باهنر در گفت و گوی اختصاصی با تبیان:
پاسخ باهنر به شبهه ارزانی زمان شاه
نایب رییس مجلس شورای اسلامی پاشنه آشیل انقلاب را توجه دادن مردم به واقعیات و حقایق اسلام ناب دانست و تاکید کرد که دین نکته اصلی خروش مردم برای برپایی انقلاب بود .
محمدرضا باهنر در همین رابطه گفت که بنیانگذار انقلاب اسلامی در زمانی که دنیا به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود امام(ره) اسلام ناب محمدی را تبیین کردند، اتفاقی که بعد از آن ضمن ایجاد دگرگونی در ایران، تحولاتی را در دنیا به وجود آورد.
این عضو مجمع تشخیص مصحلت نظام همچنین با بیان اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کشور پیشرفت های بسیاری کرده است گفت : درمقابل تمامی این پیشرفتها گرفتاری و مشکلاتی همچون بیکاران تحصیل کرده وجود دارد. شرمآور است بگوییم در تمام خانواده ها فارغالتحصیل بیکار داریم، این در شان مردم ایران نیست.
مشروح گفت و گوی اختصاصی تبیان با محمدرضا باهنر را در زیر می خوانید:
1. به نظر شما مهمترین دلیلی که منجر به قیام مردم و به دنبال آن پیروزی انقلاب شد،چه بود؟
یکی از دلایل اصلی انقلاب توجه دادن مردم به واقعیات و حقایق اسلام ناب بود، موضوعی که حضرت امام(ره) در اواخر عمر پربرکتشان از آن با دو واژه اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی (ص) به صورت مرتب استفاده میکردند.
قبل از پیروزی انقلاب دنیا به دو بلوک شرق و غرب به لحاظ ایدئولوژی تقسیم شده بود. هیچ کدام از این دو بلوک دین را قبول نداشتند و برخوردشان نسبت به دین متفاوت بود. بلوک شرق معتقد به عدم وجود معنویت، ماورای طبیعت و مبدا و معاد بود و رسما شمشیر را از رو بسته و هرگونه فریاد خداخواهی را خفه میکرد،کشت و کشتار وسیع بود و میلیونها نفر فقط به خاطر دینداری قتل عام میشدند.
بلوک غرب انسان را محور جهان خلقت و آزاد می دانست و بیان می داشت همان طور که برای انتخاب شغل و محل زندگی آزاد است برای انتخاب دین نیز آزاد است با این تفاوت که انتخاب دین شرط داشت بدان معنا که دین نباید به دنیای آنها کاری داشته باشد. اگر چنین دینی وجود داشته باشد غرب هیچ مشکلی با آن ندارد. آنها با مسلمان، یهودی، مسیحی و بتپرستی که به غرب کاری نداشته باشد مشکلی ندارند.
در چنین برهه ای امام(ره) اسلام ناب محمدی را تبیین کردند؛ایشان در زمانی که حتی یک ذره آلوده کردن دین به سیاست را برنمیتابیدند و میگفتند دین و سیاست نباید آلوده شوند با این مضمون فرمود که در اسلام هیچ حکم غیرسیاسی وجود ندارد و اسلام هر چه دارد سیاست است و اسلام تنها به شب اول قبر و بعد از شب اول قبر خلاصه نمیشود. اسلام معتقد است آخرت کسی آباد میشود که دنیایش را آباد کند. این نکته آن کیمیایی بود که مس اسلامی بودن و مسلمان بودن را به طلای مسلمان نبودن تبدیل کرد.
اگر به این نکته تاکید شود بقیه چیزها همچون آزادیخواهی، عدالتخواهی، رفاه و اقتصاد حاشیه است. اینها همه نتیجه اسلامخواهی است چون اسلام جزء آزادیترین ادیان است.
اسلام با عدالت عجین شده و به تعبیر رهبری یک لحظه هم نمیتوان عدالت را از حکومت اسلامی حذف کرد. جهان خلقت بر مبنای اعتدال و عدالت است. امروز نیز وضعیت به گونهای است که اگر مسلمانی به دنیای استکبار کاری نداشته باشد استکبار با آن دین مشکلی نداشت و حتی آن را تبلیغ میکند. اکنون بزرگترین مسجد دنیا در واشنگتن است چون آمریکا، انگلیس و استکبار این اسلام و دین را میخواهند، حتی پول میدهند تا چنین دینی تبلیغ شود.
دین نکته اصلی خروش مردم برای برپایی انقلاب بود وگرنه سابقه دینداری مردم قبل از آن به بیش از هزار سال می رسید. در آن زمان مردم ما اهل روزه، نماز، عزاداری و حج بودند اما احکام اسلامی مربوط به مسائل اجتماعی فراموش شده بود. البته اکنون نیز در حوزههای علمیه کمبودی در خصوص فتوای حکومتی، سیاسی و اقتصادی داریم.
با این توضیحات میتوان گفت که هدف اصلی قیام مردم دستیابی به اسلام ناب محمدی بود و بعد از آن بود که با ایجاد دگرگونی در ایران تحولاتی در دنیا نیز رخ داد.
2.آیا بعد از گذشت 36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، همهی علت های قیام مردم در سال 57 محقق شده و به اهدافش رسیده است؟
دستیابی به این اهداف عموما نسبی است. از یک طرف انقلاب ما سه شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی داشت و از طرفی عدالت با اسلام عجین شده بود. البته برخی از فرق اسلامی عدالت را جزو اصول نمیدانند و برخی دیگر هم میگویند اصول مذهب، عدالت و امامت است. از طرف دیگر از ابتدای خلقت حضرت آدم تا خاتم آن پیامبر مسیر طولانی برای بهتر زندگی کردن انسان طی شده است. با این توضیحات میتوان شعار انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و میزان دسترسی آن بعد از 36 سال در کشور را واکاوی کرد.
در دنیا کشوری همچون ایران وجود ندارد که به اندازه ما مستقل باشد به گونهای که دشمنترین دشمنان ما هیچگاه ما را به وابستگی متهم نمیکنند. ممکن است در جایی اشتباه تصمیم بگیریم اما تصمیماتمان هیچگاه تحت تاثیر و توصیه قدرت خارجی نبوده است.
آزادی نیز یک جریان و طیف وسیعی است. در هیچ مکتبی آزادی مطلق وجود ندارد. حتی این مثال وجود دارد که آزادی مطلق در جنگل است که هر کسی بر اساس قدرتش هر کاری میخواهد انجام دهد. آزادی تا جایی قابل احترام است که به آزادی دیگران لطمه وارد نشود.
در کشورمان بر مبنای دین حداکثر آزادی را داریم. ممکن است تصور برخی این باشد که آزادی بدان معناست که فرد هر کاری میخواهد انجام دهد و حتی به امنیت، منافع و مصالح ملی ضربه بزند این موضوع در هیچ مکتبی پذیرفته نیست. در مکاتب دنیا از دموکراتترین تا دیکتاتورترین کشورها آزادی مطلق وجود ندارد که هر کسی اقدامی علیه امنیت ملی انجام دهد و اشکالی به آن وارد نشود. در این شرایط در جمهوری اسلامی آزادی بر مبنای احکام نورانی اسلام و منافع ملی در چارچوب قانون اساسی داریم.
از طرف دیگر در طول 36 سال انقلاب اسلامی پیشرفتهای بسیاری صورت گرفته است. میزان پیشرفت در مقایسه با تعداد تحصیلکردهها ،بهبود رفاه مردم، بهداشت، آموزش و عدالت و اقتصاد از ابتدای انقلاب تاکنون مشخص می شود، وضعیت با اول انقلاب قابل مقایسه نیست.
شاید برخی بگویند که در طول 35 سال گذشته بسیاری از کشورها پیشرفت داشتهاند اما ما ادعای بزرگی داریم. در حوزه بهداشت به استناد مجامع بینالمللی، سطح بهداشت کشوردر ابتدای انقلاب مثلا در رتبه 100 قرار داشت اما اکنون در رتبه 20 هستیم. درست است که همه کشورها تلاش کردند اما ما اکنون از 60 کشور جلوتر افتادهایم و طبق شاخصهای جهانی از لحاظ سطح بهداشت جزو سه کشور اول منطقه هستیم، منطقهای که در آن کشورهایی همچون ژاپن، چین، مالزی و کره جنوبی قرار دارند. ما اکنون بسیاری از بیماریها را ریشهکن کردیم بیمارییهایی که هنوز کشورهای همسایه در آن درگیرند. سازمان بهداشت جهانی از ما کمک خواسته تا به کشورهای همسایه در این رابطه کمک کنیم.
از اینگونه آمار و ارقام در تکنولوژیهای جدید همچون نانو و بایوتکنولوژی، آیتی و آیسیتی زیاد داریم. با توجه به گزارشات مجامع جهانی ما در نانوتکنولوژی حرف برای گفتن بسیار داریم به طوری که ایران جزو پنج کشور عضو کمیتهای است که در آن استانداردهای جهانی نانوتکنولوژی نوشته میشود. یا اینکه ما در حوزه ماهواره پیشرفت های خوبی داشتیم که نمونه آن قرار گرفتن ماهواره در مدار زمین است که در ایام دهه فجر رونمایی شد.
در سلولهای بنیادین، هستهای، بایوتکنولوژی و پزشکی پیشرفتهای زیادی داشتیم. مقام معظم رهبری تعبیر زیبایی دارند مبنی بر اینکه طومار کارهای انجام شده بلند است اما طومار کارهای انجام نشده بلندتر است چون انسان فطرت خداخواه دارد و هر چه میخواهد نامتناهی است.
زمانی مردم ما در روستاها خواهان داشتن آب، بهداشت و مدرسه بودند اما اکنون نسبت به کم بودن سرعت اینترنت و یا عدم دستیابی به تمامی کانالهای تلویزیون انتقاد میکنند. این موارد نیز حق آنهاست اما نشان میدهد که توقعات و مطالبات گوناگون شده است.
3.با این توضیحات، به نظر شما چه قدر بین شرایط حاکم جامعه و آرمان های انقلابی مردم فاصله وجود دارد؟
اینها همه نسبی است. جایگاه ایران در 200 کشور دنیا نسبت به قبل از پیروزی انقلاب متفاوت است، تفاوتی که بسیار مشهود است.
4.با توجه به شرایط کشور فکر می کنید مهمترین نواقص موجود در کشور که باید برای رفع آن تلاش ویژه ای داشت،چیست؟
وجود فارغ التحصیلان بیکار در خانواده ها یکی از مشکلاتی است که باید برای رفع آن تلاش شود چون در کشوری برخوردار از منابع طبیعی و نفت با نیروی انسانی مومن، متدین، پرکار و باهوش،شرمآور است بگوییم در تمام خانوارها فارغالتحصیل بیکار داریم، این در شان مردم ایران نیست. اکنون اقتصاد مردم را اذیت میکند و هزینهها با درآمدها همخوانی ندارد که باید ساماندهی شود.
برخی در مقایسهای میگویند که وضع مطلق مردم از لحاظ فقر و نداری نسبت به ابتدای انقلاب بدتر شده است، این حرف خیلی اشتباهی است. آنها برای صحبت خود این مثال را میآورند که قبل از انقلاب معلمی با حقوق دو هزار تومان، میتوانست بعد از 9 ماه،پیکان 18 هزار تومانی را بخرد اما اکنون معلمی با حقوق یک تا 1.5 میلیون تومان بعد از 20 ماه می تواند پراید 20 میلیونی بخرد. پاسخ ما به این مثال بسیار روشن است آن زمان سالی 10 هزار ماشین تولید و 10 هزار ماشین وارد میشد و برای فروش این 20 هزار ماشین انواع و اقسام تبلیغات صورت میگرفت اما اکنون سالی یک میلیون ماشین فارغ از کیفیت آن در کشور به فروش میرسد، آیا این به معنای بهتریا بدتر شدن وضع است؟
مثال دیگر در مورد تلفن همراه است. آن اوایل که موبایل وارد ایران شد خجالت میکشیدم که موبایل دست بگیرم چون فکر میکردم همه خانوادهها موبایل ندارند اما اکنون نزدیک به 100 میلیون سیم کارت یعنی بیشتر از جمعیت سیم کارت وجود دارد. پس نمیتوان گفت که این امکانات تنها برای پولدارهاست. اکنون از هر دو خانوار یک خانوار خودرو دارد، مثال دیگر تلفن ثابت است. در آن زمان از هر 100 خانوار یک نفر تلفن ثابت داشت اما امروز میزان تلفن همراه بیشتر از جمعیت است.
در مورد تحصیل نیز اینگونه است. بنده در سال 50 در دانشگاه علم و صنعت قبول شدم. در آن زمان در شهر ما کرمان از میان 100 هزار جمعیت 10 نفر قبول میشدند اما امروز هر فردی که کنکور میدهد می تواند وارد دانشگاه شود این یعنی کسانی که دیپلم دارند میتوانند به دانشگاه بروند.
در مقابل تمامی این پیشرفتها گرفتارییهایی نیز وجود دارد همچون اینکه فارغالتحصیل نمیتواند وارد بازار کار شود. یکی از نقاط اساسی مشکلات ما در اقتصاد کلان است که نتوانستیم خوب مدیریت کنیم یعنی علیرغم تمامی موانع در کشور تولید، کار، اشتغال و رشد و توسعه اقتصادی مطلوب نیست که این گرفتاریها باید حل شود.
ساراکیان
بخش سیاست تبیان