تبیان، دستیار زندگی
قلی‌پور گفت: از نسل ما گذشته است که نگاهی دیگر و متفاوت به جنگ ارائه کنیم که از جنس نگاه نسل امروز باشد. نسل ما قدرت ریسک و توانای ریسک را از دست داده‌ است، ولی اگر یک فرد جوان یک سینماگر جوان با استعداد پیدا شود، می‌تواند با...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

گزارش نشست خبری "میم مثل مادر"

رسول ملاقلی‌پور گفت: از نسل ما گذشته است که نگاهی دیگر و متفاوت به جنگ ارائه کنیم که از جنس نگاه نسل امروز باشد. نسل ما قدرت ریسک و توانای ریسک را از دست داده‌ است، ولی اگر یک فرد جوان یک سینماگر جوان با استعداد پیدا شود، می‌تواند با خلاقیت‌های که دارد از ادبیات جنگ به بهترین شکل استفاده کند.

به گزارش ایسنا، این کارگردان سینما که به همراه گلشیفته‌فراهانی بازیگر فیلم در نشست "میم مثل مادر" شرکت کرده بود، در ادامه تاکید کرد: من همان آدم گذشته هستم اما محتاط‌ تر شده‌ام. یک واقعیت این است که ملاقلی پور در سینما سرکوب شد، نه از جانب ممیزی ارشاد بلکه متاسفانه از جانب منتقدین بی‌سواد این اتفاق افتاد. وقتی منتقدین بی‌سواد مواردی را به فیلم نسبت دادند طبیعتا مسوولین فرهنگی نسبت به کارهای من حساسیت پیدا کردند.

کارگردان "هیوا" در ادامه گفت: هر چه ساختم و نوشتم آنها فکر کردند منظورم مساله دیگری است. مثلا در دورانی که فیلمهای "سفر به چزابه" ، "نسل سوخته" و.... را ساختم بسیاری از این فیلم‌های من را برخی منتقدین بی‌سواد به مسخره گرفتند. ولی الان نقد همان آدمها را در رابطه با "میم مثل مادر" می‌خوانم و می‌بینم از آن فیلمهای قبلی‌ام همچون "نسل سوخته" و "هیوا" به عنون آثاری زیبا و شاعرانه یاد می‌کنند در حالیکه این فیلم‌ها را در زمان اکران قبول نداشتند.

ملاقلی‌پور معتقد است: منتقدین خط دادند و اشتباه خط دادند و حساسیتها زیاد شد.همین موضوع باعث شد من سه سال نتوانم کار بکنم و زحمت برخی از این خط‌های اشتباه و نسبت‌های ناروا به فیلم را بعضی از همکارانمان در نهادهای صنفی سینما هم کشیدند.

وی در عین حال تاکید کرد: من نمی‌خواهم منتقدین را رد بکنم، بسیاری از نقدهایی را که می‌خوانم برای من راهگشا است. من قلم آنهایی را می‌بوسم که نقطه قوت و ضعف کارم را بگویند، ولی نقد کسی که فیلم من را ندیده است نمی‌توانم بپذیرم.

این کارگردان همچنین خاطرنشان کرد: اگر قرار بود بنده از برخی نقدها تاثیر بگیرم مسلما بعد از "مزرعه پدری" نباید فیلم می‌ساختم. ولی معتقدم این نقدها تاثیر بدی بر روی نسل جوانی که در رشته سینما درس می‌خوانند خواهد گذاشت. با بعضی نقدها نگاه غلطی به‌ آنها در سینما داده می‌شود.

ملاقلی‌پور که دربخشی از این جلسه درباره ضرورت ساخت فیلم جنگی و بهره‌گیری از داستانهای ادبی در شرایط فعلی سخن می‌گفت در ادامه تصریح کرد: اتفاقاتی که در ادبیات ما افتاده قابل مقایسه با آنچه در سینما افتاده است نیست.

سوال من این است، که آیا در سینما این امکان وجود دارد که یکی از کتابها را برداریم و بخواهیم درباره آن فیلم بسازیم. این امکان وجود ندارد؛ چرا که سینما نسبت به ادبیات، بیشتر در معرض دید و داوری است. درحال حاضر منابع خوبی برای نوشتن فیلمنامه هست و همیشه به جوانانی که به من رجوع می کنند این کتاب‌ها را به عنوان بهترین منابع معرفی می‌کنم.


زن "نجات یافتگان" سالها بعد از جنگ

رسول ملاقلی‌پور در ادامه نشست خبری درباره‌ی شخصیت زن و مادر در فیلم اخیرش گفت: قبل از "میم ‌مثل مادر" نیز برخی شخصیتها و داستانهای فیلم‌هایم‌ درباره‌ی زنان بوده همچون "نجات یافتگان" و "هیوا" که هر دو این فیلمها نیز با موضوع جنگ ساخته شده‌ بودند، اما اینکه به شدت درگیر موضوع بشوم و شخصیت اصلی فیلم یک زن باشد، درمجموعه کارهایم نبوده است.

وی درباره‌ی این دیدگاه که مطرح می‌شود، "میم مثل مادر" قسمت دوم "نجات یافتگان" است، می‌گوید: می‌توانیم به آن دید نگاه بکنیم که زن "نجات یافتگان" که در جنگ بود، حال پس از گذشت سالها تشکیل زندگی داده و می‌تواند دچار چنین مشکلات و عوارضی که سپیده به آنها دچار شده باشد.


فراهانی: از نقش "سپیده" ترسیده بودم

گلشیفته فراهانی نیز که درباره‌ی نقش "مادر" و ایفای نقش در سه دوره‌ی متفاوت سنی در فیلم "میم ‌مثل مادر" سخن می‌ گفت، معتقد است: قطعا نقش "سپیده" در "میم مثل مادر" از آن جا که سه نقش متفاوت را در خود داشت و موقعیت خوبی برای بازی بود اگر به هر بازیگر دیگری پیشنهاد می‌شد، می‌پذیرفت.

وی افزود: تقریبا یک‌سال قبل از شروع فیلمبرداری و در دوره‌ای که هنوز آقای ملاقلی‌پور داشتند فیلم‌نامه را می‌نوشتند ما صحبت کردیم و تا شروع فیلمبرداری یک‌سال وقفه افتاد.

فراهانی همچنین متذکر شد: خودم هم برای ایفای این نقش به خودم اطمینان نداشتم و تا لحظه‌ی آخر فیلمبرداری می‌خواستم فرار بکنم، چون ترسیده بودم. به هر حال تصمیم گرفتم به دلیل نوع نقش که به نوعی "جنگ" با خودم و کارم بود، آن را قبول کنم.


ملاقلی‌پور: گلشیفته فراهانی انتخاب اول و آخرم بود

رسول ملاقلی پور نیز درباره‌ی انتخاب گلشیفته فراهانی گفت: انتخاب اول و آخرم برای نقش "سپیده" خانم فراهانی بود درحالی که یک عده نظرشان این بود که خانم فرهانی به دلیل سن کم‌ شان برای این نقش مناسب نیست، اما از ابتدا به یک موضوع معتقد بودم و آن هم توانایی یک بازیگر بود. اگر یک بازیگری توانا باشد می‌تواند از عهده نقش برآید. درعین حال طبیعتا توانایی ایشان را در فیلمهای دیگر دیده بودم به خصوص فیلم "اشک سرما" مطمئن بودم ایشان از عهده نقش به‌راحتی برخواهند آمد و در روزهای اول بازی ایشان، مطمئن شدم انتخاب اول من انتخاب درستی بوده است.


ملاقلی‌پور : مخاطب به شدت از صحنه‌های فیلم متاثر می‌شود

ملاقلی‌پور درباره‌ی برخورد و بازخورد مخاطبین در روزهای آغاز اکران فیلم معتقد است: هر کاری اگر با علاقه و نیت پاک انجام شود، قطعا مخاطب خواهد داشت، حال این کار می‌تواند سینما یا هر اثر هنری دیگری باشد. وقتی "میم مثل مادر" را با تماشاگران در سینما دیدم، به این نتیجه رسیدم که احساس اولیه‌ای که درباره‌ی این موضوع و این کار به خصوص در مرحله ساخت داشتم اشتباه نبوده است. مخاطب از اول تا آخر فیلم در سکوت می‌نشیند و با فیلم ارتباط برقرار می‌کند و به شدت از بیشتر صحنه‌های فیلم متاثر می‌شود، بنابراین همین برای من ارزشمند است، چون مخاطب تاثیری که مد نظرم بوده از فیلم "میم‌ مثل مادر" گرفته است.


ملاقلی‌پور: نمی‌خواستم با احساس مخاطب بازی کنم

ملاقلی‌پور در ادامه‌ی این نشست درباره‌ی تاثیری احساسی که فیلم برمخاطب می‌گذارد، تاکید کرد: قصد نداشته‌ام با احساس مخاطب بازی کنم. ولی به هرجهت موضوعی که در "میم مثل مادر" مطرح شد، قطعا مشخص بود بر مخاطب از لحاظ احساسی تاثیر می‌گذارد درعین حال فکر نمی‌کردم چنین تأثیری هم روی تماشاگر بگذارد.

این کارگردان در ادامه گفت: اواسط فیلمبرداری بود که بخشی از مونتاژ فیلم هم همزمان انجام شده بود وآقای‌منوچهرمحمدی - تهیه کننده فیلم- صحنه‌های را دیدند و به من گفتند فیتله را بده پایین، ممکن است اگر این‌طوری بروی جلو، نتوانیم تماشاچی را کنترل کنیم. طبیعتا از نیمه فیلم به بعد، فیتله بیش از حد احساسی فیلم را دادم پایین، بنابراین اگر دست خودم بود، قطعا به مراتب فیلم احساسی‌تر از این در می‌آمد، چون رابطه‌ی یک مادر و فرزند بود.


فراهانی: کودک فیلم یک استثناء بود

گلشیفته فراهانی نیز درباره چگونگی ارتباط با کودک فیلم گفت: ابتدا احساس می‌کردم، خیلی باید بگذرد که علی با من ارتباط بگیرد و به من عادت بکند. ولی علی کاملا مثل یک مرد بالغ بود. وقتی در کنار گروه بود ما اصلا احساس نکردیم، بچه‌ای در کنار ماست. آنقدر به همه چیز گوش می‌کرد و حتی اظهار نظر می‌کرد به مرور که فیلمبرداری جلوتر می‌رفت من و علی با هم ارتباط‌ مان نزدیک‌تر می‌شد.وی معتقد است: "علی" یک هدیه الهی برای فیلم ما بود، یعنی اگر هر کس دیگری بود، نمی‌دانم چه اتفاقی می‌افتاد.

ملاقلی پور نیز در ادامه ضمن اشاره به نقدهای مطرح شده در مطبوعات گفت: بعضی جاها در نقدهای مطرح شده درباره انتخاب "علی" نوشته‌اند، که انتخاب من درباره‌ی علی کوچولو خیلی زیرکانه بوده است چون رفتم پسر معلولی را انتخاب کردم که اتفاقا "ب" را "ن" تلفظ می کند. کسی که این نقدها را می‌نوشت توجه‌ نکرده بود که سعید تا پایان فیلم همه "میم" ها را "ب" می‌گوید. واقعا نمی‌خواهم به منتقدین توهین بکنم چون معتقدم یک تعدادی از منتقدین ما دانش سینما را دارند و خوب می‌شناسند و اثر را نقد می‌کنند، نه صاحب اثر وآدمها را، در حالی که این منتقد محترم توهین آمیز درباره معلولها نقد نوشته بود اما بخش اعظمی از آن معلولهای که من با آنها کار کردم در مدت کوتاه سینما را خوب شناختند.

ملاقلی‌پور گفت: "علی" بسیار بچه سالمی است و مشکل بزرگ من، شاید مشکل ما با این پسر بچه این بود که بیش از حد باشعور بود و نمی‌توانستیم به او کلک بزنیم و این هنر را داشت که همه "م" ها را "ب" تلفظ کند. با او خیلی اتفاقی در ایلام آشنا شدم و همانجا نظرم را جلب کرد، طبیعتا سراغ هیچ بچه دیگری نرفتم.


"مزرعه‌پدری" از درخت چیده نشد

وی در ادامه نشست خبری "میم مثل مادر" در خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) درباره "مزرعه‌پدری" و شرایط اکران که باعث آزرده‌خاطری او شده بود گفت: اگر فرض کنیم فیلمسازی هم مثل کشاورزی است، یک کشاورز زمین‌اش را درو می‌کند، می‌کارد و خوب آبیاری می‌کند و محصول می‌دهد و قصد دارد آن محصول را به بازار ارائه کند. این میوه هر چند که خوب باشد، اگر نتوانیم به موقع آن را به بازار عرضه کنیم، قطعا خراب می‌شود و در راه از بین می‌رود و کرم می‌گذارد. سینما هم مثل همین است اگر فیلمی هر چند که زحمت زیادی در رابطه با آن کشیده باشیم خوب ارائه نشود، ازبین می‌رود. در عین حال که معتقدم خود فیلم تعیین‌کننده است. ولی بالاخره به یک اطلاع رسانی معقول نیاز دارد تا مردم بدانند چنین فیلمی اکران شده است.

ملاقلی‌پور تاکید می‌کند: تبلیغات نقش اساسی در اکران فیلم دارد. "مزرعه‌پدری" محصولی بود که از درخت چیده نشد و همان بالا از بین رفت چون صاحب نداشت. طبیعتا بعد از اکران آن، من از نظر روحی اذیت شدم ولی این بار تهیه کننده‌ام را آگاهانه انتخاب کردم. منوچهر محمدی تهیه کننده ای است که در هر شرایطی پای کارش هست. از مرحله نگارش فیلم‌نامه تا تولید و نمایش، با توجه به این شرایط از نوع اکران فیلم "میم مثل مادر" تا اینجا بسیار راضی هستم.


ملاقلی پور : نمی‌توانم صرفا به نقدهای توهین‌آمیز بسنده کنم

این کارگردان سینمای ایران معتقد است: من احتیاج دارم به این که اگر ادعا دارم فیلم تاثیرگذاری ساختم، ابتدا عکس العمل مخاطبان را در سالن سینما ببینیم و اینکه مخاطب خوشش می‌آید یا نه؟ بعد نقاط ضعف و قوت کار را بررسی بکنم. نمی‌توانم بررسی نقاط قوت و ضعف فیلم خودم را واگذار کنم به افرادی که خود ورشکسته سینما هستند و بی آن که چراغی برای دیدن ضعف های فیلم بیفروزند صرفا به نقد توهین آمیز بسنده می کنند.

در شرایطی می‌توانم نقاط ضعف و قدرت فیلم را دریابم که در کنار نظر تماشاگر، نقدهای علمی آدمهای باسواد و بادانش را هم بخوانم. طبیعتا در آن شرایط به یک جمع بندی خواهم رسید. زمانیکه "مزرعه پدری" اکران شد چون صاحب نداشت طبیعتا خوب اکران نشد و هرگز نتوانستم به یک جمع بندی برسیم که فیلم "مزرعه پدری" اشکالات‌اش چند درصد از من و چند درصد از بازیها یا موارد دیگر بود. به طوری کلی می‌توانم بگویم مشکل آن فیلم از اکران بود البته نمی‌توانم مدعی شوم فیلم بی‌نقصی بود؛ چنان که معتقدم "میم مثل مادر" هم قطعا خالی از نقص نخواهد بود.

رسول ملاقلی پور، همچنین در بخشی از این نشست درباره‌ی درصدی از سرمایه‌ای که توسط معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری برای ساخت این فیلم اختصاص یافته است، گفت: حضور آقای مهدی عسگرپور که یکی از سینماگران قابل توجه سینمای ما به شمار می آید در معاونت هنری این سازمان و رضا میرکریمی به عنوان مدیر عامل خانه سینما افرادی هستند که حضورشان در شهرداری می‌تواند به سینما کمک بکند و معتقدم این حرکت، حرکت خوبی بود که در شهرداری اتفاق افتاد و امیدوارم این اتفاق در جاهای دیگری هم بی‌افتد.

ملاقلی پور گفت: خیلی از ارگانها هستند که در بسیای از فیلم‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنند که حتی مطرح هم نمی‌شود و حاصل کار هم نتیجه خوبی ندارد. ولی امیدوارم این اتفاقی که در شهرداری شروع شده است مثلا برای فیلم "میم مثل مادر" یک تعدادی بیلبورد زدند، ادامه داشته باشد برای حمایت از سینمای به قول آقای میرکریمی مظلوم و شریف‌مان برای این که فیلمهای دیگری اطلاع رسانی شود تا مشخص شود سینما مخاطب دارد یا ندارد.


میم مثل مادر رنج‌نامه یک مادر است

در ادامه‌ی این نشست ملاقلی‌پور در پاسخ به اینکه آیا انتشار اخبار تأثیر فیلم بر مخاطبین در مطبوعات بر فروش فیلم تاثیر نخواهد گذاشت، تأکید کرد: فیلم "میم مثل مادر" یک فیلم تلخ و سیاه نیست، بلکه رنج‌نامه یک مادر است و تصورم این است که نمی‌تواند تاثیر منفی بر روی مخاطب داشته باشد.

همچنین ملاقلی‌پور درباره‌ی صحنه بیرون کشیدن صدام از گودال که در فیلم میم‌مثل مادر به آن اشاره شده است گفت:فرض کنید 20 سال دیگر این فیلم برای نسلی دیگر می‌خواهد به نمایش درآید، باید بگویم در چه تاریخی این فیلم ساخته شده است و در عین حال برای من خیلی اهمیت داشت که در این فیلم عامل اصلی این جنایت را نشان بدهم گرچه کشورها و قدرتهای دیگر هم بودند ولی عامل اصلی‌اش صدام بوده است. من طبیعتا از دستگیری صدام به این شکل فضاحت‌بار خیلی خوشحال بودم و لازم دیدم در این فیلم هم به یک شکلی آن را نشان بدهم.


زن شیمیایی فیلم "میم مثل مادر" دچار مشکلات اساسی نیست اگر بروید...

این کارگردان همچنین مطرح کرد: اگر دقت کنید در فیلم یک جایی سپیده می‌گوید، از جمعیت 12 هزار نفری سردشت هشت هزار نفر آن روز شیمیایی شدند و از آن هشت هزار نفر طبیعتا نصف آنها خانمها بودند آیا می‌دانید آن ها بعد از شیمیایی شدن چه مشکلات اساسی دارند؟ آنها دچار مشکلات عجیب و غریب هستند. در حالیکه من معتقدم سپیده فیلم "میم‌مثل مادر" آنچنان فقر ندارد و در تهران است حداقل یک دوستی دارد. حال اگر می‌خواستیم زندگی یکی از زنانی را که در سردشت قربانی این اتفاق شده است، تصویر کنیم مطمئنا غیرقابل تحمل‌تر بود.

ملاقلی پور: من فکر می‌کنم اگر این فیلم در سردشت اکران بشود، کسی گریه‌اش نگیرد.

زنان شیمیایی آن شهر چنان شرایط حادی دارند که زندگی سپیده برایشان هرگز دردناک تر از زندگی خودشان نخواهد بود. سپیده در تهران زندگی می‌کند وضعیت بدی ندارد اما آنها این شرایط را ندارند. آنجا طبیعتا احساسی نخواهند بود. این فیلم تلنگری است برای اینکه بدانیم زنهایی که آنجا هستند چه می‌کنند! بچه‌هایی که در آنجا به دنیا می‌آیند هنوز شیمیایی می‌شوند در حالیکه در زمان جنگ اصلا نبوده اند؛ اما آلوده به گاز خردل به دنیا می‌آیند.

من یک مورد را نشان دادم و آنهم به زیبایی و آن کودک یک هنرمند است. سعی نکردم به گونه‌ای نشان بدهم که تماشاگر اذیت بشود. به هر حال این فیلم یک تلنگر است و فیلم ساز بیش از این وظیفه ندارد.

گلشیفته فراهانی نیز گفت: سپیده قربانی است که هیچ تقصیری ندارد، واقعا آدمهایی که شیمیایی شدند هیچ تقصیری ندارند، آنها به مرور می‌میرند به خاطر هیچ .

ملاقلی پور همچنین در پاسخ به ادعای برخی منتقدان مبنی بر روشن نبودن دوره‌های زمانی فیلم، سه مقطع سنی سپیده را اینگونه تشریح کرد:18 سالگی در عکسها و خانه فرزانه است جایی که تلفنی صحبت می‌کند و کابوسهایی که می‌بیند. مقطع بعدی با سهیل دارد زندگی می‌کند و 70 درصد فیلم مربوط به دو سه سال اخیر است.


موسیقی در میم مثل مادر

ملاقلی‌ پور درباره‌ی نوع موسیقی این فیلم در ادامه توضیح داد: با آریاعظیم‌نژاد به عنوان آهنگساز مشورت ‌کردم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که حتما ساز ویولون باشد. و بخش اعظم انرژی من با آهنگساز قبل از فیلمبرداری بود تا برخی قطعات فیلم ساخته شود.

وی همچنین در توضیح این مطلب گفت: حتی برای آقای یاری در صحنه موسیقی پخش می‌کردیم و خانم فراهانی با هدفون به ملودی ساخته شده گوش می‌کرد تا به حس نقش نزدیک شود.

ملاقلی پور از همکاری با معلولین به خوبی یاد کرد و گفت: به محض اینکه موسیقی شروع می‌شد یک کاراکتر دیگری از آنها می‌دیدیم یک شوردیگری پیدا می کردند. کار کردن با این بچه‌ها ظاهر سختی دارد ولی باطن بسیار شیرین و لذت آوری داشت چون خیلی از آنها به‌خوبی می‌فهمیدند و همکاری می‌کردند.

گلشیفته فراهانی ادامه داد: برای من سخت بود جلوی این بچه‌ها بازی کنم، و عجیب از آن ها خجالت می کشیدم.


عدم حضور فیلم در جشن خانه سینما و شرکت در جشنواره فیلم فجر

ملاقلی پور همچنین درباره کناره‌گیری از جشن خانه سینما نیز به ایسنا گفت: با احترامی که بنده و آقای محمدی به جشن خانه سینما داشتیم و برای بدنه اصلی سینما قایل بودیم، به خصوص با حضور آقای میرکریمی به عنوان مدیر عامل خانه سینما، طبیعتا فیلم را بر خلاف میل به جشن خانه سینما دادیم،؛ البته من کلا مخالف بودم چون نمی‌خواستم در مارتنی شرکت بکنم که قرار است از همان آغاز و پیش از شلیک گلوله پای من بشکند.

اما از یک‌جایی آقای محمدی ترجیح دادند، فیلم را از جشن خانه سینما بیرون بکشند و من استقبال کردم و از آقای میر کریمی عذر خواهی کردم و نیازی نمی بینم توضیح بیشتری بدهم. چون در دراز مدت اثری که ساخته می‌شود اگر خوب باشد از خودش دفاع خواهد کرد و اگر خوب نباشد هر چقدر جایزه ‌هم بگیرد به تاریخ سپرده خواهد شد.

وی همچنین خبر داد: فیلم "میم مثل مادر" در بخش‌هایی به غیر از مسابقه ایران، در جشنواره فیلم فجر طبق مقررات شرکت خواهد کرد.