تبیان، دستیار زندگی
در خانه تكانی، حساسیت هست كه در عید خانه تكانی كنند. هرچه مادی هست فتوكپی اش هم است. یعنی اگر هجرت مادی هست كه از شهری به شهری و از كشوری به كشوری هجرت می كنند، مهاجرت می كنیم. قرآن می گوید: از عیب های خودت هم هجرت كن. «وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ» (مدثر/5)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خانه تکانی دل را فراموش نکنیم

زن و شوهر

این روزها بازار خانه تکانی گرم است و همه به نوعی مشغول تمیز کردن و به عبارتی خانه تکانی هستند.

در این فرصت چه خوب است که این وقت هایمان را تنها صرف خانه تکانی خانه های گلی و آجری نکنیم و کمی هم به فکر خانه تکانی دل هایمان باشیم.


مقایسه خانه دل با خانه گِل

یکی از رسم هایی که  نزدیک عید مرسوم است نظافت و پاکیزگی است به گونه ای که نزدیک سال جدید و نوروز، همه در پی خانه تکانی می شوند.

همه سنسورهای تمیزی و نظافتشان فعّال و فعّال تر می شود که هرچه کثیفی و آلودگی هست را از خانه های گلی و آجری و سنگی خود از بین ببرند.

خانه ها را رنگ می کنند، در و پنجره و ... را می شویند که سال نو را با آلودگی و کثیفی آغاز نکنند.

نظافت روزانه، هفتگی و سالانه در امور مادی و معنوی

در بحث نظافت یه سری کارهای روزانه است مثل شستن ظرف ها و گردگیری، یک سری کارهای هفتگی مثل آب دادن به درخت و یک سری هم نظافت های سالانه است مثل شستن قالی و دیوار و پنجره.

نکته این جا است که چه خوب است همین طور که به نظافت مادی روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه توجه می شود، به نظافت معنوی و خانه تکانی دل هم توجه کنیم. 

یك عبادت روزانه داریم، رابطه با خدا. یك عبادت هفتگی داریم، نماز جمعه. یك عبادت سالانه داریم شب قدر.

در نظافت هم می‌شوییم و هم می‌چینیم. اول فرش و پتو و هرچه آلوده هست را می‌شوییم و بعد از  شستن چیدن است.

در امور معنوی هم علمای اخلاق گفته اند اول تخلیه یعنی عیب‌هایت را خالی كن. خودت را از عیب خالی كن. بعد تخلیه! یعنی هم باید عیب را برطرف كرد و هم باید صفات انسانی را در خود زینت داد.

كسی خانه‌اش را می‌شوید كه می‌فهمد خانه‌اش كثیف است، احساس می‌كند این فرش آلوده است، می‌شوید. كسی هم به فكر خودسازی می‌افتد كه احساس كند عیب دارد.

بعضی ها به راحتی دروغ می گویند، غیبت می کنند، نیش می زنند و در آخر هم می گویند من که عیبی ندارم!

كسانی به فكر تقوا و تعلیم و تربیت و خودسازی خودشان هستند كه عیب هایشان را بفهمند.

در حدیث داریم: «ظُهُورَكُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُم‏» كمرهای شما از گناه پر شده است. خوب چطور بار گناهی كه روی كمر من است؟ می‌ گوید: «فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏» كسی كه گناهكار است، دوای گناهكار این است كه سجده‌هایش را طول بدهد

توجه به عیب‌های خود، زمینه اصلاح عیوب

روایت داریم هرکه را خدا دوستش بدارد، به او می فهماند که چه عیب هایی دارد تا در رفع آنها تلاش کند.

علامت اینكه خدا یك نفر را دوست دارد، این است كه به او می‌‌گوید: تو این عیب‌ها را داری، سعی كن عیب‌هایت برطرف شود.

و این جا است که متوجه می شویم خانه تکانی دل چقدر مهم است و اهمیت دارد؛ متأسفانه عیب و کثیفی های فرش و پنجره و مبل و دیوار و لباس  را متوجه می شویم اما به عیب های درونی خودمان، دروغ و تهمت و غیبت و حسادت و تکبر و... توجه نمی کنیم و خودمان را بی عیب عالم می دانیم.

خانه تکانی دل، مایه آرامش خود و دیگران

از نظافت خانه، هم خودمان لذت می‌ بریم هم دیگران. خانه‌ تكانی كه شد، وقتی خستگی برطرف می‌شود، آدم هم خودش لذت می برد و هم هرکسی که وارد خانه می شود لذت می برد.

اگر عیب های خود را پاک کنیم و خود را تطهیر کرده و وجودمان را به زیبایی ها تزیین کنیم هم خودمان خوشحال می شویم و سود می بریم و هم هر کسی با ما برخورد می کند می گوید: چه آدم پاكی، چه آدم صافی.
برای نظافت خانه باید در و پنجره‌ها را بست. چون گرد و خاك از این پنجره‌ها بیرون می‌آید.  پنجره‌ی دل ما هم گوش است.

مراقب باشیم هر حرفی را نشنویم که غیبت و تهمت نشود.

دروازه‌ی اتاق در و پنجره های آن است، می‌بندیم خاك نیاید. دروازه‌ی دل هم چشم و گوش انسان است، باید توجه کنیم که هرچیزی را نبینیم و نشنویم تا از آلودگی ها به دور بوده و مصون بمانیم.

ابزار لازم برای خانه تکانی

خانه تكانی ربطی به مساحت خانه ندارد. چه خانه‌ی كوچك، چه خانه‌ی بزرگ، خانه تكانی می‌خواهد، خودسازی هم كاری ندارد كه بچه یا بزرگ، پدربزرگ یا مادر بزرگ باشی.

هر چیزی با یک ابزار خاصی پاک می شود، هر عیبی هم دوایی دارد اما یک دوایی است که می تواند دوای خیلی از بیماری ها باشد و آن ترک معاشرت با دوست بد است.

تلویزیون را یك طور باید پاك كرد. قالی را طور دیگری.

قالی را باید با دسته بیل پاك كرد. قالی را دَمَر می‌كنند، لگد و دسته بیل! حالا با دسته بیل سراغ تلویزیون بروی، خوب می‌شكند. همینطور كه هر غباری و هر آلودگی را به نحوی، هر عیبی را هم به كسی....  
كسی بخل دارد. دوایش خمس و زكات و انفاق است.

كسی که غافل است، دوایش تذکر است.

در حدیث داریم: «ظُهُورَكُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُم‏» (وسایل الشیعه/ج10/ص313) كمرهای شما از گناه پر شده است. خوب چطور بار گناهی كه روی كمر من است؟ می‌ گوید: «فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏» كسی كه گناهكار است، دوای گناهكار این است كه سجده‌هایش را طول بدهد.

کینه ها را پاک کنیم

همین طور که خانه های گلی را خانه تکانی می کنیم، دستمالی بر داریم و کینه ی دیگران را از دل پاک کنیم، كینه‌ی كسی در دل ما نباشد.

در قرآن سه تا قلب داریم: یك قلب سلیم «إِلَّا مَنْ أَتىَ اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» (شعرا/89) قلب سالم یعنی قلب پاك، نه كینه دارند. نه عقده دارند. نه تكبر دارد. نه حسود است. نه بخیل است.

یك قلب را می‌گوید منیب: «وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنیبٍ» (ق/33)

و یک قلب هم قلب مریض است:

فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ به ما کَانُوا یَکْذِبُونَ

در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و آنان را به خاطر آنکه همواره دروغ می‌ گفتند، عذابی دردناک است. (بقره/10)

خداوند به صراحت در این آیه می‌ فرماید که قلب غیر مومن مریض می‌ باشد. برای هر مریضی درمان و شفایی است و برای قلب مریض درمانی جز قرآن وجود ندارد.

خواندن قرآن و عمل و تدبر به آیات آن ذره ذره نور و سلامتی را به قلب باز می ‌گرداند و بیماری دل را برطرف می ‌کند.

در امور معنوی هم علمای اخلاق گفته اند اول تخلیه یعنی عیب‌هایت را خالی كن. خودت را از عیب خالی كن. بعد تخلیه! یعنی هم باید عیب را برطرف كرد و هم باید صفات انسانی را در خود زینت داد

قلب مومن رئوف و مهربان و قلب غیر مومن سخت

بعضی انسان‌ ها بسیار مهربانند و زود بدی ‌ها را فراموش می ‌کنند و هیچ گاه به دنبال انتقام نمی ‌روند و به همه و با همه مهربان و رئوفند.

به پدر و مادرشان محبت می ‌کنند، به اطرافیان و همسر و فرزندانشان نیکی می‌ کنند، ذره ای گرد کینه و بدی و نفرت در آنان نیست و ایمان در خانه دلشان میهمان شده و اکنون دیگر صاحب خانه است و این صاحب خانه اکنون فرمان می ‌دهد.

وَجَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً

و در قلب کسانی که از او پیروی می ‌کردند رأفت و رحمت نهادیم.(حدید/27)

خداوند هم به خاطر ایمانشان رأفت و مهربانی را هدیه و پاداششان قرار داده.

اما عده ای قلب‌ های سختی دارند اینان به واسطه گناهان و عدم ایمان قلبی به خدا قلبشان چون سنگ سخت است و مهربان نیستند.

در حق بندگان خدا خوبی نمی ‌کنند دائماً به دنبال انتقام و خشونت هستند، آجر روحشان با سنگدلی و کینه ساخته شده است.

در حق همه ستم می کنند و حق همسر و فرزند و پدر و مادر را ادا نمی کنند و روحشان مانند سنگ سخت است .هر چند که بعضی سنگ‌ ها از ترس خداوند فرو می ‌ریزند و می ‌شکنند و از دلشان آب و چشمه جاری می ‌شود اینان از سنگ سخت ‌ترند.

فرآوری: زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان   


منابع:

بیانات حجت الاسلام قرائتی، درس هایی از قرآن

افکار نیوز

مطالب مرتبط:

بدگمانی به خدا

عوامل و موانع تقرب به خدا

قلب های خدا ترس / دعای روز بیست و سوم

این همه کار خوب داشتم، پس کو؟!!