وحید تاج چطور خواننده شد؟
در عرصه موسیقی باید پخته شد و به قول قدیمیها جور استاد برد و راه را آموخت. در این مسیر اما خوانندگان جوانی هم هستند که با توانایی و پشتکارشان مسیرها را با سرعت بیشتری طی میکنند، از آنجا که موسیقی یک هنر شنیداری است گوشها زود با صدا و سبک کارشان عجبین میشود و آنها را در جوانی به چهرهای شناخته شده تبدیل میکند.
وحید تاج، خواننده جوان موسیقی ایرانی یکی از همین افراد است که طی مدت فعالیت خود توانسته موفقیتهایی را کسب کرده و توجه مخاطبان موسیقی ایرانی را به خود جلب کند. این خواننده جوان دارای مقام نخست آواز جشنواره موسیقی خوزستان سال 85، مقام نخست جشنواره موسیقی جوان کشور سال 86 و چند مقام دیگرکشوری است و همچنین توانسته با قطعه «پارسی» برگرفته از شاهنامه فردوسی در جشنواره بینالمللی ایتالیا مقام نخست را کسب کند.
او کارهای موفقی را هم با گروه آوازی تهران داشته و خواننده آلبوم «برفخوانی» به آهنگسازی علی قمصری هم بوده است. «خانه غریب» و «شیدا و عارف» از جمله آلبومهای موفق این خواننده است که در انتظار انتشار آلبوم تازهاش با نام «زندان شب یلدا» است. تاج تاکنون در عرصه آواز ایرانی فعالیتهای خوبی داشته و چنانچه میگوید عاشق آوازخوانی است و آواز را هنر خواننده و تصنیف را هنر آهنگساز میداند. با او که این روزها اجراهای متعددی را در پیش دارد گفتوگویی انجام دادیم.
علاقه جدی به موسیقی ایرانی در موزیسینهای جوان و موفق امروز اصولا اتفاقی ریشهای است و اغلب آنها از کودکی به سمت این موسیقی گرایش پیدا کردهاند. این موضوع درباره شما هم صدق میکند یا خیر؟
این علاقه در وجود من هم از کودکی شکل گرفت. پدر من اهل موسیقی بود و درک موسیقایی خوبی دارد. ایشان خواننده موسیقی ایرانی هم هست و به همین دلیل من از کودکی شاهد فعالیتها و تمرینهای ایشان بودم. همچنین ایشان به موسیقیهای خوب این عرصه هم زیاد گوش میدادند و من همواره صداهای بزرگانی چون غلامحسین بنان، ایرج خواجه امیری، اکبر گلپایگانی، محمدرضا شجریان و جلال تاج اصفهانی را میشنیدم و این همه صدای خوش در کنار صدای پدر و علاقهاش به آواز و موسیقی ایرانی در من هم تاثیر گذاشته بود.
از چه زمانی برای کار در عرصه موسیقی ایرانی جدی شدید؟
فعالیتهایم را از نظر جدیت میتوانم به سه بخش تقسیم کنم. دوره اول تا قبل از پانزده سالگی، دوره دوم بین پانزده سالگی تا ورود به دانشگاه یعنی نوزده سالگی و دوره سوم از دانشگاه به بعد. جدیت در کارم به مراتب با گذر زمان رو به جلو میرود و حالا میتوانم بگویم موسیقی همه زندگی من است، تمام وقتم را برایش میگذارم و به آن عشق میورزم.
قسمت اول فامیلی شما هم با استاد بزرگ آواز ایران، جلال تاج اصفهانی یکی است. ایشان یکی از قلههای آواز ایرانی هستند و اگر من جای شما بودم نسبت به این موضوع حس خیلی خوبی داشتم. این موضوع روی ذهنیت شما تاثیری نداشت؟
تاج یکی از صداهای قدرتمندی است که همیشه در ذهنم طنینانداز است. از این شباهت فامیلی بسیار خرسندم.
آقای تاج! یکی از اتفاقاتی که در گذر چند سال فعالیت برای اغلب خوانندگان جوان موسیقی ایرانی رخ میدهد این است که کمکم از آوازخوانی فاصله گرفته و به سمت تصنیف خوانی میروند. فکر میکنید این اتفاق برای شما هم رخ بدهد؟
من عاشق آوازخوانی هستم، چون آواز هنر خواننده است و تصنیف هنر آهنگساز. وانگهی امروزه هر کسی با داشتن صدای خوش میتواند تصنیف بخواند اما آوازخوانی نیازمند سالها تمرین و ممارست است. مطمئن هستم تا پایان، وزنه کارهایم به سمت آواز است نه تصنیف. هر چند جامعه به هر دو نیاز دارد، نه میشود آواز را نادیده گرفت و نه تصنیف را.
شما طی این سالها تجربه لغو کنسرتهایتان را هم داشتهاید. در مواردی هم این لغو کنسرتها با اتفاقات عجیبی روبه رو بوده است. درباره این اتفاقات چه نظری دارید؟
یک هنرمند بهترین لحظات عمرش زمانی است که دارد روی صحنه کنسرت میدهد، چون سعی میکند تمام آنچه را که در عرصه هنر آموخته در برابر مخاطبانش به بهترین شکل اجرا کند. ما اهالی موسیقی هیچ وقت هیچ چیزی خلاف عرف جامعه نخواندهایم. شعر حافظ و سعدی و مولانا خواندهایم. بزرگانی که همه مردم میشناسند و با اشعارشان آشنا هستند. ما خیلی آرام گوشهای مینشینیم و ساز و آواز ارائه میدهیم. نمیدانم مشکل برخی با موسیقی چیست، اما موسیقی در زندگی جاریست، چه بخواهیم و چه نخواهیم؛ بنابراین میتوانم بگویم کسانی که حتی مجوز دفتر موسیقی وزارت ارشاد را هم قبول ندارند هیچگاه نمیتوان با آنها بحث کرد. فقط کاش تکلیف ما مشخص شود. البته حرف زیاد است، بگذریم...
اجازه بدهید کمی هم درباره فعالیتهای این روزهایتان صحبت کنیم. اکنون بیشتر مشغول چه کاری هستید؟
در حال تمرین با گروهها برای کنسرتهایی هستم که پیش رو دارم. نهم بهمن با گروه آوای تهران در تبریز روی صحنه میروم و در دو سئانس به اجرای موسیقی میپردازیم. پانزدهم تا هجدهم بهمن هم عازم کشور قرقیزستان هستم و با گروه موسیقی آوای مهربانی اجراهایی خواهم داشت سپس از بیست و یکم تا بیست و چهارم بهمن هم در زادگاهم، دزفول روی صحنه میروم. بعد هم بیست و هشتم بهمن با گروه موسیقی «نغمه صبا» در بخش نسلی دیگر جشنواره موسیقی فجر روی صحنه خواهم رفت.
شما این روزها از خوانندههای جوان و جدی عرصه موسیقی ایرانی محسوب میشوید. خوانندهها اصولا در این شرایط در اجراهایشان تغییر نگرشهایی دارند و ممکن است خیلی از کارها را نپذیرند. گروههای حاضر در بخش نسلی دیگر جشنواره موسیقی فجر خیلی شناخته شده نیستند و ممکن است خوانندههای زیادی در شرایط شما اجرا با این گروهها را هر چند هم کارشان کیفیت خوبی داشته باشد، نپذیرند. چرا پذیرفتید که با گروه نغمه صبا روی صحنه بروید؟
بخش نسلی دیگر جشنواره چند سال است با تلاشهای امیرعباس ستایشگر باکیفیت خوبی اجرا میشود و اتفاقا به نظرم یکی از اتفاقات جدی و برجسته جشنواره موسیقی فجر محسوب میشود. هنرمندانی که به این بخش راه پیدا میکنند در کارشان جدی بوده و سطح کارشان هم حرفهای است و به قول معروف افراد کاربلدی محسوب میشوند. به همین دلیل اجرا در کنار آنها را دوست داشتم و تمایل داشتم با آنها روی صحنه بروم. مضاف بر اینکه از حضور در این اجرا بیشتر در پی ارائه موسیقی ساز و آواز در کنسرت بودم. در این اجرا تعداد تصنیفها کمتر از ساز و آواز است و خبری از تصنیفهای آنچنانی و عامهپسند نیست. فکر میکنم در عرصه اجراهای موسیقی کلاسیک ایرانی بتواند شروع خوبی برایم باشد، کما اینکه در کنسرتهای دیگرم چنین اجراهایی داشتهام و در بسیاری از اجراهایم مبنای اصلی بر ارائه ساز و آواز و همچنین تصنیف بوده است.
شما طی مدت کوتاهی چند اجرای مختلف را روی صحنه خواهید برد. این اتفاقی است که برای خوانندههای دیگری هم پیش میآید و با انتقاداتی هم مواجه میشوند. اگر شما هم با این انتقادات مواجه شوید چه پاسخی خواهید داشت؟
من از چند جهت به این پرسش پاسخ میدهم؛ اول اینکه ما طی سال پنج ماه امکان برگزاری کنسرت را نداریم. قاعدتا فشار این پنج ماه روی دوش ماههای دیگر میافتد؛ نکته دوم اینکه هیچ حساب و کتاب و برنامهریزی خاصی در برگزاری کنسرتهای موسیقی کشورمان وجود ندارد. ممکن است یک کنسرت لغو شود یا تاریخش جابهجا شده و نزدیک یک کنسرت دیگر بیفتد. بنابراین ما چارهای جز پذیرش جابهجایی زمانها نداریم. شما تصورش را بکنید من بخواهم بگویم یک کنسرت در بهمن دارم و کنسرت دیگری را روی صحنه نمیبرم. ممکن است همین یک کنسرت هم لغو شود و من پیشنهاد اجراهای دیگر را هم از دست داده و از اینجا رانده و از آنجا مانده شوم.
و سومین نکته اینکه منِ وحید تاج مهندس، پزشک، معمار و... نیستم. من موزیسین هستم و موسیقی شغل من است. شما هیچ وقت وارد یک سوپرمارکت نمیشوید و نمیگویید چرا هر روز همین اجناس را داری، چون شغل صاحب آن سوپرمارکت را پذیرفتهاید. من لیسانس موسیقی و فوقلیسانس آهنگسازی دارم و هر چند که در مسیر کارم با دلم جلو میروم، اما باز هم موزیسین هستم و موسیقی شغل من است. بخشی از این انتقادها ناشی از این است که در جامعه ما هنوز موسیقی به عنوان یک شغل پذیرفته نشده است.
منتظر آلبوم تازهای از شما باشیم؟
آلبوم «زندان شب یلدا» قرار بوده شب یلدا منتشر شود و هنوز این اتفاق نیفتاده است. ناشران به دلخواه خودشان و هر زمانی که صلاح بدانند آلبومها را منتشر میکنند و نمیدانم این آلبوم دقیقا چه زمانی منتشر میشود.
اجازه بدهید سوال آخر را هم درباره حس پدرتان نسبت به اینکه شما آواز ایرانی را ادامه دادهاید، بپرسم.
پدر و مادرم خیلی مرا حمایت کردند و البته مردم و استادانم. طبیعتا پدر و مادرم از موفقیتم خیلی خوشحال هستند و من هم خودم را مدیون آنها و استادانم میدانم. امیدوارم در مسیر پرفراز و نشیب بیابان عشق، شاگرد و فرزند ناخلفی نباشم.
منبع:جام جم