تاریخ مان را بشناسیم
همراه با دکتر شاپور رواسانی، پژوهشگر تاریخ.
«نهضت های اجتماعی عدالت خواهانه در ایران» عنوان مجموعهای پژوهشی – تاریخی است که جلد اول آن ازگئومات و مزدک آغاز میشود و در جلدهای دوم و سوم به دوران خلفای عباسی، قیام بردگان و جنبش مومنان میپردازد. جلد چهارم که چندی پیش توسط انتشارات چاپخش به بازار آمد، راجع به دوران سلطه مغول و دولت سربداران است، جلد پنجم این مجموعه که در دست انتشار است، به دوران صفویه اختصاص دارد.
شاپور رواسانی متولد 1310 رشت؛ پژوهشگر تاریخ معاصر ایران و نهضت جنگل و استاد بازنشسته دانشگاه ادنبورگ است. رساله دکترای او با عنوان «جنبش سوسیالیستی در ایران از قرن 19 تا 1922: جمهوری شورایی گیلان» از جمله آثار مرجع در شناخت جنبش میرزاکوچکخان جنگلی است. وی کتابهای «اتحادیه مردم شرق» و «مفاهیم اجتماعی در جوامع استعماری» را تألیف و منتشر کرده است. «نادرستی فرضیههای نژادی آریا، سامی و ترک»،«جمهوری شورایی سوسیالیستی گیلان؛ نخستین جمهوری شورایی در ایران» از دیگر آثار تألیفی او در سالهای پایانی دهه شصت به بازار آمد
گفت و گویی با آقای رواسانی صورت گرفته است که ما بخشهایی از آ را می خوانیم:
درباره ی مجموعه «نهضتهای اجتماعی عدالتخواهانه در ایران»
این مجموعه از دوران هخامنشی شروع میشود، دوران صفویه را هم آمادهکردهام و توسط ناشر تحویل وزارت ارشاد شده است. من الآن خودم را آماده میکنم که اگر صفویه مجوز گرفت و منتشر شد، به مشروطه بپردازم و اگر خداوند عمر و عزتی به ما داد، دنباله این تحقیق را بگیرم وتا دوران اخیر گسترش بدهم. می خواهم نشان بدهم که در طول این قرنها از نظر نهضتهای عدالتخواهانه در ایران چه گذشت؟ و این جنبشها در چه شرایطی حرکت کردهاند. میخواهم این تحقیق فقط وقایعنگاری و شرح جنگها و حوادث و قراردادها نباشد. باید برگردیم به آنچه در داخل جامعه ما گذشته بخصوص وضعیت طبقات محروم، طبقاتی که فریاد مظلومیت آنها در جایی منعکس نشده است. بر این اساس تصمیم دارم این مجموعه را ادامه بدهم و به دوران کنونی برسانم.
اعضای یک جامعه، تماما در بررسی تاریخ مهمند
شما اگر به ساختمان و اسکلت یک انسان توجه کنید شامل مغز میشود شامل قلب و معده هم میشود. اگر یکی از این سه کار نکند، دوتای دیگر هم وظایف طبیعی خود را انجام نمیدهند. جامعه هم فرهنگ دارد، هم دین و هم اقتصاد. اگر یکی درست کار نکند، دوتای دیگر هم خوب کار نمیکنند. این تقسیمبندی غلط است که بخواهیم یکی را مقدم و ارجح بر دوتای دیگر بدانیم. جامعه هم فرهنگ میخواهد، هم سیاست و دین و هم اقتصاد. طبیعی است که خط تمایز کشیدن بین آنها غلط است. اقتصاد به همان اندازه مهم و تأثیرگذار است که فرهنگ یا مذهب. در نوشتن و بررسی تاریخ به همه این عوامل موثر باید توجه کرد.
در بررسی نهضتهای اجتماعی همان گونه که به فرهنگ و سیاست اهمیت میدهیم، به نقش دین هم اهمیت میدهیم، به اقتصاد هم اهمیت بدهیم. همه اینها یک مجموعه را درست میکنند.
دیگر اینکه جامعه ما، جامعه ایران، از دوران باستان تاکنون یک جامعه طبقاتی بوده است. یعنی هم افرادی داریم که صاحب ثروت، جاه و ملکاند، هم افرادی که با کار روزانه به سختی معیشت خودشان را تأمین میکنند. نگوییم جامعه طبقاتی نیست. جامعه ما، جامعه طبقاتی است. همانطور که به طبقات بالا توجه میشود، باید به طبقات پایین اجتماع هم توجه کرد. یعنی یک تحلیل طبقاتی ارائه بدهیم و قبول کنیم در جامعه ایران، مثل هر جامعهای هم تفاوت طبقاتی است، هم اختلاف طبقاتی، این را که پذیرفتیم، ببینیم علت چیست؟ برای استقرار عدالت اجتماعی، باید علت و ریشه اختلاف طبقاتی را پیدا و آن را برطرف کنیم. اگر میخواهیم مشکل فقر را حل کنیم، باید علتیابی کنیم. قبول کنید جامعهای که اقتصادش مشکل داشته باشد یا بیمار باشد، در فرهنگ و سیاست هم پیشرفت نخواهد داشت.
چرا بدنبال تالیف و تحقیق نمی رویم؟
فرهنگ تحقیق در جامعه ما روایتی و ترجمهای است. یا سخن راویان را مرتب تکرار میکنیم و به خورد مخاطبان میدهیم. یا اینکه از آثار افرادی که در خارج نشستهاند و برای ما نوشتهاند و میدانند که ما باید چگونه فکر کنیم، ترجمه میکنیم. نمیدانم چرا دنبال تألیف نمیرویم؟ چرا دنبال تحقیق نمیرویم؟ چرا به خود زحمت نمیدهیم در کتابخانهها و آرشیوها بگردیم، سندها را با هم مقایسه کنیم و از دل آن حقایق تاریخی را استخراج کنیم. بله، ترجمه آسان است و بیمسئولیت. به همین جهت من سعی میکنم، وقت صرف کنم و با تحقیق و مقایسه حقایق تاریخی را استخراج کنم و در اختیار علاقهمندان به مطالعات تاریخی قرار دهم. مگر قبادمغ چه میگفت؟ میگفت: به دستگاه سلطنت مالیات ندهید. به جنگ اجباری سلاطین تن ندهید. بردگان باید آزاد باشند. حرف درستی میزد، یا مزدک یا دیگری و... چرا نمیخواهیم تاریخ خودمان را بشناسیم؟
منبع:
روزنامه ایران- سایر محمدی