تبیان، دستیار زندگی
همان طور که انتظار می رفت، داستان مستندهای مرتضی پاشایی دارد سرنوشت خوبی پیدا می کند و این امید ایجاد شده که هر دو مستند، پخش خوبی داشته باشند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پایان حاشیه مستند پاشایی

همان طور که انتظار می‌رفت، داستان مستندهای مرتضی پاشایی دارد سرنوشت خوبی پیدا می‌کند و این امید ایجاد شده که هر دو مستند، پخش خوبی داشته باشند.

فرآوری: منیژه خسروی -بخش هنری تبیان
مرتضی پاشایی

منصور پاشایی عموی مرتضی این بار از در دوستی وارد شد و به نظر می‌رسید که به زودی دیدار‌ها تازه می‌شود. سیدجواد هاشمی هم تلفنی و هم حضوری سعی کرده به رشیدپور ثابت کند دنبال منفعت مالی از این پروژه نیست.

رضا رشیدپور در اینستاگرامش این متن را به عنوان شرح دیدار با منصور پاشایی و سیدجواد هاشمی نوشته است: «دیشب سید جواد هاشمی عزیز و جناب منصور پاشایی محبت فرموده و به دفتر من تشریف آوردند. شب قبل از آن، سید جواد نزدیک دو ساعت با من تلفنی درد و دل کرد و ناراحت بود از اینکه چرا بدون تماس با خودش، نامش را برده‌ام. من هم شگفت زده از مصاحبه منصورخان و تهمت‌های پی در پی مصطفی پاشایی از ایشان خواستم که حوصله کند و وجدانش را به قضاوت بگیرد که آیا من شایسته این تهمت‌ها و بی‌ادبی‌ها بودم؟! خلاصه ایشان تمام ماجرا را یک سوءتفاهم بزرگ قلمداد فرمود و پیشنهاد دیدار امشب را داد. در دفترم منصورخان مجددا سوگند خوردند که هرگز قصد توهین نداشته و ماجرا صرفا سوءتفاهم بوده است و نیز از برخوردشان با مصطفی برای پاک کردن پست‌های کذایی فرمودند.

همچنین از مصائب البته شیرین سید جواد عزیز از زیارت عاشورا خواندن بر بستر مرتضی تا کاتالیزور مذهبی مراسم شدن و نیز از چک‌های شخصی برای داربست‌های بهشت زهرا تا صدور مجوز ارشاد با وساطت سیدجواد سخن به میان آمد و اعتماد قلبی خانواده به ایشان و عدم مطالبه حتی یک ریال توسط جناب هاشمی عزیز.

خلاصه همگی مطمئن بودیم که ادامه این روند درشان طرفداران نازنین مرتضی نبوده و وضعیت پیش آمده خواسته قلبی هیچ کس نیست. بنابراین همانطور که قبلا هم گفته بودم، تمام راش‌ها را تقدیم عموی محترم کردم و از سید جواد بابت نام بردن از ایشان در متن نامه بدون تماس با خودش حلالیت طلبیدم.

منصورخان هم مجدداد تاکید کردند که تمام عواید فروش دی وی دی خانواده خاص صرف امور خیریه خواهد شد و جناب هاشمی ریالی از این ماجرا سهم نمی‌برد. راستش را بخواهید تمام مدت به این فکر می‌کردم که چگونه تهمت به آن بزرگی را ببخشم و لبخند بزنم؟

خلاصه همگی مطمئن بودیم که ادامه این روند درشان طرفداران نازنین مرتضی نبوده و وضعیت پیش آمده خواسته قلبی هیچ کس نیست. بنابراین همانطور که قبلا هم گفته بودم، تمام راش‌ها را تقدیم عموی محترم کردم و از سید جواد بابت نام بردن از ایشان در متن نامه بدون تماس با خودش حلالیت طلبیدم.

چگونه هجوم دور از مروت عده‌ای البته کم که در اثر جوگرفتگی با هوای تهمت و افترا کمر به تاراج آبروی من بسته بودند را فراموش کنم و لبخند بزنم؟ اما مرتضی برایم عزیز‌تر از این حرف هاست و طرفدارانش یک دنیا ارزش دارند. بهای آن‌ها خیلی بیشتر از غرور من است.

از طرف دیگر مردی که روبرویم نشسته بود حداقل بیست سال از من بزرگ‌تر بود و قسم می‌خورد که سوءتفاهم شده است. اصلا از همه چیز که بگذریم، با گریه‌های دختر سیدجواد چه کنم؟ یک دنیا به قطره اشک دختری معصوم نمی‌ارزد... بهترین راه آن بود که چشم‌ها را ببندیم و قلب‌ها را باز... بهار بخشش سرسبز‌تر از زمستان کینه است. هر چند که قضای یکشنبه در عصر پنج شنبه به جا آمد اما امیدوارم طرفداران حقیقی مرتضی این هدیه را برای آرامش فضا و اعصاب از ما بپذیرند و مثل همیشه آرزو می‌کنم روح مرتضای عزیز قرین مهر الهی باشد.»

ماجرای اختلاف

اوایل هفته پیش خبری منتشر شد مبنی براینکه رضا رشیدپور مستندی با عنوان «سیب» تهیه و تولید کرده است که قرار است به همه جوانب، حواشی و اتفاقات زندگی زنده یاد «مرتضی پاشایی» بپردازد و ضمنا این مستند 90 دقیقه‌ای قرار است طی روزهای آتی به صورت رایگان منتشر و در دسترس مخاطبین قرار گیرد.

اما عموی مرتضی پاشایی در مصاحبه ای اعلام کرد که :«خانواده مرتضی اجازه ساخت فیلم مستند را صادر نکرده و هر گونه اقدامی دراین خصوص غیر قانونی است.»

در پی این مصاحبه اما رضا رشیدپور ساکت ننشست و با انتشار یادداشتی در صفحه فیسبوکش مدعی شد که عموی مرتضی پاشایی پریشب با او تماس گرفته و بعد از تعریف و تمجید از مستندش به او گفته که: «هنرمند متعهد و سرشناس کشورمان جناب سید جواد هاشمی عزیز هم برای ساخت یک مستند مشابه مستند«سیب» کلی سرمایه گذاری کرده و اگر ما «سیب» را رایگان پخش کنیم حتما سوژه می سوزد و سید جواد عزیز نمی تواند مستند خودش را در شبکه نمایش خانگی بفروشد و ضرر می کند.»

رشیدپور در ادامه می نویسد که قرار بوده عموی پاشایی به دفتر کارش بیاید تا درباره شرایط کار صحبت کنیم: «اما امروز در دفتر کارم منتطر حضرتعالی بودم که...علیرغم میل باطنی باید عرض کنم که ظهر امروز همان شرکت پخش ویدیویی که مستند جنجالی قبلی جناب هاشمی به نام «برزیل» را می فروشد نماینده ای به دفتر من فرستاد و پرسید که راش هایم را چند می فروشم که پایم را کنار بکشم . کلا منظورش این بود که شرافت و حیثیت من را چند میلیون تومان می تواند بخرد ؟!»


منابع: موسیقی ما / جام جم / ایرنا