تبیان، دستیار زندگی
کاغذی که با آن کتاب درست می ‎شود، از چوب به دست می ‎آید یعنی از درخت که موجودی است جاندار مثل ما و به همین دلیل ما با آن ارتباطی خاص برقرار می ‎کنیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتاب الکترونیک زنده نیست

مرور گفته های کامران فانی نویسنده و مترجم کشورمان درباره کتاب و کتاب خوانی:

فرآوری: زهره سمیعی- بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
کامران فانی

اختراع خط پس از زبان مهم‎‌ترین کاری بود که انسان به آن دست زد. طبعاٌ خط میخی و خط تصویری اولین خط‎‌ها بود که نخستین بار در نینوا و به صورت گل نبشته‎هایی کشف شد که لوحه‎هایی بود که در خمره‎‌ها گذاشته بودند و تعداد این گل نبشته‎‌‎‌ها اصلاٌ کم نبود، تعدادشان زیاد بود به طوری که یک داستان کامل بر آن‌ها حک شده بود، داستان گیلگمش که به فارسی هم ترجمه شده. و همین گل نبشته‏‌ها کتابخانه مشهور آشوربانی پال را تشکیل داد.

اختراع کاغذ از پاپیروس در مصر شروع شد و پیش از آن بر سنگ و سفال می‌‎نوشتند. پاپیروس از الیافی به همین نام که در مصر وجود داشت ساخته شد. این الیاف را کنار هم قرار می‌‎دادند و به همین دلیل به شکل طومار درمی‎آمد و چون این الیاف فقط در مصر وجود داشت از این کشور به بقیه نقاط و نیز به جهان اسلام صادر می‌‎شد. حتی قرآنی نیز پیدا شده که بر پاپیروس نوشته‎اند.

کاغذی که با آن کتاب درست می‌‎شود، از چوب به دست می‌‎آید یعنی از درخت که موجودی است جاندار مثل ما و به همین دلیل ما با آن ارتباطی خاص برقرار می‌‎کنیم. کاغذ از جنس خود ماست، در صورتی که کامپیو‌تر،‌‌ همان طور که می‌‎دانیم از سیلیکون ساخته می‌‎شود، یعنی از شن و ماسه، جاندار نیست و از جنس ما هم نیست.

نوشتن و تالیف ضدکتابخوانی است، می‌دانید که کتابخوانی فی‌نفسه لذت‌بخش است، تالیف و ترجمه لذت کتابخوانی را از نویسنده و مترجم می‌گیرد، آنهایی که من را می‌شناسند به خوبی می‌دانند بعد از دوره‌ای دیگر ننوشتم و وقتم را برای خواندن صرف کردم

نوشتن و تالیف ضدکتابخوانی است

نوشتن و تالیف ضدکتابخوانی است، می‌دانید که کتابخوانی فی‌نفسه لذت‌بخش است، تالیف و ترجمه لذت کتابخوانی را از نویسنده و مترجم می‌گیرد، آنهایی که من را می‌شناسند به خوبی می‌دانند بعد از دوره‌ای دیگر ننوشتم و وقتم را برای خواندن صرف کردم، اصولا با تخصص هم مخالفم، چون تخصص‌گرایی از انسان فردی تک بعدی می‌سازد که آن انسان تک‌بعدی کامل نیست، فردی کامل است که بتواند با تمام معارف بشری آشنایی پیدا کند.

خاطره ای در خصوص کتابخوانی

حدود 50 یا 60 سال پیش زنده‌یاد ایرج افشار، مجله‌ای با عنوان «مجله راهنمای کتاب» منتشر می‌‎کرد. در یکی از شماره‌ها پرسشی درباره تعداد کتاب‌های خوانده شده برای خوانندگان مجله مطرح کرد، هفته بعد جوانی 25 ساله از مشهد در نامه‎ای نوشت که تا آن زمان 24 هزار جلد کتاب خوانده‌ است، حالا می‌گویم آن جوان مشهدی چه کسی است. القصه، مرحوم افشار در شماره بعد نوشت، شما با توجه به این سن‌تان اگر روزی یک کتاب هم می‌‎خواندید، به این تعداد نمی‌‎رسیدید. خلاصه این جوان که کسی نبود جز محمدرضا حکیمی معروف در پاسخ نوشت، آقای افشار چرا شما به جای تشویق من حساب و کتاب کردید؟


منابع:
ایلنا
ایسنا

کتاب‌خوان‌های واقعی معتادند

ویرایش در ایران

روح دانایی

زنده کردن کتاب

نه نوشتن و نه خواندن!