نا امنی سیاسی تا نا امنی اجتماعی
معنای امنیت سیاسی
امنیت سیاسی معنایش این است که تفکرات و معارف سیاسی در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونهگویی و دوگونهاندیشی باشد. معنایش این است که کسانی که متصدی بیان مسائل سیاسی برای مردم هستند، نسبت به مردم امانت به خرج دهند. معنایش این است که کسانی که متصدی نوشتن و پخش کردن و منتشر کردن معارف فکری جامعه هستند، دروغ نگویند، فریب ندهند، تقلب نکنند و در طعامی که علیالظاهر شیرین هم هست، زهر مخلوط نکنند؛ این امنیت سیاسی است. آن قلمی که برمیدارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانه این ملت را در مقابله با قدرتهای زورگوی چپاولگر دشمن ظالم انکار میکند، این امنیت سیاسی کشور را به هم میزند و ناامنی فکری ایجاد میکند. آن کسی که در داخل کشور، با استفاده از امکاناتی که قانون و بیتالمال این مردم در اختیار او گذشته است، برمیدارد خواستههای دولتمردان و سیاستمداران فلان کشور دشمن را توجیه میکند و با قالبهای علیالظاهر پسندیده، به خورد یک عده میدهد، این ناامنی سیاسی و فکری ایجاد میکند.وحدت و امنیت ملی
اگر وحدت ملی و امنیت ملی تأمین شد، دولت هم مجال پیدا میکند که کارهای خود، مسوولیتهای خود، وظایف بزرگ خود و برنامههای سازنده خود را اجرا کند. میتواند به اقتصاد مردم برسد، به اشتغال مردم برسد، به مسائل زندگی مردم رسیدگی کند، به مساله فرهنگ کشور رسیدگی کند. اگر امنیت و یا وحدت نباشد، اختلافات و جنجال باشد، دائماً تشنج سیاسی باشد، اول کسی که ضربه میخورد، دولت است؛ چون نمیتواند وظایف خود را انجام دهد. وقتی دولت وظایف خود را انجام نداد، وضع مردم، وضع طبقات مستضعف، وضع جوانان، وضع کسانی که تشنه اقدامات دستگاههای مسوول هستند، معلوم است که چگونه خواهد شد. بنابراین، این دو شعار مهم است. 2مجازاتهای سنگین اسلام برای امنیتشکنان
اسلام برای کسانی که محیط زندگی را ناامن میکنند و مردم را میترسانند و اخافه میکنند، مجازاتهای سنگینتری گذاشته است. اگر، هم در مورد اینها، و هم در مورد سارقان، حکم الهی جاری شود- بهخصوص کسانی که حرفهشان را این قرار دادهاند- مطمئناً به میزان زیادی تأثیر خواهد گذاشت. ملاحظه بعضی از رود ربایستیهای جهانی و امواج تبلیغاتی را نکنند؛ ببینند حکم خدا چیست. حکم الهی، همه چیز را در جای خود و با میزان صحیح معین کرده است.... ناامنی اقتصادی، بخش دیگری از ناامنی است. آن کسانی که محیطهای اقتصادی را ناامن میکنند؛ اگر کسانی سرمایههای کوچکی دارند، اینها با کارهای غیرقانونی، با زرنگیها، این سرمایههای کوچک و امکانات مردم را نابود میکنند و به سود خودشان مصادره میکنند. آنهایی که بالاتر از این، امکانات دولتی و عمومی را با زرنگیها، با تسلط بر قوانین و مقررات و گریزگاههای قانونی، به نفع خودشان مصادره میکنند و هر جا که بتوانند، از سوءاستفادههای شخصی نمیگذرند؛ اینها محیطهای اقتصادی را ناامن میکنند. شما ببینید اگر در یک کشور وضع اقتصادی بیمار است، یکی از چند علت، وجود همین گریزگاههای از قانون است که کسانی میتوانند با استفاده از اینها سوءاستفاده کنند و جیبهای خودشان را پر کنند و امکانات مردم و دولت را به نفع و سمت خودشان بکشانند.
سرمایههای خارجی و امنیت اقتصادی
اگر امکان جذب سرمایههای خارجی در کشور فراهم میشود، به معنای حقیقی کلمه منافع ملت و هویت ملی را در نظر بگیرد و مصالح کشور را قربانی نکند. اینطور نباشد که یک جهت را مورد توجه قرار دهیم و جهات دیگر را فراموش کنیم. جذب سرمایههای خارجی باید به شکلی باشد که اقتصاد کشور از آن سود ببرد، نه زبان. ما بعضی از رشدها و شکوفاییهای بادکنکی را در برخی از کشورهای شرق آسیا دیدیم. نخستوزیر مالزی در تهران به من گفت که ما در مدت چند روز، از یک کشور ثروتمند به یک کشور فقیر تبدیل شدیم! این خوب است؟! یعنی سرنوشت اقتصاد کشور در دست یک تاجر فرنگی باشد که اگر اراده کرد، بتواند کشوری را با میلیاردها دلار گردش سرمایهای، در ظرف چند روز به خاک سیاه بنشاند و فلج کند! او وقتی این مطلب را به من میگفت، چهرهاش پر از غم و افسردگی بود. ما این رشدهای بادکنکی را پیشرفت اقتصادی نمیدانیم. کشور به سرمایههای انسانی و طبیعی و هویت ذاتی متکی است و مستوجب رشد و شکوفایی واقعی اقتصادی است. 4حل مساله تورم
ساله تورم، باید به شکلی حل شود. قدرت پول ملی، بایستی به تدبیر هر چه تمامتر، با دنبالگیری و تلاش هر چه بیشتر، تأمین شود. البته امیدوار هستیم که انشاءالله آن روزی که نتایج کارهای شما بیشتر ظاهر شود و این کارهای زیربنایی به نتایج برسد، همینطور هم شود، در درازمدت، اینطور خواهد شد؛ لیکن نمیشود منتظر ماند و از راههای علاجی که در کوتاهمدت و میانمدت میتواند دنبال شود، نباید غافل شد. همین ارزش پول ملی، کلید حل بسیاری از مشکلات کشور است و این ضعف قدرت خرید در طبقات پایین مردم و عدم توانایی آنها بر تأمین نیازهای زندگیشان، ناشی از این قضیه است، که انشاءالله باید تلاش مضاعفی برای اینها انجام گیرد. 5ضرورت مشخص بودن جبهه حق و ناحق
آنچه که در نظام اسلامی باید همیشه مورد توجه باشد، مشخص بودن جبهههاست؛ مخطوط نشدن جبهه حق با جبهه ناحق است. ممکن است جبهه ناحق مورد مدارا قرار گیرد- مانعی ندارد- ممکن است در جایی دست دوستی هم با او داده شود- در جای خود مانعی ندارد- اما زنهار! خطوط فاصل نبایستی به هم بخورد. باید مشخص باشد که حق کیست و کجاست و چرا و چه میخواهد بکند- هدف و روش و تدبیر و تاکتیک و عملکردش چگونه است- و ناحق کیست و چرا و هدفش چیست و چه کار میخواهد بکند. اینها نباید مورد غفلت قرار گیرد. غفلت از این مرزبندی و تشخص، به نفع هیچ جبهه حقی تمام نخواهد شد. هیچکس، اهل را از اینکه ندانند چرا حقنند و حالا چه باید بکنند و چه کسی در مقابل آنهاست، تحسین نخواهد کرد؛ حتی دشمنانشان هم آنها را تحسین نمیکنند. 6پانوشتها:
1- دیدار پرسنل سپاه و بسیج در لشکر پنج نصر 10/6/1378.
2- خطبههای نماز جمعه تهران 26/1/1379
3- دیدار عمومی مردم مشهد در صحن مطهر 6/1/1379.
4- دیدار مردم مشهد و زائران حرم مطهر امام رضاعلیهالسلام 1/1/1380
5- دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت 8/6/1375.
6- دیدار مسوولان و کارگزاران نظام 4/10/1378.منبع:راهبردها در کلام رهبر(جلد دوم)
لینک مطالب مرتبط:
سرگرم کردن جوانان به چیزهایی که ...
بیشترین چیزی که روی ذهن جوان اثر میکند
رابطه با امریکا؛ آری یا نه!(1)
عجب چیزهایی در نامه اعمال ماست!
رابطه با امریکا؛ آری یا نه!(2)
گزارش تصویری محفل انس با قرآن در حضور مقام معظم رهبری
دست جوان ، کارآمدتر از دست دیگران
رهبرمعظم انقلاب:اتهام بی توجهی اسلام به عقلانیت، مانند انكار كردن نور خورشید است