تبیان، دستیار زندگی
کودکان از طریق الگو برداری خیلی چیزها را می اموزند اما گاهی خود ما با رفتارمان در این آموزش خللی ایجاد می کنیم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

من می گم : الف، تو نگو: الف!


کودکان از طریق الگو برداری خیلی چیزها را می اموزند اما گاهی خود ما با رفتارمان در این آموزش خللی ایجاد می کنیم...

تربیت کودک

دوران کودکی بسیار مهم و حساس است و مرد و زن قبل از پدر و مادر شدن باید روش تعلیم و تربیت کودک را بدرستی بیاموزند، زیرا دوران تربیت کودک نه از آغاز تولد بلکه قبل از آن شروع می‌شود.

در این دوران بسیار حساس و مهم است که شخصیت کودک شکل می‌گیرد و اخلاق و رفتار و عادات و حتی افکار او پایه گذاری می‌شود. بنابراین موضوع تعلیم و تربیت را نباید ناچیز و کم اهمیت شمرد، زیرا بچه وسیله سرگرمی‌ والدین نیست، او انسان کوچکی است که برای خود و آینده‌‌اش ساخته و تربیت می‌شود و این وظیفه مهم برعهده پدر و مادرش است، اما باید توجه داشت که والدین امروزی با شیوه‌های پرورش کودکان تا چه اندازه آشنایی دارند.

اغلب والدین سعی می‌کنند در تربیت فرزندان خود بهترین راه را انتخاب کنند تا آنها در آینده از جایگاه تحصیلی و شغلی مناسبی برخوردار شوند. کودکان براساس روشی که در سه سال اولیه زندگی‌شان اعمال می‌شود، تربیت می‌شوند و آموزش می‌بینند و سبک رفتاری خاصی پیدا می‌کنند. این سبک رفتاری، نقش بسیار مهمی‌ در نوع ارتباطات آنها در طول زندگی‌شان دارد که موجب می‌شود کودکانی با شخصیت های متفاوت شکل بگیرند.

کارشناسان بحث تربیت تاثیر محبت پدر و مادر در کودک را بیشتر از امکانات رفاهی و نیز اقتصادی می‌دانند و می‌گویند کودک لباس‌ها و اسباب‌بازی‌های گرانقیمت و رنگارنگ را بدون مهر و محبت پدر و مادرش نمی‌خواهد و جویای محبت واقعی است؛ یعنی محبتی که آثارش در رفتار و گفتار والدین نمودار باشد. برای مثال، یک لباس معمولی که با جملات ساده و زیبایی مثل «چقدر این لباس به تو می‌آید» یا «مثل فرشته‌ها شده‌ای» و... همراه باشد در نظر کودک همین لباس معمولی به لباس رویاهایش تبدیل می‌شود یا خرید اسباب بازی‌های گرانقیمت، کودک را خوشحال نمی‌کند ولی بازی با پدر و مادر مثل بازی قائم باشک بدون هیچ اسباب بازی ای بهترین و قشنگ‌ترین لحظات را برایش رقم می‌زند: به این ترتیب، کودک از نوازش‌ها، بوسه‌ها، در آغوش گرفتن‌ها، تبسم‌ها و حتی از آهنگ محبت‌آمیز سخنان پدر و مادرش احساس محبت می‌کند.

اگر پدر و مادر نتوانند در طول دوران کودکی و نیز مراحل رشد الگوی صحیح تربیت، توقع و نیز صرفه‌جویی را به فرزندانشان بیاموزند، بدون شک آنها در جوانی بر والدین خود حکومت خواهند کرد و به‌طور طبیعی چون هنوز به درجه رشد و تکامل نرسیده‌اند، نمی‌توانند از عقلشان کمک بگیرند، در نتیجه دچار مشکل و دردسر می‌شوند و والدین را نیز درگیر می‌کنند.

یکی دیگر از مهم‌ترین عواملی که در تربیت کودک موثر است، تربیت غیر کلامی ‌است. تربیت غیر کلامی ‌بیشتر از تربیت کلامی‌ اثر می‌گذارد؛ زیرا بچه‌ها دوست ندارند مدام مورد نصیحت قرار بگیرند، آنها در مقابل نصیحت‌های ما، یا می‌روند و دوباره آن کار را تکرار می‌کنند یا شروع به جرو بحث می‌کنند.

اما متاسفانه بعضی از والدین تربیت کودک را به پند و اندرز و امر و نهی می‌دانند و فکر می‌کنند ‌ فقط زمانی که با فرزندشان مشغول صحبت و امر و نهی هستند به تربیت او اشتغال دارند. در حالی که کودکان یک مقلد کامل هستند و آنچه را می‌بینند بهتر یاد می‌گیرند؛ یعنی آنها به رفتار والدینشان می‌نگرند و به گفتار و پند و اندرز چندان توجهی ندارند. مثلا، اگر پدر و مادر اهل مطالعه باشند بچه‌ها به کتاب خواندن نیز علاقه‌مند می‌شوند.

اگر پدر و مادر نتوانند در طول دوران کودکی و نیز مراحل رشد الگوی صحیح تربیت، توقع و نیز صرفه‌جویی را به فرزندانشان بیاموزند، بدون شک آنها در جوانی بر والدین خود حکومت خواهند کرد

بنابراین بر ما والدین مسئول لازم است، اگر در رفتار و گفتارمان مشکلی است آن را برطرف کنیم، زیرا کودکان نیازمند الگوهایی قابل قبول و مطمئن هستند و کلام ما زمانی در فرزندانمان اثر می‌گذارد که ما خود، نمونه‌ای عینی برای آنها باشیم. مثلا اگر خود ما، پدر و مادری بداخلاق و پرتوقع باشیم، نمی‌توانیم با پند و اندرز یک فرزند خوب تربیت کنیم.

یکی از عواملی که سبب یادگیری در کودکان می شود تقلید و الگو برداری از والدین است. درشکل و حالت طبیعی پسر از پدر تقلید و الگوبرداری می کند و دختر از مادر، امّا همیشه اینچنین نیست بلکه عواملی سبب می شود این حالت طبیعی تغییر یابد.

عواملی که سبب میشود تقلید و الگوبرداری کودکان ازمسیر خودش خارج شود:

1 - نزاع ، پرخاشگری ، بگو مگو و ...

در این حالت فرزندان به سمت کسی می روند که اقتدار بیشتری در این نزاع ها دارد و از او تقلید خواهند کرد و یا هم اگر در این نزاع ها مادر کوچک شود ، ممکن است دختر هم توسری خور و ضعیف بار آید.

2 - گاهی یکی از والدین منبع تشویق می شود و دیگری منبع تنبیه

چون اغلب مادران در خانه هستند و بیشتر با فرزند سر و کار دارند، بیشتر به او امر و نهی می کنند.مثلا َ این کار رو نکن ، این کار رو بکن ، بشین و ...

اما چون پدرها کمتر در محیط خانه هستند ، وقتی به خانه بر می گردند او را در بغل  می گیرند و تشویق می کنند و با او مهربان تر هستند ، فرزندان بیشتر به سمت پدر گرایش دارند تا مادر خود.

3 - نشان دادن نقشی از پدر و مادر که بچه ها به آن علاقه ندارند

پدر و مادر ها گاهی نقشی از پدر و مادر نشان می دهند که بچه ها وقتی آن را می بینند با خود می گویند اگر پدر و مادر بودن همینه ، ما نشویم بهتره مثلا مادری که همش مشغول کار ، آشپزی ، نظافت و ... است و دخترش که حال و  روز او را می بیند از ازدواج و مادر شدن بیزار می شود یا پدری که همش مشغول کار کردن است .

فرآوری: متین سیفی

بخش خانواده ایرانی تبیان


منابع: جام جم سرا/ مطالعات اجتماعی خواف

مطالب مرتبط:

تأیید کنیم یا قاطع باشیم؟

پتو ،اونو بیشتر از من دوست داری!

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.