی تقسیم می کنیم، اما گاهی یک مسأله هم مادی است و هم معنوی. به عنوان مثال ایجاد شغل، تأمین آب و بهداشت برای مردم، هم مادی است و هم معنوی.
تا هنگامی که موضوع و مشکل بیکاری در جامعه و بخصوص برای جوانان بیکار و سرگردان این کشور برنامه ریزی و اقدام مسئولانه صورت نگیرد نمی توان چشم انداز روشن و قابل اعتمادی را برای ثبات سیاسی و اجتماعی انتظار داشت.
منبع : مشرق/ روزنامه بازار کار / روزنامه افغانستان