سوره ی نساء - آیات 72 الی 79
اى كاش من هم با آنها بودم
در میان مسلمانان، همیشه كسانى هستند كه وقتى فرمان جهاد داده مىشود، خودشان در جهاد شركت نمىكنند و دیگران را نیز از این كار بازمىدارند. اینها از ترس شكست، به جهاد نمىروند، اما اگر جهاد به پیروزى منجر شود، خواهند گفت: «اى كاش ما هم در جهاد شركت داشتیم.» خداوند دانا، این منافقین را معرفى مىكند و به مجاهدان مژدهی پاداشى بزرگ مىدهد:
و در میان شما افرادى هستند كه سستى مىكنند. پس اگر مصیبتى به شما برسد، مىگوید خدا به من نعمت داد كه در آن هنگام همراهشان نبودم و اگر به شما خیرى از جانب خداوند برسد، در حالى كه گویى بین شما و او هیچ گونه دوستى نبوده، مىگوید: اى كاش من هم با آنان بودم و پیروزى بزرگى به دست مىآوردم. پس آنان كه زندگى دنیا را به آخرت فروختهاند، باید در راه خدا پیكار كنند. و آن كس كه در راه خدا پیكار كند، چه كشته شود و چه پیروز شود، پاداش بزرگى به او خواهیم داد.
آیات 72 الى 74
نقشهی شیطان ضعیف است
خداوند از مسلمانان مىخواهد كه هرگاه مردم را مورد ظلم و ستم دیدند، آرام نگیرند؛ از مستضعفان و مظلومان دفاع كنند و با ظالمان پیكار كنند. خداوند از كافران، به عنوان یاران شیطان یاد مىكند و به مجاهدان مىفرماید كه از آنان و نقشههایشان نترسند؛ زیرا نقشههاى شیطانى ضعیف است:
و چرا شما در راه خدا و مردان و زنان و كودكانى كه ناتوان شدهاند، پیكار نمىكنید؟ همانان كه مىگویند: پروردگارا! ما را از این شهر كه اهلش ستمگرند بیرون ببر و از جانب خود، براى ما سرپرستى قرار بده و از جانب خودت براى ما، یاورى قرار بده. كسانى كه ایمان آوردهاند در راه خدا پیكار مىكنند و آنان كه كافر شدهاند در راه طاغوت مىجنگند. پس شما با یاران شیطان پیكار كنید كه نقشهی شیطان ضعیف است.
آیات 75 و 76
آخرت، از آنِ پرهیزكاران است
هنگامى كه مسلمانان در مكه بودند، كافران و مشركان، آنان را بسیار مورد اذیت و آزار قرار مىدادند. مسلمانان به پیامبر اكرم(ص) مىگفتند: «ما قبل از اسلام عزت و احترام داشتیم. اما حالا احترام خود را از دست دادهایم و دشمنان به ما آزار مىرسانند. اجازه دهید تا با آنان بجنگیم و عزت و احترام گذشتهی خود را به دست آوریم.» پیامبر(ص) به آنان مىفرمود: «فعلاً اجازه جنگ نداریم و باید صبر كنید.»
آن زمان مسلمانان باید خودسازى مىكردند و پایههاى دین را محكم مىساختند. اما وقتى مسلمانان در مدینه حكومت تشكیل دادند و قدرت یافتند، دستور جهاد نازل شد. پیامبر(ص) تمام مسلمانان را به جهاد در مقابل دشمنان دعوت فرمود. اما بعضى از آنان از شركت در میدان جهاد خوددارى و كوتاهى مىكردند و از جنگیدن در راه خدا مىترسیدند.
خداوند مهربان مىفرماید:
آیا ندیدى كسانى را كه به آنان گفته شد اكنون دست نگهدارید. و نماز بخوانید و زكات بدهید. ولى هنگامى كه جنگیدن بر آنان واجب شد، گروهى از آنان، از مردم ترسیدند، همانگونه كه از خدا مىترسند، یا ترسى شدیدتر؛ و گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما واجب كردى؟ چرا به ما مدت كوتاهى مهلت ندادى؟ بگو متاع دنیا ناچیز است و آخرت براى پرهیزكاران بهتر است و به قدر رشتهاى كه میان هستهی خرماست، به شما ستم نمىشود.
آیهی 77
همه از جانب خداست
قوم یهود و افرادى كه به ظاهر مسلمان بودند، هرگاه در صلح و آرامش و آسایش زندگى مىكردند، آن را نعمت خدا مىدانستند و هرگاه جنگ یا مشكلى پیش مىآمد، آن را از چشم پیامبر اكرم(ص) مىدیدند و گمان مىكردند پیامبر(ص) مىباید با تدبیر، از جنگ و مشكلات جلوگیرى نماید. آنان از ترس مرگ، حاضر نبودند در جنگها شركت كنند و به بهانههاى گوناگون از یارى مسلمانان، خوددارى مىكردند.
خداوند رحمان به آنان و تمام مردم در طول تاریخ، یادآورى مىفرماید كه مرگ براى همه، قطعى و حتمى است و بدىها و مشكلاتِ انسانها، مربوط به عملكردِ خودشان است:
هر جا كه باشید حتى اگر در برجهاى محكم بلند باشید، مرگ شما را فراخواهد گرفت. و اگر خیرى به آنان برسد، مىگویند این از سوى خداوند است و اگر شرى به آنان برسد، مىگویند كه این از سوى توست. بگو همه از جانب خداست.
چه شده است كه این قوم نمىخواهند سخنى را درك كنند. هر خیرى كه به تو برسد از جانب خداست و هر شرى كه به تو برسد از جانب خود توست.
و ما تو را براى پیامبرى به سوى مردم فرستادیم و گواهى خداوند كافى است.
آیات 78 و 79
آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
سوره ی نساء - آیات 24 الى 147