سوره ی اعراف
رحمت خدا نزدیك است
خداوند مهربان، زیادهروى را در هیچ كارى نمىپسندد، حتى در دعا كردن. بنابراین، مىفرماید كه او را آرام و بىصدا بخوانیم، زیرا او نزدیك است و از راز دلهاى مردم خبر دارد.
در قرآن چنین آمده است:
پروردگارتان را به زارى و پنهانى بخوانید به راستى كه او از حد گذرندگان را دوست ندارد و در زمین پس از اصلاح آن، فساد نكنید و با بیم و امید او را بخوانید. به راستى كه رحمت خدا به نیكوكاران نزدیك است.
آیات 55 و 56
وجود حاصلخیز
پیامبرانِ بسیارى از سوى پروردگار براى هدایت بشر مبعوث شدند. عدهاى از مردم از وجود پیامبران بهرهی فراوان بردند و به مقامهاى عالى انسانى رسیدند. برخى دیگر، ایمان آوردند اما بهرهی كمترى بردند، و بعضى نیز هدایت نشدند و در كفر و بىایمانى باقى ماندند و گمراه شدند. پیامبران، همانند باران رحمت الهى هستند. باران همه جا مىبارد، اما زمینى سبز و پربار مىشود، زمینى حاصل اندك مىدهد و شورهزار نیز خشك و بىحاصل مىماند. خداوند مهربان مىفرماید:
و اوست كه پیشاپیش رحمت خود، بادها را مژده دهنده مىفرستد تا آنگاه كه ابرهاى سنگین را بردارند. آن را به سوى زمینى مرده مىرانیم و از آن باران فرو مىفرستیم و با آن هر گونه میوهاى مىرویانیم. این گونه، مردگان را بیرون مىآوریم؛ شاید پند بگیرید و سرزمین پاك، گیاهش به فرمان پروردگارش مىروید و آن كه ناپاك است، جز اندكى ناچیز نمىروید. این گونه، آیات را براى سپاسگزاران، گوناگون بیان مىكنیم.
آیات 57 و 58
كشتى نوح
حضرت نوح(ع) در زمانى به پیامبرى مبعوث شد كه مردم، بتپرست بودند و به بتهاى گوناگون به نامهاى «ود»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» اعتقاد داشتند. این پیامبر بزرگ، مردم را به پرستش خداى یگانه دعوت كرد، اما تعداد كمى به او ایمان آوردند. بعضى از اشراف قومش به او مىگفتند: «تو هم بشرى مثل ما هستى و پیروانت مردمى فقیر و سادهلوح هستند. اگر تو پیامبرى، باید مقام بالایی داشته باشى، پس مردم فرومایه را از خود دور كن تا شاید ما به تو ایمان بیاوریم؛ اما به نظر ما تو دروغ مىگویى و هیچ برترى بر مردم دیگر ندارى.» حضرت نوح(ع) به آنان مىگفت:« من دروغگو و گمراه نیستم. پیامبر خدا هستم. از خشم خدا بترسید كه اگر عذابش بر شما فرود آید، راه فرارى نخواهید داشت و همه نابود مىشوید.» كافران مىگفتند: «این همه با ما جدل نكن؛ اگر راست مىگویى، عذابى را كه وعده مىدهى بیاور تا ببینیم.»
دعوت و نصیحت پیامبر و سركشى و بىایمانى كافران ادامه داشت. سرانجام خداوند مهربان به حضرت نوح(ع) وحى فرمود كه دیگر كسى ایمان نخواهد آورد. از كردار كافران غمگین نباش و براى ستمكاران شفاعت نكن كه همگى غرق خواهند شد. سپس خداوند یگانه به نوح(ع) فرمان داد تا كشتى بزرگى بسازد. حضرت نوح(ع) طبق فرمان خدا با كمك یارانش به ساختن كشتى مشغول شد. كافران آنان را مسخره مىكردند و مىگفتند: «اینان دیوانه هستند. كشتى به این بزرگى را دور از آب و در خشكى مىسازند. معلوم نیست چگونه مىخواهند آن را به آب بیندازند. شاید مىخواهند براى كشتىشان دریایى هم بسازند!»
پیامبر خدا همچنان به كار خود مشغول بود و مىفرمود: «ما را مسخره كنید؛ به زودى ما نیز شما را مسخره خواهیم كرد.» سرانجام روز عذاب رسید. حضرت نوح(ع) به فرمان خدا از هر نوع حیوان، جفتى داخل كشتى قرار داد و تمام مومنان و خانوادهاش را داخل كشتى برد، به جز همسرش و پسرش كه ایمان نیاورده بودند.
ناگهان آب فراوانى از زمین جوشید و آسمان به شدت بارید. كشتى روى آب شناور شد. تمام كافران غرق شدند. حضرت نوح(ع) فرزندش را دید كه به سوى كوه مىرود. باز هم او را دعوت كرد، اما او باز هم سركشى كرد و گفت به بالاى كوه مىرود تا از آب در امان باشد و در این حال آب از سرش گذشت و غرق شد.
خداوند مهربان در قرآن مىفرماید:
به راستى نوح را به سوى قومش فرستادیم. پس گفت: اى قوم من، خدا را بپرستید كه براى شما خدایى جز او نیست، به راستى من از عذاب روزى بزرگ بر شما مىترسم. بزرگان قومش گفتند: واقعاً ما تو را در گمراهى آشكارى مىبینیم. گفت: اى قوم من! در من هیچ گونه گمراهى نیست، ولیكن من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانیان هستم. پیامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و شما را نصیحت مىكنم و از خدا چیزهایى مىدانم كه شما نمىدانید. آیا تعجب مىكنید كه بر مردى از خودتان، از سوى پروردگارتان براى شما ذكرى آمده باشد تا شما را بیم دهد؛ و براى این كه پرهیزكار شوید و شاید مورد رحمت قرار بگیرید؟ پس او را تكذیب كردند. ما او و كسانى را كه با او در كشتى بودند، نجات دادیم و كسانى را كه آیات ما را دروغ خواندند، غرق كردیم. به راستى آنان قومى كوردل بودند.
آیات 59 الى 64
گرفتاران در توفان
قوم عاد در سرزمین یمن زندگى مىكرد و به دامدارى و كشاورزى مشغول بود. مردم این قوم، قوى و ثروتمند، اما فاسد و بتپرست بودند.
خداوند مهربان از میان آنان، حضرت هود(ع) را به پیامبرى برگزید و او با دلسوزى و تلاش فراوان، مردم را به خداپرستى و رفتار شایسته دعوت كرد. اما بزرگان كافر قومش او را نادان و دروغگو خواندند و ایمان نیاوردند. حضرت هود(ع) نا امید نشد و همچنان مردم را به یگانهپرستى دعوت مىكرد و به آنان سرگذشت قوم نوح(ع) را یادآورى مىكرد و مىگفت: «خداوند شما را جانشینان قوم نوح قرار داد و به شما قدرت بدنى و نیروى جسمانى بخشید. بترسید از این كه شما نیز مانند قوم نوح(ع) دچار عذاب الهى شوید.»
كافران با لجاجت فراوان گفتند: «ما خدایان بسیارى داریم. چگونه توقع دارى كه از همهی آنان دست برداریم و فقط یك خدا را بپرستیم؟ ما مردم نیرومندى هستیم و از عذاب خدایت نمىترسیم. اگر راست مىگویى بگو خدایت ما را مجازات كند.» و آنقدر به كفر و سركشى خود ادامه دادند تا سرانجام روز عذاب فرا رسید. توفانى شدید خانههاى مجلل آنان را درهم كوبید و تمام كافران، بىجان روى زمین افتادند. خداوند مهربان در قرآن مىفرماید:
و به سوى عاد، برادشان هود، گفت: اى قوم من! خدا را بپرستید كه براى شما جز او خدایى نیست پس آیا پرهیزكارى نمىكنید؟ بزرگانى از قومش كه كافر بودند گفتند: ما تو را در بىخردى مىبینیم و به راستى گمان مىكنیم تو از دروغگویانى. گفت: اى قوم من! در من هیچ گونه بىخردى نیست، بلكه من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانیان هستم كه پیامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و من براى شما خیرخواهى امین هستم. آیا تعجب مىكنید كه بر مردى از خودتان از سوى پروردگارتان ذكرى آمده باشد تا شما را بیم دهد، به یاد آورید هنگامى را كه بعد از قوم نوح، شما را جانشین قرار داد و در خلقت بر قدرت شما افزود. پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید. شاید رستگار شوید. گفتند: آیا به سوى ما آمدهاى كه تنها یك خدا را بپرستیم و آنچه را كه پدرانمان مىپرستیدند، رها كنیم؟ پس اگر راست مىگویى آنچه را به ما وعده مىدهى بیاور. گفت به یقین عذاب و خشم از پروردگارتان بر شما مقرر شد. آیا در مورد نامهایى كه خودتان و پدرانتان نامگذارى كردهاید و خدا براى آنان هیچ دلیلى نازل نكرده با من مجادله مىكنید؟ پس منتظر باشید! من هم با شما از منتظرانم. پس او و كسانى را كه همراه او بودند، به رحمت خویش نجات دادیم و نسل كسانى را كه آیات ما را دروغ خواندند و مومن نبودند، قطع كردیم.
آیات 65 الى 72
آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان- سوره ی اعراف