در مقابل این هجمه ها چگونه از نظاممان دفاع کنیم؟!
این روزها همه جا صحبت از انقلاب اسلامی است و فرصت مناسبی که ضعف ها و کاستی ها شناخته شده و بررسی شود، اما مخالفین و دشمنان این انقلاب آنچنان می تازند در دشمنی و شبهه پراکنی که ما هم باید آماده باشیم تا در مقام انصاف از نقاط قوت و دستاوردهای انقلابمان دفاع کنیم .
باید گفت اگر "نظام" با مشکلات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و ... مواجه نبود که اصلاً "دفاع" لازم نداشت. یا دست کم دفاعش به این بود که نگذاریم دچار اینگونه مشکلات شود.
نظام (جمهوری اسلامی ایران)، یک صاعقه نیست که از آسمان آمده باشد و نیروهای آن نیز ملائک آسمانی نیستند، بلکه خود ما هستیم، بد یا خوب ،ضعیف یا قوی، بصیر یا کوتهبین - نظام یک ساندویچ هم نیست که خریداری و خورده شود، بلکه یک هدف والا و اهدافی در راستای آن است و یک چارچوب است، یک تشکیلات هدفدار و برنامهریزی شده میباشد.
مردم، از هر قشر و مقامی که باشند، بدنه را تشکیل میدهند، بدنهای که تلاش میکند تا خود را به آن هدف برساند. در میان این بدنه همه گونه انسان یافت میشود، از مومن گرفته تا کافر و منافق – از متقی گرفته تا فاسق و فاجر. از سالم گرفته تا بیمار و افلیج ...، همگان نیز طی نسلها میآیند و میروند، امام خمینی رحمة الله علیه نیز میرود، دشمنان آشکار و پنهانش نیز رفته و خواهند رفت. اما "نظام" پابرجاست، چون اصولش درست است و مجموعهی بدنه، خواهان و مدافع آن است.
الف – در هیچ کجای دنیا به اندازهی ایران، همه چیز و همه کس و همه کار، به معنا و مفهوم «نظام» نیستند. اگر نام نظامشان را مثلاً «جمهوری دموکراتیک» گذاشتند و یا گفتند نظام اندیشه سیاسی و اعتقادی ما "لیبرال دموکراسی" است، هیچ تخلفی را ناقض آن نمیدانند.
هیچ گاه در امریکا، انگلیس، فرانسه و ...، قتل، جنایت، جنگ، خفقان، تورم، بیکاری، اختلاس، اختناق و ...، خدشهای به شاکلهی اصل "نظامشان" وارد نکرده است؛ اما در ایران از کراوات و پاپیون برخی آقایان گرفته تا ساپورت و مانتو و مدل آرایش مو و صورت برخی خانمها را یک امر کاملاً سیاسی تلقی کرده و مقابل «نظام» میگذارند! خب این ضعف بینش و بصیرت سیاسی ما و قدرت تبلیغاتی دشمنان ماست.
ب – در کدام کشور تورم، بیکاری، اختلاس و فساد مقامات، حتی اگر منجر به بازداشت، زندان یا اعدام آنان گردد، یا اعتراض و اعتصاب مردمی، حتی اگر منجر به سرکوب خشونتبار پلیسی آنان گردد، در مقابل اصل نظامشان قرار گرفته است؟ چرا در جمهوری اسلامی ایران، حتی پیاز و گوجه فرنگی نیز به مثابهی "نظام" تلقی میشود؟! در امریکا و اروپا، تقریباً ماهی یک اعتصاب و تظاهرات گسترده بر پا میشود و اغلب نیز به درگیری و خشونت پلیسی میانجامد، اما در ایران اگر پنج هزار نفر به خاطر اخراج یا گرانی یا ...، اعتراض و اعتصاب کنند، یک انقلاب دیگر فرض میشود و حتی اوباما، مرکل، نتانیاهو و ... نیز وارد میدان میشوند؟!
ج – میگویند: "فلانی سردار سپاه بود"؛ چنان هم میگویند که گویا "سپاه پاسداران یعنی همان آقا"؛ خب چه کسی مادرزاد کلاهبردار به دنیا آمده و یا چه کسی بدون این که به مقام و قدرتی برسد، میتواند چنین کلاهبرداریهای کلانی را انجام دهد؟! بالاخره یا وزیر و وکیل بوده، یا مدیر کل و معاون بوده، یا سردار و شهردار بوده، یا آقازاده بوده، یا سرمایهدار بوده و ... .
د – نه کسی کلاهبردار و جانی به دنیا میآید و نه به کسی تضمین داده شده که تا آخرین نفس حیاتش "علیهالسلام" باقی میماند. خواه در نظام جمهوری اسلامی ایران باشد، یا نظام حکومت حضرت رسول صلوات الله علیه و آله و امیرالمومنین سلامالله علیه.
سردار سپاه که چیزی نیست، ممکن است یک رییس جمهور، به رغم آن که سابقه خیانت، یا مالاندوزی، آن هم از منابع بیتالمال نداشته و اتفاقاً خیلی هم مجاهد و مبارز بوده است، پس از رسیدن به قدرت، در تکبر، حب جاه و ثروت خود خفه شود .....
ﻫ – آیا اگر ما از "اسلام" دفاع میکنیم، یعنی همه امام حسین، یا حضرت عباس، حضرت زینب علیهماالسلام هستیم؟ اگر از قرآن کریم دفاع میکنیم، یعنی همگی امیرالمومنین علیهالسلام یا سلمان، ابوذر، کمیل و یا مرحوم آیت الله علامه طباطبایی هستیم؟! اگر از کشور و نظام خود دفاع میکنیم، یعنی همه آیتالله شهید بهشتی، آیتالله شهید مطهری، آیتالله شهید مفتح ... و یا شهید دکتر چمران و سرداران و شهدای بسیجی هستیم؟ آیا در هم ردیفها و هم قطاران این بزرگان، هیچ کس نبوده که اکنون به اصطلاح چپ کرده باشد؟
آیا در زمان رسول خدا صلوات الله علیه و آله همه مومن بودند؟ و پس از ایشان، به واسطه یک امتحان، هیچ مومنی، مرتد و یا حتی محارب نشد؟ آیا میشود اسامی منحرف شوندگان پس از رحلت ایشان را [که به مراتب بیش از باقیماندگان در صراط مستقیم بودند]، فهرست کرد و سپس گفت: «با وجود اینها ما چطور از اسلاممان دفاع کنیم؟!»
برخورد دوگانه ما
در این دنیای پر از تنش و نا امنی چرا ما قدر امنیتمان را نمی دانیم چرا دم به دم بهانه جویان و فرصت طلبان می دهیم ؟ چرا
حواسمان نیست که اگر کم و کاستی و ضعفی هم هست خود ما هم دخیلیم.
حواسمان باشد که همه آن هایی که در بدنه این نظام چون زالو چسبیده اند و فساد می کنند معنایش این نیست که نظام جمهوری اسلامی طرفدار این هاست، خود ما چقدر در اداره هایمان در محله و جامعه یمان شاهد افرادی هستیم که از موقعیت خود سوء استفاده می کنند، خوب هم می دانیم که قانون با این ها برخورد شدیدی خواهد داشت، اما خود ما چقدر حاضریم جلوی این مفاسد را بگیریم همیشه از ترس به خطر افتادن موقعیتمان سکوت می کنیم و از کنار هر خطایی به راحتی می گذریم.
اما وقتی در جایی دیگر هستیم داد از این فسادها می دهیم و گله و شکایت می کنیم که این چه نظامی است؟ راننده تاکسی از کرایه تصویب شده بیشتر طلب می کند و ما هم دو دستی تقدیم می کنیم و فغان می کنیم این چه نظامی است؟!
چرا می خواهیم جور همه کم کاری های ما و خلاف های ما را نظام بکشد؟ چرا ما اینقدر دنبال مقصر هستیم ؟ ما باید قدر امنیتمان را بدانیم علی رغم اینکه همه این مفاسد و کم کاری ها و ... را همه با هم حس می کنیم و همه با هم سختی های ناشی از بی کفایتی دیگران را تحمل می کنیم، اما اگر هر کدام از ما خود را ملزم کنیم به یک انقلابی بودن و بخواهیم اصلاحی بوجود بیاوریم شاهد تغییرات اساسی در همه زمینه ها خواهیم بود، اگر نظام را فاسد می دانیم خود ما هم جزئی کوچک از این نظامیم.
از خداوند بخواهیم کمکمان کند تا هم خود را اصلاح کنیم هم بتوانیم مصلح باشیم و در حد خود اصلاحاتی بوجود بیاوریم.
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع:
ایکس شبهه
سایت پاسخگو