فقهشناسی (۲)
پای درس استاد سید محمود هاشمی شاهرودی
بخش قبلی را اینجا ببینید
غرض از علم فقه:
از تعریف مسائل فقه مشخص است که غرض نهایی و اصلی، تشخیص وظیفه عملی مکلف میباشد و برای خروج مکلف از عهده مسوولیت شرعی و اطاعت خدا، مشخص کردن آن احکام لازم است، که اطاعت و امتثالِ آن احکام، تضمین کننده همه منافع انسانها است و مصالح عباد، همگی در آن دیده شده است و شارع مقدس، راه عدالت اجتماعی بشر و سعادتِ آنها را در این مسیر قرار داده است و فقه اسلام مشتمل بر همه آن احکام است. این توضیح کلی غرض از علم فقه میباشد.
اما تفصیل غرض از آن علم بسیار بیش از این توضیح است چون وظیفه عملی ـ که موضوع علم فقه است ـ شامل همه افعال و تروک در تمام عرصههای حیات بشری میباشد که این احکام از قبل از تولد انسان شروع شده است و تا بعد از وفات او جاری است و همه بخشهای زندگی انسانها را در بر میگیرد و در هر عرصهای حکم شرعی موجود است و وسعت دامنه این وظایف عملی و احکام شرعی، اهمیت و نقش عظیم و فایده وسیع و متنوع علم فقه را مشخص میکند که میتوان آن آثار را به سه دسته عملی، علمی و دینی تقسیم نمود:
دسته اول: اثر عملی
یعنی رسیدن به این احکام شرعی در همه زندگی بشر است و معنایش این است که همه ابعاد و عرصههای زندگی انسانها و همه قشرها و نسلهای انسانها را در بر میگیرد و در همه این بخشها احکام فقهی وجود داشته و جاری است و به دست آوردن احکام در همه این زمینهها و عرصهها و حیطه فردی، اجتماعی و خانوادگی وظیفه و نقش علم فقه است. علاوه بر اینکه فقه، در این بخشها نه تنها حکم تک تک اشخاص را مشخص میکند بلکه عهدهدار احکامی که مربوط به جمع و کلان جامعه است نیز میباشد یعنی احکام اجتماعی و مجموعه مرتبط به هم از احکام را که از آن به عنوان نظام و ساختار تعبیر میشود نیز شامل میشود مثل نظام قضائی، نظام اقتصادی، نظام سیاسی و نظام اداری و غیره که لازم است از لابلای متون و منابع فقهی موجود استخراج شود و نقش فقیه در این موارد، استنباط این احکام و نظامها است که البته متون فقهی ما بیشتر به احکام فردی و فرد توجه کرده و مسائل آن دیده شده است و کمتر به بحث سیاسات و نظامات اجتماعی و احکام مربوط به حکومت و جامعه نگاه شده است. علی ای حال این احکام همگی در فقه موجود است که مورد ابتلاء میباشد، مخصوصاً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ابتلاء و نیاز به آنها وسیعتر و شدیدتر شده است و علم فقه است که میتواند آنها را استخراج کند و باید همه آنها در علم فقه باب و فصل داشته باشند و عظمت و وسعت آنها غرض از فقه را مشخص میکند.
بنابراین از نظر عملی، غرض از فقه رسیدن به این امور مهمه و حیاتی است همچنین بیان حکم شرعی همه مستحدثات و موضوعاتی که جدیداً محل ابتلاء واقع شده است، ضمن غرض علم فقه است. لهذا از بُعد عملی، دایره غرض از علم فقه وسیع است و در این موضوع تنها عمل یک فرد، موضوع احکام فقهی نیست و اینها هم موضوع احکام فقهی است مثلاً نوع حکومت، نظام قضائی، جزائی اقتصادی، مدیریتی و غیره نیز مشمول مسائل فقهی است، بلکه آنچه مربوط به عرصههای علوم تجربی است نیز مشمول احکام فقهی است مثل محیط زیست و احکام مربوط به آن که آیا در محیط زیست چه نوع فعالیتی ممنوع و یا جایز است و همچنین احکام بین الملل، جنگ و سلاحهای کشتار جمعی و مخصوصاً در علوم پزشکی که بسیار مسائل مستحدثه در بر دارد که تجویز یا منع از آن، مسائل فقهی زیادی را در بر میگیرد که در علم طب شکل گرفته است که اگر بخواهیم آنها را جمعآوری کنیم به اندازه یک رساله عملیه حجیم خواهد بود و مشابه همین در علوم طبیعی دیگر هم موجود است که همه آنها در شریعت و فقه اسلام حکم دارد.
دسته دوم: اثر علمی
غرض علمی فقه که نوع دوم از آثار و مهمترین غرضهای فقه میباشد فلذا باید به آن توجه شود، ابتداءً خودِ روش استفاده از منابع اسلامی و شریعت در علوم و معارف اسلامی دیگر مثل فلسفه، کلام، تفسیر و علوم عقلی فضلاً از علوم و معارف اسلامی دیگر میباشد که بسیار مهم است که در فقه، آن روشها مشخص میشود؛ یعنی مفسری که فقیه نباشد و با مذاق شارع آشنا نباشد خیلی جاها به اشتباه میافتد و متکلمی که با احکام فقهی آشنا نباشد هم همینگونه است و همچنین در معارف انسانی و اسلامی دیگر و مفسر و متکلم فقیه در زمینه علوم قرآنی و تفسیری و یا علوم عقلی، تسلط بیشتر و دقیقتر و اسلامیتر دارد تا مفسر و متکلمی که با فقه آشنایی کامل ندارد. علاوه بر این که برخی از علوم انسانی کلاً متکی بر فقه است؛ مثلا علم حقوق مدنی یا کیفری و علم اقتصاد و اقتصاد اسلامی که بدون اشراف بر فقه و روشهای اجتهاد فقهی قابل بررسی نیست و مسائل چنین علومی یا باید مستقیماً از فقه استخراج شود مثل حق مالکیت خصوصی در اقتصاد یا آزادی رقابت اقتصادی که مستفاد از روایات و آیات است و یا از طریق جمعبندی احکام شرعی فوقانی و حقوقی به طور غیر مستقیم قابل استخراج است که شهید صدر - رحمه الله - در کتاب اقتصادنا روش آن را مطرح کرده است که چگونه از احکام شرعی به یک نظام اقتصاد اسلامی منسجم میرسیم و نظریهپردازی در این علوم مختلف اجتماعی بدون اشراف بر فقه و اجتهاد فقهی اصلاً ممکن نیست و نیازمند فقه است که حدود و ثغور آن نظریهها را مشخص میکند.
لهذا تأثیر علم فقه در علوم خیلی زیاد است؛ در علوم انسانی که مشخص و روشن است و در اهداف و روش علوم طبیعی و تجربی تأثیرات فراوانی دارد که با دید فقاهتی متکی بر مبانی اسلامی نگاه علم را به مسائل تجربی نیز عوض میکند؛ علاوه بر این که در خیلی از مسائل علوم تجربی بایدها و نبایدها را هم مشخص میکند و کیفیت تعامل و بهکارگیری آن علوم و روش و محدوده آن را خط و جهت میدهد.
بنابراین علم فقه با تمام علوم دیگر در تماس است و این اثر مبارک اقتضا میکند برای رسیدن به معارفی که علم فقه در آنها تأثیر فوقالعادهای دارد مباحث فقهِ مضاف و فقه تخصصی در علم فقه احداث شود مثلا فقه جزا و قضا، فقه سیاست، فقه مدیریت، فقه الجهاد، فقه بهداشت و سلامت، فقه خانواده و احوال شخصی و غیره ایجاد شود و این مطلب، هم توسعه و غنایی در بحثهای فقهی به وجود میآورد و هم نیازهای جوامع امروز بشری را تأمین میکند که باید به شیوه اجتهاد جواهری و صحیح از منابع فقهی استخراج و استنباط شود نه با ذوق شخصی و مصلحتاندیشیهای التقاطی بلکه با متد فقهی اجتهادی و عین احکام عبادات دیگر احکام فقهی استنباط شود که نیازمند تلاش، همت و مهندسی و تقسیمبندی فقهی جدید است که باید تنظیم و باببندی شده و تدوین گردد.
فقهای گذشته ما در عصر خودشان پا به پای پیشرفتها قدم میگذاشتند و علم فقه را هم توسعه میدادند و نه تنها مسائل جدیدی که در فقه عامه وارد میشد، حکم فقهی را برای آن مسئله مستحدثه استنباط میکردند بلکه تأثیرات فقه و اجتهاد فقهی را در علوم دیگر نیز دنبال میکردند و در این رابطه کتابهایی تألیف و تدوین کردهاند و ما فقط کتب فقهی رسمی آنها را تعمیق کردیم و بر آنها متمرکز شدیم ولی به این مسائل دیگر توجه کاملی نشده است تنها پیرامون برخی از مسائل جزیی مستحدثه استفتائی شده و پاسخ جزیی که متوجه همان شخص است مطرح شده است و آنها را هم در ابواب مناسبش قرار ندادیم که این مطلب دنباله زیادی دارد و تلاش فقهی و اجتهادی عظیمی را اقتضا میکند.
دسته سوم: اثر دینی
غرض سومی که برای علم فقه مطرح کردیم غرض دینی است که مقصود از آن حفظ دین از اندراس و تحریف و کهنه و مرده شدن و حفظ امت اسلامی از انحراف و ضلالت است زیرا که به وسیله فقه و فقها، دین و شریعت الهی حفظ شده است. این همان کاری است که چون در شرایع دیگر ـ یهودی، نصرانی و مجوسی ـ اتفاق نیفتاد موجب تحریف و مردن آنها شده است و حفظ شریعت اسلام به برکت سنت و پایهگذاری استمراری صدور سنت از معصومین - علیهم السلام - در همه ابواب و مناظره با علمای دیگر بوده است و بعد از صدور منابع عظیم سنت و حفظ آن از طریق ائمه - علیهم السلام - در عصر غیبت به فقها منتقل شد که تلاش بسیاری برای حفظ و تجمیع و تدوین آنها کردند و مشکلات زیادی در این راستا متحمل شدند تا امروز به دست ما رسیده است و بدین ترتیب حرکت اجتهاد و پویایی استنباط فقهی، احیا شده است و بخاطر این است که همیشه فقه اسلام و مخصوصاً فقه شیعه زنده است و پاسخگوی همه مسائل مورد نیاز بشریت در طول تاریخ است و علاوه بر حفظ شریعت اسلام و احکام نورانیش از تحریف، حفظ امت اسلامی از انحراف و ضلالت، از آثار تاریخی دیگری است که بهوسیله اجتهاد فقهاء بزرگوار شکل گرفته است و قرآن کریم نیز این دو اثر را در سوره مائده بیان کرده است (اِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فیها هُدی وَ نُورٌ یَحْکمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذینَ أَسْلَمُوا لِلَّذینَ هادُوا وَ الرَّبَّانِیُّونَ وَ الْأَحْبارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کتابِ اللَّهِ وَ کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ.... مائده ۴۴) و در این آیه شریفه مراد از (الرَّبَّانِیُّونَ) أئمه اطهار - علیهم السلام - است و مراد از (الْأَحْبارُ) علماء و تربیت شدگان أنبیاء و ائمه اطهار - علیهم السلام - است که تصریح شده به اینکه آنان شریعت و احکام الهی را هم حفظ و هم احیاء میکنند. مراد از (بما اسْتُحْفِظُوا مِنْ کتابِ اللَّهِ) همان حفظ شریعت از تحریف است و منظور از (کانُوا عَلَیْهِ شُهَداءَ) احیاء و شاهد بودن بر آن است و آنها برای مردم مرجع قرار میگیرند و بنابراین بهوسیله اجتهاد در فقه، هم شریعت از تحریف حفظ میشود و هم امت اسلامی، بخاطر نقشی که عالمان و فقیهان در این مسیر ایفا کردند، از انحراف و ضلالت حفظ شده و میتوانند شرع خدا را در جامعه احیاء کنند و نقش عظیم فقهاء عظام اسلام، از عصر غیبت کبرا تا کنون، همین بوده است تا که امروز بحمدالله به بر پایی نظام اسلامی و بیداری جهان اسلام به جلوداری فقها و علماء مجاهد شیعه منتهی گردیده است که امید است از مقدمات و تمهیدات ظهور ولی و صاحب اصلی شریعت و امت یعنی امام زمان - عجل الله فرجه الشریف و ارواحنا له الفداء - باشد ان شاء الله تعالی.
بخش بعدی را اینجا ببینید
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی هاشمی شاهرودی (با قدری تصرف)