سوره ی آل عمران - آیات 162 الی 167
بر تو تكلیفى نیست
قبل از شروع جنگ احد، هنگامى كه سپاهیان اسلام خود را براى رفتن به جنگ آماده مىكردند، یك نفر از مسلمانان به نام «عمرو بن جموح»، كه پایش لنگ بود، نزد پیامبر(ص) رفت و گفت كه چهار پسر دارد و مىخواهد همراه پسرانش در جنگ شركت كند، اما خانوادهاش مانع او مىشوند.
پیامبر(ص) به او فرمود كه: «بر تو تكلیفى نیست.» اما او اشك ریخت و خواست كه حتماً در جنگ شركت كند. پیامبر(ص) فرمود: «مانع او نشوید و بگذارید در جهاد شركت كند». در جنگ احد، عمرو بن جموح و دو پسرش شهید شدند.
صبح روز شنبه وقتى كه پیامبر(ص) با یارانش به احد رفت، یكى از دانشمندان بزرگ یهود به نام «مُخَیریق» با یهودیان صحبت كرد و به آنان گفت: «درست نیست پیامبر(ص) را در جنگ با كفار تنها بگذاریم. ما مىدانیم كه او بر حق است و باید او را یارى كنیم.» یهودیان بهانه آوردند كه امروز شنبه است و ما شنبهها كار نمىكنیم. مخیریق گفت: «جنگ با كفار تعطیلى ندارد. من به جنگ مىروم» و با شتاب به سوى پیامبر(ص) رفت و وصیت كرد كه اموالش را به پیامبر(ص) بدهند تا در راه مصالح اسلام خرج كند. او نیز در جنگ احد شهید شد.
در مقابل اینگونه افراد، كسانى بودند كه به بهانههاى مختلف، از شركت در جنگ خوددارى كردند و و خانهنشینى و تنپرورى را به یارى پیامبر(ص) ترجیح دادند. خداوند مىفرماید:
آیا كسى كه به راه خشنودى خدا مىرود، همانند كسى است كه به خشم خدا دچار مىشود؟ و جایگاه او جهنم است و چه بازگشتگاه بَدى است!
آنان نزد خدا درجاتى دارند و خدا به آنچه مىكنند بیناست.
آیات 162 و 163
بزرگترین نعمت خداوند
یكى از بزرگترین نعمتهایى كه خداوند مهربان به انسانها داده این است كه براى هدایتشان، پیامبرى از میان خودشان برگزید. پیامبران براى راهنمایىِ بشر به سوى سعادت و نیكبختى سه برنامه مهم داشتند:
اول آن كه آیات پروردگار را بر مردم خواندند و آنان را با خداوند مهربان و نعمتهایش آشنا ساختند. دوم آن كه مردم را تزكیه و تربیت كردند و آنان را با اخلاق و خصوصیات انسانى آشنا ساختند و خوبىها و پاكىها را از بدىها و ناپاكىها جدا كردند. سوم آن كه مردم را تعلیم دادند و حقایق و هدفهاى زندگى را به آنان شناساندند.
خداوند، در مورد این نعمت بزرگ مىفرماید:
به یقین خداوند بر مومنان منت گذاشت وقتى كه در میان آنان، پیامبرى از خودشان برانگیخت كه آیات او را بر آنان بخواند و آنان را پاك سازد و كتاب و حكمت به آنان بیاموزد، و پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند.
آیهی 164
از خودِ شماست
پس از جنگ احد، بعضى از مسلمانان از نتیجهی دردناك جنگ، بسیار غمگین بودند و مرتب مىگفتند این مصیبت چگونه بر سر ما آمد؟
گویا فراموش كرده بودند زمانى را كه پیامبر اكرم(ص) به آنان گفت براى جنگ با كفار آماده شوند و از جان و مال و شهر خود دفاع كنند، ولى عدهاى افراد سست ایمان به دلایل گوناگون از شركت در جنگ خوددارى كردند و گفتند: «این جنگ نیست، نوعى خودكشى است، ما نمىتوانیم در مقابلِ نیروى كفار ایستادگى كنیم، ولى اگر در شهر بجنگید، ما هم در جنگ شركت مىكنیم! »و بهانههاى مختلف دیگرى آوردند.
و گویا فراموش كرده بودند كه عدهاى در جنگ از دستور پیامبر(ص) سرپیچى كردند و به دلیلِ دنیا دوستى، گذرگاه حساس عینین را رها كردند و به جمعآورى غنایم مشغول شدند؛ یا فراموش كرده بودند كه عدهاى تا احساس خطر كردند از ترس جان خود، پیامبر(ص) و یارانش را تنها گذاشتند و از میدان جنگ فرار كردند.
خداوند مهربان به آنان و تمام كسانى كه نمىدانند مصیبتها از كجا مىرسند پاسخ مىدهد:
آیا هنگامى كه مصیبتى به شما رسید در حالى كه دو برابر آن مصیبت را وارد كرده بودید، گفتید این از كجاست؟ بگو آن از جانب خودتان است. به راستى خداوند بر هر چیزى قادر است. و آنچه به شما در روز برخورد آن دو گروه رسید به فرمان خدا بود تا مومنان واقعى شناخته شوند و براى این كه منافقان شناخته شوند؛ و به ایشان گفته شد بیایید در راه خدا بجنگید یا دفاع كنید، گفتند اگر جنگیدن مىدانستیم حتماً از شما پیروى مىكردیم. در آن روز آنان به كفر نزدیكتر از ایمان بودند. به زبانشان چیزهایى مىگویند كه در دل ایشان نیست و خدا به آنچه پنهان مىكنند داناتر است.
آیات 165 الى 167
آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
سوره ی آل عمران - آیات 92 الی 200 جزء چهارم