تبیان، دستیار زندگی
سازمان «دلباختگان صهیون» یا «دوستداران صهیون»، سازمانی علنی – مخفی وحشتناکی است که در نیمه دوم قرن هجده میلادی در کشور روسیه تاسیس شد و به تدریج در این کشور توسعه و گسترش یافت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : قبس زعفرانی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آشنایی با سازمان «دلباختگان صهیون» و مهمترین شخصیت‌های آن

سازمان مخفی و وحشتناک" دلباختگان صهیون"


سازمان «دلباختگان صهیون» یا «دوستداران صهیون»، سازمانی علنی – مخفی وحشتناکی است که در نیمه دوم قرن هجده میلادی در کشور روسیه تاسیس شد و به تدریج در این کشور توسعه و گسترش یافت.
صهیونیسم

هدف اصلی سازمان دلباختگان فروپاشی حکومت تزارها در روسیه به واسطه مجموعه فعالیت‌ها و تحرکات مخفیانه بود. سازمان دلباختگان صهیون فعالیت خود را تنها به داخل روسیه محدود نکرد، بلکه شاخه‌هایی برای خود در خارج روسیه نیز تاسیس کرد که از جمله این کشورها، کشور «فلسطین» بود تا نشان دهد که به فلسطین توجه ویژه‌ای دارد.
هنوز چند سالی از تاسیس سازمان دلباختگان صهیونیست نگذشته بود که بسیاری از یهودیان سرشناس روسیه به این تشکیلات ملحق شدند و این موجب شد، بر نفوذ و فعالیت این سازمان بیش از پیش افزوده شود.
این سازمان بی‌رحم و خشن اولین سازمان‌ یهودی بود که در دو دهه پایانی قرن نوزده تلاش‌ خود برای مهاجرت دادن یهودیان به کشور فلسطین، حتی پیش از تصویب اعلامیه «بالفور» در سال 1917 و تاسیس دولت یهود در فلسطین در سال 1949 را آغاز کرد.
این سازمان همچنین عامل ترور «الکساندر دوم»، تزار روسیه در مارس 1881 بود، بنابراین این سازمان از جمله سازمان‌های قدیمی و ریشه دارد یهودی در سطح جهان است و شماری از رهبران آن عضو هیأت سری جهانی یهود بودند که بعدها امضا کننده پروتکل‌های صهیون به شمار می‌آمدند.
تاریخ ذکر می‌کند که در کنار «وودرو ویلسون»، بیست و هشتمین رئیس جمهوری آمریکا که از سال 1913 تا 1924 میلادی قدرت را در این کشور در دست داشت، همواره 3 یهودی صهیونیست به چشم می‌خوردند: یکی قاضی نامدار آمریکایی به نام «براندیس»، یهودی صهیونیستی بنام «منتو» که نقش مترجم ویلسون را ایفا می‌کرد و دیگری فردی بنام «کیش»‌ که از اعضای سازمان دلباختگان صهیون بود. پیش از جنگ جهانی اول، وایزمن در منطقه «جبل الطارق» در شمال آفریقا با «کیش» آشنا شد که به کار جاسوسی اشتغال داشت و پس از این آشنایی بود که وی را به سمت رئیس دفتر اجرایی یهود در قدس انتخاب کرد. کیش تا سال 1931 در این سمت باقی ماند و سپس استعفا داد و در منطقه «جبل کرمل» سکنا گزید و یادداشت‌های خود را تحت عنوان «روز شمار فلسطین» به رشته تحریر درآورد. وی در این کتاب مطالب فراوانی درباره اعراب نگاشته که نشانگر سطحی نگری وی و کینه‌ای است که از آنها به دل داشت.

این سازمان بی‌رحم و خشن اولین سازمان‌ یهودی بود که در دو دهه پایانی قرن نوزده تلاش‌ خود برای مهاجرت دادن یهودیان به کشور فلسطین، حتی پیش از تصویب اعلامیه «بالفور» در سال 1917 و تاسیس دولت یهود در فلسطین در سال 1949 را آغاز کرد

کیش بعد از استعفا از کمیته اجرایی یهود در قدس، تا جنگ جهانی دوم در فلسطین باقی ماند. با آغاز جنگ جهانی دوم اگرچه انگلیس از جمله حامیان یهود به شمار می‌آمد، اما جنبش صهیونیسم چند نفر از یهودیان مورد اعتماد خود را تحت عنوان خدمت در ارتش سلطنتی انگلیس و در واقع جاسوسی و جمع آوری اطلاعات از کشورهای عربی که انگلیس در آنها مشغول جنگ بود، به میدان‌های جنگ اعزام کرد که یکی از این افراد کیش بود. او همان مأموریتی را که در زمان جنگ جهانی اول در منطقه جبل الطارق، در شمال آفریقا داشت، هنگام جنگ جهانی دوم در عراق ایفا می‌کرد.
زمانی ‌که کیش در پاریس به عنوان کارشناس نظامی به وودرو ویلسون ملحق شد، ماموریت واقعی‌اش شرکت در تنظیم معاهدات صلح از جانب ویلسون بود.!!

خاخام-اسراییل

وی همچنین در پاریس یکی از ابزارهای یهودیت جهانی بود و در تهیه و تدوین متن توافقنامه‌ها و معاهدات صلح مشارکت داشت، در حالی‌که به ظاهر از وی تحت عنوان «کارشناس نظامی» و یکی از اعضای هیأت همراه وودرو ویلسون،‌ رئیس جمهوری وقت آمریکا یاد شده بود. سوال این جاست که آیا میان آمریکایی‌ها فردی همچون «کیش‌»‌ یافت نمی‌شد که رئیس جمهوری وقت این کشور یک غیر آمریکایی یهودی را به عنوان همراه به کنفرانس صلح بیاورد؟ بی‌شک چنین افرادی و حتی کارآمدتر از کیش میان آمریکایی‌ها وجود داشتند، آن هم نه ده‌ها بلکه صدها نفر، اما ویلسون اجازه به خدمت گرفتن آنها را نداشت، چون وی تصمیم گیرنده نبود، بلکه سازمان‌های جهانی یهود تصمیمات واقعی را می‌گرفتند.
زمانی که «حاییم وایزمن»، رئیس سازمان جهانی صهیونیسم و اولین رئیس رژیم صهیونیستی طرح مفصل و مشروحی در سال 1919 به کنفرانس صلح آورد و طی آن خواهان تعیین مرزهای فلسطین از «صور» و «جبل الشیخ» در لبنان و از آنجا تا نزدیک «درعا» در سوریه و سپس به موازات خط آهن «حجاز» تا «عقبه شد»، کیش از جمله شخصیت‌های یهودی بود که به هر وسیله ممکن در راه ترویج این خواسته می‌کوشید.
به این ترتیب مشاهده می‌شود، سال‌ها پیش از شکل گیری و نشو و نمای جنبش صهیونیسم، سازمان‌ها و تشکل‌های یهودی بی‌شماری بودند که در کشورهای مختلف فعالیت می‌کردند و برای آینده یهود و جامعه بین المللی برنامه ریزی می‌کردند و آنچه میان تمام آنها وجه مشترک تلقی می‌شود، «فلسطین» و «تشکیل دولت موعود یهود» در خاک فلسطین بود. اگرچه نمی‌توان از ایده توسعه و گسترش نفوذ این «دولت موعود یهود» نیز غافل بود که پس از تاسیس و شکل گیری می‌بایست از «رود تا رود»، یعنی رود فرات در عراق تا رود نیل در مصر را در برگیرد.

قبس زعفرانی

بخش سیاست تبیان