تبیان، دستیار زندگی
همراه با نجمه شبیری که از وضعیت ادبیات امروز می گوید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا نامهربانی با نویسندگان ؟!

همراه با نجمه شبیری درباره وضعیت ادبیات امروز

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
نجمه شبیری

نجمه شبیری متولد 1343 قم، از دانشگاه مادرید دكترای ادبیات اسپانیایی گرفت و هم اكنون عضو هیأت علمی و مدرس دانشگاه است. «نامه های بورخس»، «خاله تولا» ،«شش داستان از امریکای لاتین»،«گفته های بزرگان در سفر و عشق»،«جنگل جاودانه»و... از آثار منتشر شده شبیری طی سال های اخیر است.

نجمه شبیری در گفتگویی؛ در پاسخ به این سوال که چرا در سال‌های اخیر آثار آنچنان برجسته‌ای در ادبیات نداشتیم و تکیه ما همچنان بر ادبیات گذشته‌مان است؟ گفت: البته من اینطور فکر نمی‌کنم. هم سینما و هم ادبیات ما در راه رسیدن به خودباوری به جلو می‌روند. من امیدوارم ادبیات ما بر همین پایه و نگرشی به آداب و سنن خودمان بپردازند. و همینطور هم هست. البته همین جوایز ادبی نشان دهنده این مهم هستند.

او افزود: اگر نام جلال و هدایت اهمیت دارد، از اینروست که ادبیات مدرن از غرب توسط نسل ایشان به ما رسید. برای مثال قلم زنده یاد جلال روایتی رئالیستی از جامعه بود. قلمی بود که تا آن زمان، جامعه با آثار وی و متقدمینش چون جمالزاده نا‌آشنا بود. این قلم به نوعی از نوشتار کلاسیک و به نوعی باروک ما را جدا می‌کرد. صمیمیت میان افراد فرهیخته و مردم کوچه و بازار، مرهون این نوع نوشتار بود.

این استاد دانشگاه ادامه داد: اما امروزه دیگر این نوع روایت نمی‌تواند جادو کند. البته همواره «مدیر مدرسه» یک الگو خوهد بود و سوژه‌ایست که هنوز که هنوز است تکرار می‌شود. اما جامعه پرتب ایرانی امروز از این نوع مدیران بسیار دارد. اگر بنویسیم نقد می‌شود.

شبیری با اشاره به ممیزی‌هایی که ذهن نویسنده را به حالت ایستایی می‌کشاند؛ گفت: این نوع خودزنی‌ها در بین ما ایرانیان چندان غریبه نیست. چرا این همه نامهربانی با نویسندگان؟ اما من تکرار را در کار نویسندگان زیاد نمی‌بینم. می‌دانم که مشکلات هر جامعه بصورت چتروار روی اهل قلم آن ریخته می‌شود و اگر تکرار می‌بینیم شاید بیشتر به سطح می‌نگریم و البته سطح نگری که دیگر ممیزی نمی‌خواهد.

کتاب باید در سبد کالای خانواده‌ها قرار بگیرد. جلسات کتابخوانی و کارهای دانشجویی در قالب کتابخوانی و جایزه می‌تواند کمک کند.

او با اشاره به اینکه ما کلا آدم‌های شجاعی هستیم ولی اینکه همه یکباره به موضوعی می‌پردازیم هم جدا خوب نیست؛ بیان کرد: شاید باید برای این سوال به بحث عمیق‌تری در جامعه‌شناسی ایران پرداخت. من‌گاه می‌بینم که یک هنرپیشه همزمان در تمام سریال‌های شبکه‌ها بازی می‌کند. این قطعا خوب نیست و این نگاه کپی کاری ماست که باز هم بعد روان‌شناختی و جامعه‌شناسانه دارد. یکی از وجوه ادبی روز، نماد سریال‌های ایرانی است و این اواخر تعدد موضوع در آن دیده می‌شود.

به گفته شبیری؛ ذهن خلاقی میان اهل ادب وجود دارد او امیدوار است که آنان هرگز دست از کار نکشند.

این مترجم ادامه داد: البته من خودم رمان‌نویس نیستم، ولی اگر ممیزی باعث تکرار باشد، بسیار تأسف‌برانگیز خواهد بود. من نمی‌توانم این‌را باور کنم که نویسندگان ما دایره افکار و تخیلشان محدود شدنی باشد. امیدوارم این رخوت بجان ما نیفتد. ادبیات داستانی ایران دچار افت شدیدی شده و متأسفانه تنها آثار عامه‌پسند است که به فروش نسبی دست پیدا می‌کند. از آن طرف هم با آثار مختلف از نویسندگان زیادی روبه رو هستیم. برخی انتشاراتی‌ها درمقابل دریافت پول هر نوع اثری را چاپ می‌کنند. آیا این آثار هرآنچه که خیلی اندک هم خوانده شود سلیقه و سطح توقع خواننده را پایین نمی‌آورد؟

شبیری در پاسخ به این سوال که آیا آثار بسیار ضعیفی که برخی انتشاراتی‌ها در مقابل دریافت پول منتشر می‌کنند، سطح توقع و سلیقه مخاطب را پایین نمی‌آورند؛ بیان کرد: این مشکل در تمام جهان وجود دارد. اگر جامعه ادبیات ساده را می‌پسندد، باید سطح توقع مردم را بالا برد. یعنی آثار عمیق‌تر را به نوعی به جامعه تزریق کرد. بهترین راه‌حل برای رفع این مشکل صدا و تصویر است. سریالهای تهی و سخیف و دنباله‌دار در‌‌ همان امریکای لاتینی درست می‌شود که نویسندگان درجه یک امریکای لاتینی نیز بدانجا تعلق دارند. اتفاق عجیبی نمی‌افتد، سریال‌ها برای اقشاری ساخته می‌شود که قرار است کنار نگهداری شوند ولی کتب پرفروش این جهان را همه می‌خوانند. اگر ما در کشورمان افرادی داریم که با این نوع سریالهای تُرک و امریکای لاتینی ذوق زده می‌شوند جای تاسف دارد. باید صدا و سیما سلیقه مردم را بالا ببرد. کتاب باید در سبد کالای خانواده‌ها قرار بگیرد. جلسات کتابخوانی و کارهای دانشجویی در قالب کتابخوانی و جایزه می‌تواند کمک کند.


منابع:
ایلنا
آنا
ایران