تبیان، دستیار زندگی
آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتكب گناهى شوند بزودى بیاد خدا مى افتند و توبه مى كنند و هیچگاه اصرار بر گناه نمى ورزند
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

استغفار را از یاد آنان می برم؟

استغفار

امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتى آیه 135 سوره آل عمران نازل شد، ابلیس همه‏ى یاران خود را جمع كرد و چاره ‏جویى نمود. شیاطین پیشنهاداتى دادند كه پذیرفته نشد، وسواس خنّاس گفت: من چاره مى‏ كنم!

گفتند: چگونه؟

گفت: به آنها وعده مى ‏دهم و به آرزوها گرفتارشان مى‏ كنم تا دچار گناه شوند و وقتى گرفتار شدند، استغفار را از یاد آنها مى ‏برم. (وسائل الشیعه، ج 11، ص 66)


وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُواْ اللّهَ فَاسْتَغْفَرُواْ لِذُنُوبِهِمْ وَمَن یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَلَمْ یُصِرُّواْ عَلَى مَا فَعَلُواْ وَهُمْ یَعْلَمُونَ(آل عمران ـ 135)
(افراد با تقوا) كسانى هستند كه هر گاه كار زشتى انجام دهند و یا به خویشتن ستم كنند، خدا را یاد كرده و براى گناهان خود استغفار مى‏ كنند. و جز خدا كیست كه گناهان را ببخشد؟ و (متّقین) چون به زشتى گناه آگاهند بر انجام آنچه كرده‏اند، پافشارى ندارند.


پرهیزگاران اصرار بر گناه نمى‏كنند (وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ...)

در ادامه آیه گذشته که سیمای پرهیزکاران را بررسی می کرد در آیه فوق اشاره به یكى دیگر از صفات پرهیزكاران شده كه" آنها علاوه بر اوصاف مثبت گذشته اگر مرتكب گناهى شوند به زودى بیاد خدا مى‏ افتند و توبه مى‏ كنند و هیچ گاه اصرار بر گناه نمى ‏ورزند".
از تعبیرى كه در این آیه شده چنین استفاده مى‏ شود كه انسان تا به یاد خدا است مرتكب گناه نمى ‏شود آن گاه مرتكب گناه مى ‏شود كه به كلى خدا را فراموش كند و غفلت تمام وجود او را فرا گیرد، اما این فراموشكارى و غفلت در افراد پرهیزگار دیرى نمى ‏پاید، به زودى بیاد خدا مى‏ افتند و گذشته را جبران مى‏ كنند، آنها احساس مى‏ كنند كه هیچ پناهگاهى جز خدا ندارند و تنها باید آمرزش گناهان خویش را از او بخواهند (وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ)" كیست جز خدا كه گناهان را ببخشد".

فراموشكارى نتیجه سهل‏انگارى و وسوسه‏هاى شیطانى است، و تنها كسانى گرفتار آن مى‏شوند كه خود را در برابر او تسلیم كنند، و به اصطلاح با وسواس خناس همكارى نزدیك نمایند!

باید توجه داشت كه در آیه علاوه بر عنوان فاحشه، ظلم بر خویشتن نیز ذكر شده (أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) و فرق میان این دو ممكن است این باشد كه فاحشه اشاره به گناهان كبیره است و ظلم بر خویشتن اشاره به گناهان صغیره.
در پایان آیه براى تاكید مى‏ گوید:" وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ":" آنها هرگز با علم و آگاهى بر گناه خویش اصرار نمى ‏ورزند و تكرار گناه نمى ‏كنند".
در ذیل این آیه از امام باقر علیه السلام نقل شده كه فرمود:" الاصرار ان یذنب الذنب فلا یستغفر اللَّه و لا یحدث نفسه بتوبة فذلك الاصرار ": اصرار بر گناه این است كه انسان گناهى كند و دنبال آن استغفار ننماید و در فكر توبه نباشد این است اصرار بر گناه. (تفسیر عیاشى در ذیل آیه‏)
در كتاب "امالى صدوق" از امام صادق علیه السلام حدیثى پر معنى نقل شده كه خلاصه آن چنین است: "هنگامى كه آیه فوق نازل شد و گناهكاران توبه كار را به آمرزش الهى نوید داد ابلیس سخت ناراحت شد، و تمام یاران خود را با صداى بلند به تشكیل انجمنى دعوت كرد آنها از وى علت این دعوت را پرسیدند، او از نزول این آیه اظهار نگرانى كرد، یكى از یاران او گفت: من با دعوت انسان ها به- این گناه و آن گناه تاثیر این آیه را خنثى میكنم، ابلیس پیشنهاد او را نپذیرفت، دیگرى نیز پیشنهادى شبیه آن كرد كه آن هم پذیرفته نشد، در این میان شیطانى كهنه كار به نام "وسواس خناس"! گفت من مشكل را حل می كنم، ابلیس پرسید: از چه راه؟ گفت: فرزندان آدم را با وعده‏ها و آرزوها آلوده به گناه مى ‏كنم، و هنگامى كه مرتكب گناهى شدند یاد خدا و بازگشت به سوى او را از خاطر آنها مى ‏برم، ابلیس گفت راه همین است و این ماموریت را تا پایان دنیا بر عهده او گذاشت"!

روشن است كه فراموشكارى نتیجه سهل ‏انگارى و وسوسه ‏هاى شیطانى است، و تنها كسانى گرفتار آن مى ‏شوند كه خود را در برابر او تسلیم كنند و به اصطلاح با وسواس خناس همكارى نزدیك نمایند!

مردان بیدار و با ایمان كاملا مراقبند كه هرگاه خطایى از آنها سر زد در نخستین فرصت آثار آن را با آب توبه و استغفار از دل و جان خود بشویند و دریچه ‏هاى قلب خود را به روى شیطان و لشكر او ببندند كه آنها از درهاى بسته قلب وارد نمى‏ شوند؟

بحث لغوی:

"فاحشة" از ماده فحش و فحشاء به معنى هر عمل بسیار زشت است و انحصار به اعمال منافى عفت ندارد زیرا در اصل به معنى "تجاوز از حد" است كه هر گناهى را شامل مى ‏شود.
البته بعضى مفسّران، مراد از «فاحِشَةً» را زنا و مراد از «ظلم» را سایر گناهان دانسته ‏اند و بعضى دیگر مراد از «فاحِشَةً» را گناهان كبیره و «ظلم» را گناهان صغیره دانسته‏اند.
یصروا یعنی اصرار به معنى ادامه دادن و صر در اصل به معنى بستن و گره زدن است.

متّقى كسى است كه اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانه‏ى سبك شمردن آن و غفلت از یاد خداست. «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا»

بحث روایی:

در روایات مى‏ خوانیم كه بى‏ توجّهى به گناهان گذشته و ترك توبه از آنها، به منزله‏ى اصرار بر گناه است. («هو ان یذنب الذنب فلا یستغفر اللَّه و لا یحدث نفسه بتوبة فذلك الاصرار». كافى، ج 2، ص 287)

پیام ‏های آیه:

1ـ گاهى از افراد متّقى نیز گناه صادر مى ‏شود. «لِلْمُتَّقِینَ»، «الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»
خطرناك‏تر از انجام گناه، غفلت از گناه و بى‏توجّهى به زشتى آن است. متّقین اگر هم گناه كنند، بلافاصله استغفار مى ‏نمایند. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
3ـ نشانه‏ى تقوا، توبه فورى از گناه است. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
یاد خدا، رمز توبه است. «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
5ـ تا یاد خدا در دل گناهكار زنده است، مى ‏تواند در مدار متقین وارد شود. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»، «ذَكَرُوا اللَّهَ»
6ـ گناه، ظلم به خویشتن است. «ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ»
7ـ تنها خداوند است كه گناهان را مى ‏بخشد. «وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»
8ـ متّقى كسى است كه اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانه‏ى سبك شمردن آن و غفلت از یاد خداست. «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا»
9ـ اصرار آگاهانه بر گناه، سبب محرومیّت از مغفرت الهى است. «وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا»

آمنه اسفندیاری                
کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث
بخش قرآن تبیان              


منابع:
تفسیر نور، ج 2
تفسیر نمونه، ج 3
تفسیر عیاشى در ذیل آیه‏
وسائل الشیعه، ج 11
تفسیر احسن الحدیث، ج 2

مطالب مرتبط:

عملی که ثوابش در قرآن ذکر نشده!

سیمای پرهیزکاران در قرآن عظیم

اختلاف افکنی و تفرقه؛ ابزار کار شیطان!

مهمترین دستیار شیطان کیست؟

چشم ؛ قدرتمندترین ابزار شیطان