کورس در بورس!
خیلیها هستند که راه سرمایهگذاری و استفاده کردن از پولشان را فقط پسانداز در بانک و گرفتن سود ماهانه میبینند، اما حوزه بورس، بازار خاصتری است که در آن میتوانید بهجای انتظار، مزد هوش و کارایی خودتان در گرفتن تصمیمهای درست را بگیرید.
در این بازار، شاید یک سوال اساسی این باشد که واقعاً چطور میشود یک فرد عادی بتواند در مالکیت بخشی از واحدهای تجاری و تولیدی بزرگ، شریک باشد؟ برای گرفتن پاسخ این سوال، باید به خیابان حافظ بروید و بین کارگزاران بورس باشید تا سر از ماجرا در بیاورید. امیر افسر، کارشناس حوزه بورس و یکی از فعالان باتجربه این حوزه است که فوتوفنهای بورس را برایمان میگوید. او تأکید میکند که حرف مشترک همه کارشناسهای بورس، یکی است؛ تجربه، تجربه، تجربه! یعنی اگر از آن آدمهایی هستید که بهدنبال راه یکشبه هستید، دور بورس را یک خط قرمز بکشید. اینجا به آدمهایی که صبر دارند، جایزه میدهند. اینجا کورس سرمایهگذارهای باهوش و منطقی است.
سرمایهگذاری در بورس. چه فرقی با دیگر سرمایهگذاریها دارد؟
هر فردی میتواند در حوزههای مختلفی سرمایهگذاری کند. قاعدتاً هر کس، یک مقدار پول مازاد نسبت به آن چیزی که در زندگی روزمره نیاز دارد، خواهد داشت که میتواند آن را در بازارهای مختلف سرمایهگذاری کند. یکی از این بازارها، بازار پول است؛ یعنی میتواند در سپردههای بانکی سرمایهگذاری کند و بر اساس یک سپرده کوتاهمدت و بلندمدت، با ویژگیهای مختلفی که دارد، سودش را بگیرد.
راه دیگر، خریداری اوراق مشارکت است؛ میتواند اوراق مشارکتی که در بانکها فروخته میشود را بخرد و سرمایهگذاری کند. راه دیگر، سرمایهگذاری در حوزههای ارز و طلا یا بازارهایی مثل بازار مسکن یا بازار کالاست؛ اما یکی از حوزههای سرمایهگذاری که در دنیا با اقبال بسیار زیادی مواجه شده، سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق بهادار، محلی است که سهام شرکتهای تولیدی، خدماتی و بازرگانی عرضه میشود و کسانی که سهام این شرکتها را خریداری میکنند، مالک بخشی از آن شرکت میشوند. هرچقدر سهامشان کمتر باشد، در حقیقت مالک بخش کوچکتری از آن شرکت هستند. این سهام به این معنی است که در سود و زیان آن شرکتها سهیم هستند. حالا اگر آن شرکت سود بهتری بکند، قاعدتاً سهامدارانش هم سود بیشتری خواهند کرد.
برای نخستین قدم در سرمایهگذاری در بورس، باید چه چیزی را بدانیم؟
واقعیت این است که در بورس، شرکتهای بسیار متنوعی وجود دارد و تصمیمگیری درباره اینکه سهام چه شرکتی را بخریم، کار پیچیدهای است که نیاز به تخصص و تجربه دارد. دو نکته در این انتخاب، بسیار حائز اهمیت است؛ بازده این شرکتها، به معنی سودآوری آنهاست که این بازده، از دو طریق حاصل میشود؛ یکی سود نقدی که هر شرکتی در پایان هر سال مالی و سالی یکبار تقسیم میکند و بهعنوان سود به سهامداران پرداخت میکنند. بخش دوم، افزایش قیمت سهام است که در زمانی که شما سهم را میخرید، نسبت به زمانی که سهم را میفروشید، ممکن است قیمت آن کاهش یا افزایش پیدا کند. اگر افزایش پیدا کند، یک بازدهی را سهامدار از آن قسمت کسب میکند. قاعدتاً هرچقدر این بازده بالاتر باشد، برای سهامداران، مطلوبیت بالاتری خواهد داشت. اینها جزو مهمترین مسائلی هستند که یک سرمایهگذار در بورس باید با آن آشنا باشد تا بتواند راه درستی را در پیش بگیرد و به سود خوبی برسد.
یعنی با این شرایط، ممکن است با اینکه تصمیم درستی گرفتهایم، به سود مورد نظرمان نرسیم؟
یکی از نکتههای بسیار مهم در سرمایهگذاری، بحث ریسک است؛ ریسک به معنی میزان مخاطرهای است که آن شرکت در آینده با آن مواجه است. اعم از اینکه مثلاً قیمت مواد اولیهاش افزایش پیدا کند یا محصولش شامل قیمتگذاری دولتی باشد یا با افزایش هدفمندی یارانهها، افزایش قیمتهای حامل سوخت، روی آن تأثیر بگذارد. معمولاً ریسک و بازده، با همدیگر یک رابطه مستقیم دارند. شرکتهایی که ریسکشان بالاتر است، تقریباً بازده بالاتری دارند و شرکتهایی که ریسکشان پایینتر است، بازدهشان معمولاً پایینتر است. حالا سهامدار با توجه به استراتژیای که دارد و میزان ریسکی که میتواند بپذیرد، باید سهامهایش را انتخاب کند.
اگر کسی بهدنبال شرکتهایی با ریسکپذیری کمتر باشد چه؟
قاعدتاً کسانی که تجربه کمتری دارند، میتوانند سهمهای کمریسکتری را انتخاب کنند که اگرچه ممکن است بازده کمتری را عایدشان کند، ولی مطمئنتر هستند. البته کسانی که بهطورکلی در بازار سرمایه، تجربهای ندارند، میتوانند بهجای خرید سهام، صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنند. صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهایی هستند که تخصصشان خریدوفروش سهام است. آنها سهام را خریدوفروش میکنند و مردم میتوانند یک یا چند بخش از آن صندوق را خریداری کنند. هرچقدر آن صندوق از محل خریدوفروش سهام سود کند، قاعدتاً آن سود به کسانی که از صندوق، خریدوفروش کردهاند هم خواهد رسید.
سرمایهگذاری در بورس با چه میزان سرمایه اولیه، منطقی است؟
یکی از محاسن سرمایهگذاری در بورس این است که کسانی که سرمایه کمی دارند هم میتوانند وارد بورس شوند و در آن سرمایهگذاری کنند. حتی کسی که در حد یک میلیون از پولش را میخواهد سرمایهگذاری کند هم میتواند وارد بورس شود. البته پیشنهاد بهتر برای این افراد، همان گزینه آخر است که معقول است. کسانی که تجربه و سرمایه کمی دارند و میخواهند وارد بورس شوند، بهتر است این صندوقهای سرمایهگذاری را خریدوفروش کنند.
از نظر شما، آن فوت کوزهگری سرمایهگذاری در بورس برای سوددهی بیشتر چیست؟
راه موفقیت در این حوزه، کسب دانش است؛ یعنی لحظه مالی یا سرمایهگذاری در بورس و نحوه تجزیه و تحلیل سهام را یاد بگیرند و دومین و شاید مهمترین آن هم، تجربه است. کسی که دانش و تجربه را کنار هم داشته باشد و بتواند نسبت به شرکتهای بورسی، شناخت خوبی پیدا کند، حتماً میتواند موفق باشد.