حجاب زن، مرد را آدم میکند!
حجاب زن، نهتنها میتواند کمک کند تا ظرفیتهای وی بهدرستی استفاده شود، بلکه باعث میشود مردان هم در جایگاه انسانی خودشان قرار بگیرند.
حجاب اسلامی، اثبات قدرت فرهنگی زن است تا زن به این وسیله، نهتنها تمامی سرمایههایش را بهدرستی به جریان اندازد و در محیط فعالیت، شهوت را از مطلوبیت دائمی بیندازد و مردان را در جایگاه انسانی خود قرار دهد؛ بلکه بر تفکر، اراده، فرهنگ و معنویت و اخلاق (بهعنوان عنصر اساسی رفتار انسانی) تأکید مبرم نماید.
حجاب اسلامی، قوییترین وسیله برای زن در راه تعدیل و همخوانی نقشهای متعددی است که در خانواده، یا اجتماع به او عرضه شده است.
حجاب اسلامی، زن را بهعنوان انسانی متفکر مطرح میسازد تا قدرت تفکر و اراده او، اجتماع را تحت پوشش بگیرد. پس میتوان گفت: حجاب در بردارنده سه اثر مهم اجتماعی است: «رشد شخصیت زن»، «رشد فرهنگ» و «رشد اجتماع».
** رشد شخصیت زن:
الف. ایجاد انگیزه:
حجاب به ایجاد و تقویت انگیزه جهت فعالیت هدفدار زن کمک میکند و نهتنها او را بهعنوان انسانی فعال و پویا مطرح میسازد، بلکه تصویر زن مسلمان را تصویر زنی که به همراه فعالیتهای علمی، اجتماعی و اقتصادی خود، رسالت فرهنگی را نیز بر عهده دارد، مطرح میسازد.
ب. تنظیم رفتار:
حجاب اسلامی به سازماندهی رفتار زن و جامعه مدد میرساند و موجب میشود تا زن محیط اجتماعی را شناسایی کرده و رفتار خود را با این شناخت، بازسازی فکری نموده و بهسوی ارزشها بکشاند. از همین رو، علاوه بر دقت در تنظیم رفتار خود، تلاش همهجانبهای را در شناسایی انتظارات محیط به عمل آورده و مراحل رفتاری خود را برای دور نشدن از آن طراحی مینماید.
ج. تحرک:
حجاب اسلامی، لباس ارتباط و فعالیت اجتماعی است. اسلام از انسان خمود و سست، بیزار است. هر فرد مسلمان، مسوولیت گردش چرخه حیات را بر عهده دارد. بنابراین بازیابی مسوولیت فردی و ایجاد زمینه رشد و فعالیت اجتماعی، جزو رسالتهای فردی هر مسلمان است و طرح مسئله حجاب زن مسلمان، خود شاهدی گویا بر ثمربخشی نقش و تحرک اجتماعی او در جامعه اسلامی است. حجاب، تحرک اجتماعی و زنده بودن زن در جامعه اسلامی را اعلام مینماید.
د. یگانگی رفتاری:
حجاب، هماهنگی میان تمامی اجزای فرهنگی و نقشهای زن را فراهم میآورد و کارکرد تمامی آنها را بهسوی وحدت میکشاند. حجاب، علامت و نشان درک صحیح و هدفمند زن از زندگی است که بر اساس آن، ارزشها شکل میگیرد و نقشها و امور زندگی او تنظیم میگردد.
ه. الگوپذیری:
حجاب اسلامی، لباس الگوی زنان عالم، حضرت فاطمه زهرا (س) است. از همین رو، زن محجبه در این لباس، خود را پیرو ایشان قرار داده و زمینههای رفتاری بر اساس سیره بزرگان را میآموزد. حجاب، پیام فرهنگی این الگوی متعالی است که آن را میتوان نقطه عظیم اتصال به ولایت دانست.
** رشد فرهنگ:
از آنجا که متأسفانه فرهنگ همیشه در مقابل اقتصاد و سیاست، عقبنشینی کرده است و القائات بینالمللی برای همراهی فرهنگ با مقاصد اقتصادی و سیاسی، از آن چهرهای غیرمستقل، وابسته و منفعل ساخته است، هرگاه عناصری از فرهنگ به جلوهگری پرداخته و بحثهای فکری و فرهنگی بهعنوان امر مطلوب اجتماعی راه خود را باز کرده و مورد توجه انسانها قرار گرفته، اصالت وجود زن و احترام به ارزشهای او مطرح شده و آینده جوامع را امیدبخش ساخته است. در این فضا، هر زمینهای که به کنترل هر چه بیشتر مادیات منجر گردد و بتواند انرژی ذهنی را جهت استدلالات منطقی آزاد نماید، جزو عوامل رشد فرهنگ محسوب میگردد.
نحوه پوشش، همواره بهعنوان یکی از قوییترین وسایل، جهت کنترل نفس و مادیات و کشاندن جو جامعه بهسوی تعقل و تفکر، مطرح بوده است. کارکرد حجاب در فعال نمودن عناصر فرهنگ، بر هیچکس پوشیده نیست. حجاب به استقلال فرهنگی و عدم وابستگی فرهنگ به اقتصاد یا سیاست کمک نموده و بهعنوان وسیلهای مهم در جهت اصلاح ساختار فکری و فرهنگی جامعه بهسوی عقل سلیم و معنویت به شمار میآید. بهبیاندیگر، حجاب در جهتدهی و ارشاد فرهنگ جامعه بهسوی کانونهای رشد، اثر قطعی دارد.
** رشد اجتماع:
حجاب، اثرات قابل توجهی در رشد جامعه همچون امور ذیل دارد:
۱. توسعه امنیت و نظم در جامعه از طریق کنترل زمینههای غرایز و طغیان آنها.
۲. تبلیغ حاکمیت رفتار معقول انسانی در جامعه و عقلایی شدن رفتارها.
۳. توسعه مسوولیتپذیری جهت رشد و تعالی جامعه.
۴. توسعه همبستگی میان انسانها بر اساس اصول پذیرفته شده معنوی.
۵. استحکام خانوادهها.
ویژگی جامعه صنعتی مدرن، بر پایه تسلط نهادهای اقتصادی و ساختن انسان اقتصادی است، همان انسانی که مقهور قدرت مادی شده باشد؛ اما ویژگی جامعه الهی، تسلط نهادهای فرهنگی و ساختن انسان فرهنگی مقتدر و مختار است. بنابراین با وجود آن که نظام صنعتی، شکلگیری رفتار انسانی را بر اساس اقتصاد میداند و تنازع بقا میان انسانها را امری عادی جلوه میدهد، نظام ارزشی، نقش اصلی آدمی را در رفتار انسانی به فرهنگ میدهد و جامعه و زن را وامیدارد که از دریچه ایمان به جامعه بنگرند.
نتیجه این که، زن مسلمان با حجاب اسلامی، خود را در حریم الهی مییابد، چرا که او سرباز سپاه الهی است که باید بر تعهدی که با خدای متعال بسته، پایبند بوده و از آن چه که گزندی به این تعهد برساند، در هراس باشد. گو اینکه لباس ظاهرش نشان از این وظیفه و تعهد دارد. حجاب بهگونهای برای او طراحی شده که نهتنها عاطفه زندگی را حفظ کرده و امکان فعالیت را برای او میسر میسازد، بلکه زن مسلمان محجبه با حضور همیشگی خود در صحنه، بر اقتدار و تداوم حرکت صحیح اجتماع بهسوی اهداف متعالی، نقشآفرین بوده است.