آتشی برای فجر عاشقان
عراق در نخستین روز آغاز عملیات کربلای 5 از حجم وسیعی از مواد شیمیایی در مناطق غیرنظامی و عملیاتی خصوصاً در شلمچه استفاده کرد که در این میان «گردان فجر» به دلیل واقعه شیمیایی شدن اکثر نیروهای آن در تاریخ جنگ ماندگار مانده است.
در 19 دیماه 1365 یعنی روز اول عملیات کربلای 5 ساعت 30/2 نیمهشب نیروهای گردان فجر از لشکر هفت ولیعصر (عج) از مقر گروهان پل بهوسیله مایلرها بهطرف منطقه عملیاتی کربلای 5 حرکت داده شدند؛ اما خبر رسید که باید شب را در جاده صفوی بمانند و نیمههای شب برای عملیات اعزام شوند. ساعت 8 صبح بود که رزمندگان گردان با صدای هواپیماهای عراق از خواب بیدار شدند. هواپیماها چند باری دور بچههای گردان چرخ زدند و پس از چند لحظه راکدهای حاوی مواد شیمیایی را به سمت رزمندگان ایرانی شلیک کردند.
بمباران موشکی و راکتهای دشمن چنان زیاد بود که بهراحتی میشد آنها را تا رسیدن به زمین و اصابت به هدف رصد کرد و بیشتر به فیلمهای جنگی شباهت داشت و در این لحظات پرتلاطم دشمن بمباران شیمیایی جاده شهید صفوی را شروع و برادران گردان فجر را غافلگیر نمودند و حادثهای را در تاریخ 8 ساله دفاع مقدس رقم زد که تا آن زمان بیسابقه بود.
گلریزان
بازماندگان آن فاجعه انسانی میگویند: شهید داود دانایی جانشین فرمانده گردان به علت نزدیک بودن به محل اصابت موشک موهای سروصورتش ریخته بود اما ماسک نزده بود و میدوید تا بچهها ماسکهایشان را بزنند. فاجعه عظیمی بود بچهها همچون گلهای نرگس روی زمین افتاده بودند و ناله میکردند.
بسیاری از راکتهای پرتابشده به دلیل گلآلود و باتلاقی بودن زمین منطقه عملنکرده و تعدادی از راکتها در نزدیکی رزمندگان گردان فجر و خصوصاً گروهان ابوالفضل (ع) و فرماندهی گروهان علیاکبر (ع) اصابت کرد که ترکش آنها به برخی برادران اصابت و محلولهای این راکتها مستقیماً بر سر و روی برادران رزمنده ریخته شد که به دلیل غلظت این مواد شیمیایی و سوزش ناشی از آنکسی نمیتوانست به آنها نزدیک شود و در این میان برادرانی که در همان لحظات اولیه با اصابت ترکش راکتهای شیمیایی و ریختن مواد آن بر روی بدنشان بهشدت سوخته و به شهادت رسیدند.
هرروز چند نفر از بچهها شهید میشدند تا اینکه در کمتر از دو یا سه روز 90 نفر به شهادت رسیدند
فجر اول
پرویز همتی پیک و بیسیمچی گروهان حضرت ابوالفضل (ع) به فرماندهی شهید داود دانایی در بمباران شیمیایی گردان فجر بهبهان در جاده شهید صفوی، اولین شهید گردان فجر بود که بهواسطه اصابت ترکش راکت شیمیایی و پاشیده شدن مواد شیمیاییبر روی بدنش در همان لحظات اولیه به شهادت رسید و چند تن از برادرانش نیز به درجه جانبازی نائل شدند.
شدت آلودگی شیمیایی منطقه به حدی بالابود که ماشینهای عبوری متعلق به سایر یگانهای عملیاتی از منطقه شیشههای خود را بالا کشیده و بهسرعت از جاده شهید صفوی عبور میکردند لذا رزمندگانی که اندکی توان برای کمک به دیگران داشتند با ساخت یک سد و مانع در جاده جلوی ماشینها را گرفته و مجروحین را سوار بر ماشینها نموده و به عقب میفرستادند. مجروحین هنگام اعزام به عقب برادران دیگر را سفارش به امور خیر و رعایت حال دیگران کرده و بهسختی از دوستان خویش جدا میشدند.
فجر آخر
هرروز چند نفر از بچهها شهید میشدند تا اینکه در کمتر از دو یا سه روز 90 نفر به شهادت رسیدند؛ و بیش از 200 نفر نیز شیمیایی شده و دچار مصدومیت ناشی از استنشاق گازهای شیمیایی شدند که اثرات آن هنوز بر پیکر رنجور این رزمندگان آنان را آزار میدهد. «عنایتالله ناصری» آخرین جانباز شیمیایی بهجای مانده از این گردان بود که در 88/7/29 به شهادت رسید.
شهید «عنایتالله ناصری» در سال 1344 در بهبهان چشم به جهان گشود. دوران دبیرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت و راهی جبهههای حق علیه باطل شد که در جریان عملیات کربلای 5 در مرز شلمچه هدف بمباران شیمیایی دشمن قرار گرفت. در سال 65 وارد تربیتمعلم شد و بعداً در رشته الهیات مشغول تحصیل شد. پس از گذراندن دوران تحصیل، علیرغم مجروحیت شدید بر سر کلاس درس حاضر و به تدریس درسهای فلسفه، دینی، عربی مشغول شد و به تحکیم مبانی دینی دانش آموزان پرداخت. طی 8 سال اخیر به علت پیشرفت بیماری دیگر توان تدریس و بیرون آمدن از خانه را نداشت و سالبهسال حال او وخیمتر میشد. بهطوریکه در سال 86 برای کنترل بیماری به تهران منتقل شد. طی این دو سال بیشتر از آنکه در خانه باشد، در بیمارستان بقیهالله (عج) بستری بود؛ و سرانجام در تاریخ 88/7/29 در بیمارستان به آرزوی خود که شهادت بود نائل آمد.
فرآوری: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منابع: وبلاگ: جانبازان شیمیایی/ خوبان، سایت: پزشکان ایرانی/ارگانیان/فاطمیون، خبرگزاری فارس
مطالب مرتبط: