

سوره ی اعراف - آیات 88 الی 98- جزء نهم قرآن کریم
توكل بر خدا
خداوند مهربان، حضرت شعیب(ع) را در شهر مدین به پیامبرى مبعوث كرد. مردم مدین به تجارت مشغول بودند و تقلب و كمفروشى در میان آنان بسیار رواج داشت.
حضرت شعیب(ع) آنان را به خداپرستى دعوت كرد و هشدار داد كه دست از كمفروشى و تقلب در معاملات بردارند تا مانند اقوام گذشته دچار عذاب الهى نشوند. اما مردمِ مالدوست به او ایمان نیاوردند و گفتند: «ما آنچه را كه پدرانمان مىپرستیدند، مىپرستیم و اختیار اموالمان با خودمان است، و هر گونه بخواهیم رفتار مىكنیم.» آنان نه تنها ایمان نمىآوردند، بلكه مومنان را تهدید مىكردند كه اگر از ایمانشان بازنگردند از شهر بیرونشان مىكنند.
گفتوگوى كافران با حضرت شعیب(ع) و مومنان را در قرآن چنین مىخوانیم:
بزرگان قومش كه گردنكشى مىكردند، گفتند: اى شعیب! تو و كسانى را كه با تو ایمان آوردهاند، از شهرمان بیرون مىكنیم، مگر این كه به آیین ما برگردید. گفت: حتى اگر از آن نفرت داشته باشیم! به یقین، اگر پس از آن كه خدا ما را از آیین شما نجات داد، به آن بازگردیم، به خداوند دروغ بستهایم. و سزاوار نیست كه به آن بازگردیم، مگر خدا كه پروردگارمان است، بخواهد. خداوند همه چیز را مىداند. ما بر خدا توكل كردهایم. پروردگارا! میان ما و قوم ما به حق داورى كن كه تو بهترین داورانى.
آیات 88 و 89
زلزله، عذاب الهى
بتپرستان زورگو به مومنان مىگفتند: «اگر از شعیب پیروى كنید، زیان خواهید دید؛ باید خانهها و اموالتان را بگذارید و از شهر بیرون بروید، آنگاه بدبخت و آواره خواهید شد.» اما كافران، زیانكاران واقعى بودند نه مومنان؛ زیرا عذاب الهى به صورت زلزلهاى وحشتناك شهرشان را چنان ویران كرد كه گویى هرگز كسى در آن زندگى نكرده بود. این ماجرا را در قرآن چنین مىخوانیم:
و بزرگان قومش كه كافر بودند، گفتند: اگر از شعیب پیروى كنید، به یقین زیانكار خواهید بود. پس زلزلهاى آنان را فرا گرفت و در خانههایشان هلاك شدند. كسانى كه شعیب را تكذیب كردند، انگار هرگز در آنجا سكونت نداشتند. كسانى كه شعیب را تكذیب كردند، خودشان زیانكار بودند. پس، از آنان روىگرداند و گفت: اى قوم من! به راستى من پیامهاى پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصیحت كردم. پس چگونه بر قومى كه كافرند، افسوس بخورم؟
آیات 90 الى 93
كافرانِ بىخبر
هر بار پیامبرى از سوى خدا مبعوث مىشد، مردم - بخصوص اشراف و بزرگان قوم - با او مخالفت مىكردند و به همین دلیل از سوى خداوند دچار سختى و گرفتارى مىشدند تا شاید به خود آیند و از كفر و بىایمانى دست بردارند. سپس خداوند مهربان سختى و گرفتارىهاى آنان را به راحتى و آرامش تبدیل مىكرد. اما آنان به جاى آن كه سپاسگزار شوند و ایمان بیاورند مىگفتند: «زندگى، سختى و آسانى دارد. زندگى پدران ما نیز به همین صورت بوده است؛ گاه مشكلات فراوانى داشتهاند و گاه در آسایش و خوشبختى به سر بردهاند.» و هنگامى كه تلاش پیامبران تأثیرى نداشت و مردم ایمان نمىآوردند، عذاب الهى نازل مىشد و كافران را نابود مىكرد. خداوند كریم در قرآن مىفرماید:
و به هیچ دیارى، پیامبرى نفرستادیم، به جز این كه اهل آن را به سختى و رنج دچار كردیم تا شاید زارى كنند. آنگاه به جاى سختى، نیكى قرار دادیم. تا بسیار شدند و گفتند: به راستى، به پدران ما هم سختى و راحتى مىرسید. پس ناگهان در حالى كه بىخبر بودند، آنان را گرفتار كردیم.
آیات 94 و 95
بركاتِ آسمان و زمین
خداوند مهربان وعده داده كه هر گاه قومى به او ایمان بیاورند و از گناهان بپرهیزند، بركات الهى از آسمان و زمین بر آنان وارد مىشود و هر گاه در كفر و بىایمانى باقى بمانند، باید منتظر عذاب الهى باشند. در قرآن چنین مىخوانیم:
و اگر مردم آبادىها ایمان مىآوردند و پرهیزكارى مىكردند، حتماً بركتهایى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم؛ ولى دروغ خواندند. پس به سبب آنچه به دست آوردند، آنان را گرفتار كردیم. آیا اهالى آبادىها از این كه شبانه عذاب ما بر آنان وارد شود و آنان خوابیده باشند، درامانند؟ و آیا اهالى آبادىها از این كه عذاب ما در روز بر آنان وارد شود و آنان مشغول بازى باشند، درامانند؟
آیات 96 الى 98
منبع: آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
سوره ی اعراف- آیات 88 الی 206- جزء نهم قرآن کریم
