تبیان، دستیار زندگی
تیم فوتبال پرسپولیس با وجود شرایط نامناسب هنوز هم پرطرفدارترین تیم ایران است. پرسپولیس نه امسال بلکه پس از کسب آخرین قهرمانی اش در لیگ برتر روز خوش نداشته است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ماهیت؛ گمشده پرسپولیس


تیم فوتبال پرسپولیس با وجود شرایط نامناسب هنوز هم پرطرفدارترین تیم ایران است. پرسپولیس نه امسال بلکه پس از کسب آخرین قهرمانی اش در لیگ برتر روز خوش نداشته است.
پرسپولیس

برای این تیم هرسال دریغ از پارسال حکایتی ملموس به شمار می رود. هر سال با کسب نتایج نه چندان مطلوب طرفداران پرشمار قرمز امیدوار می مانند تا شاید فصل بعد با سرو سامان یافتن تیم پرسپولیس زلزله رویت شود. اما سرخ ها درون زمین نمایشی دارند که جز اعصاب خردکردن چیزی برای هوادار باقی نمی ماند. قصه این تیم چنان شده که گهگاهی با یک یا دو برد همه فکر می کنند روزهای بد تمام شد اما خیلی زود امیدها رنگ می بازد و روز از نو روزی از نو...
در مشکلات امروز پرسپولیس خیلی عوامل دست دارند و بی انصافی است اگر نوک پیکان انتقادات را متوجه یک عامل کنیم. در حقیقت پرسپولیس برای رسیدن به این روزهای بد با توجه به یک سری از عوامل ماهیت خود را گم کرده است.
آنهایی که با سابقه پرسپولیس آشنایی دارند نیک می دانند که این تیم چگونه تشکیل شد. تیمی که بغضی در گلو داشت. این تیم آمد تا در مقابله با یک سری جریانات خاص حمایت شده از سوی مسوولان در نظام شاهنشاهی شکل مردمی کار را نمایش دهد. به همین دلیل هم خیلی زود در بین آحاد مردم طرفداران فراوانی برای خود دست و پا کرد.
فلسفه پرسپولیس هم از روز اول مشخص بود. جذب بهترین بازیکنان فوتبال و ارائه چهره ای سراسر تهاجمی. این بود که اغلب تیم ها مقابل پرسپولیس زلزله فقط برای نباختن بازی می کردند. شروع سرخ ها همیشه توفانی بود و بزرگترین تدبیر مربیان تیم های مقابل این بود که در ده دقیقه ابتدایی بازی فقط دروازه خود را حفظ کنند تا گرد و خاک حاصل از تاخت و تاز قرمزها بخوابد.

اشتباه نکنید مشکل پرسپولیس نه علی دایی است و نه درخشان و نه حتی بازیکنانی که امروز درست یا نادرست پیراهن قرمز بر تن دارند. یادتان هست که پژمان نوری و همین مازیار زارع با قبول این واقعیت که فوتبالشان تمام شده از پرسپولیس کنار رفتند؟ چطور شده که آنها پس از سالها در مقابل پرسپولیس نقش ستاره را بازی می کنند؟

مطالبی که ذکر شد یک کرکری عامیانه نیست. کافی است به تاریخچه بازی های این تیم مراجعه شود تا با این واقعیت آشنا شویم. پرسپولیس همیشه تاریخ بیشترین بازیکنان را در تیم های ملی داشت و این بود که با رقابت تنگاتنگ با استقلال فوتبال ملی ما هم از آن بهره می برد.
ناگهان همه چیز عوض شود. پول دمار از روزگار فوتبال ایران درآورد. نه این که پرسپولیس پول نداشت. به شهادت اسناد بی گمان پرسپولیس یکی از تیم هایی است که بیشترین پول را خرج کرده است. اما همان طور که ذکر شد پرسپولیس ماهیت خود را از دست داد و به این روز افتاد.
حالا پرسپولیس به جایی رسیده که مثلا علی دایی برایش استرتژی تعریف می کند. او می گوید: من چند بازیکن معمولی می آورم و بعد از مدتی آنها را ستاره می کنم. کجای تاریخ پرسپولیس این روند را داشته است؟
اشتباه نکنید مشکل پرسپولیس نه علی دایی است و نه درخشان و نه حتی بازیکنانی که امروز درست یا نادرست پیراهن قرمز بر تن دارند. یادتان هست که پژمان نوری و همین مازیار زارع با قبول این واقعیت که فوتبالشان تمام شده از پرسپولیس کنار رفتند؟ چطور شده که آنها پس از سالها در مقابل پرسپولیس نقش ستاره را بازی می کنند؟
در پرسپولیس ماهیت از دست داده حرف حساب کمتر خریداری دارد. این تیم لحظه به لحظه به قهقرا می رود و مسئولان این تیم به جای حل مشکل تقصیر را گردن هم می اندازند.
سوال اینجاست اگر نفراتی چون جعفرکاشانی،حسین کلانی، محمود خردبین و همین حمید درخشان نمی توانند یک تیم را جمع جور کنند چه کسی می تواند؟ این کمال بی انصافی است اگر این نفرات امروز ودر شرایط بد پرسپولیس خود را هیچکاره معرفی کنند.
پرسپولیس


پرسپولیس برای رسیدن به این روزهای بد و ناامیدکننده مراتبی را طی کرده است و برای توقف و بازگشت به ماهیت اصلی اش نیز باید مراتبی را سپری کند. این تیم در درجه اول به شوک واقعی نیاز دارد. پس از آن ایجاد آرامش و ثبات در برنامه ها را لازم دارد. پرسپولیس امروز باید با حفظ شرایط موجود رفته رفته با جذب بهترین های فوتبال تیمش را قوام دهد. انجام چنین کاری اگرچه سخت اما شدنی است. یادمان نرود که ریشه این تیم بسیار قوی است. پرسپولیس نامی بزرگ و ماندگار در فوتبال ایران است. تیمی که در هر شرایطی با کمک و دم خوش طرفداران خونگرمش می تواند همان تیم زلزله باشد.
نتایج بد، بدشانسی، درگیری های پشت پرده، بی برنامه بودن، بی ثبات بودن در عرصه مدیریت، فاصله گرفتن بزرگان این تیم از هم، ایجاد تنش در بین بازیکنان باعث بی سرسامانی این تیم شده است. تیم بزرگی که به خاطر پول مجبور است تن به مدیریت افراد مجهول بدهد.
با همه اینها پرسپولیس باید برخیزد. پرسپولیس می تواند برخیزد. این تیم بسان خیلی از تیم های خلق الساعه نیست که آمدن و رفتنش موجب آزردگی کسی نباشد. این تیم پرسپولیس است. نمایی پررنگ در تاریخ فوتبال ایران دارد. همه در قبال خدماتی که پرسپولیس به فوتبال ما کرده مسئول هستند.
باید امیدوار بود که در روزهای سخت بازهم مردانی که خود را پرسپولیسی واقعی می دانند آستین همت بالا بزنند و هویت را به این تیم برگردنند. تفاوتی ندارد این اقدام در چه پست و سمتی باشد. از تماشاگر روی سکوها گرفته تا بازیکنان این تیم و کادر فنی و مدیریتی باید انسجام یابند و با آرامش و کار سخت پرسپولیس زلزله را به تصویر بکشند.
این روزها هواداران پرشمار قرمز روزهای سختی دارند. خطر بزرگتر وقتی است که باور کنیم با این نمایش بد قرمزها آنها سلسله طرفداری را که از نونهالان شروع می شود از دست می دهند. فراموش نکنیم که یکی از افتخارات فوتبال ایران در جهان پرشدن سکوها از سوی هواداران است. در این ماجرا قطعا پرسپولیس یکی از مهم ترین عوامل و یا شاید بهتر بگوییم مهم ترین عامل است. به این ترتیب باید باور کرد که افول پرسپولیس افول فوتبال ما روی سکوهاست. همان عاملی که بسیاری از حریفان آسیایی ما ازآن وحشت بسیار دارند. به امید روزهای بهتر برای پرسپولیس و فوتبال ایران دقت نظر مسئولان امر را در این باره خواهانیم.

بهمن اسدی
بخش ورزشی تبیان