سوره ی ال عمران - آیات 152 الی 155
گذرگاه را رها نكنید
پیامبر اكرم(ص) در شكاف كوه احد كه «عینین» نام داشت، یكى از یاران باوفایش به نام «عبدالله بن جبیر» را همراه با پنجاه تیرانداز قرار داد تا از این گذرگاه مراقبت كنند. پیامبر(ص) به آنان فرمود: اگر دیدید دشمن پیروز شده و ما را قطعه قطعه مىكنند، جلو نیایید و اگر پیروز شدیم و مشغول جمعآورى غنایم بودیم، براى جمعآورى غنایم نیایید و در هر صورت، گذرگاه را رها نكنید. اما وقتى در مرحله اول جنگ، مسلمانان پیروز شدند و دشمن را وادار به عقبنشینى كردند، یاران جبیر گفتند دیگر جنگ تمام شده. ما باید برویم و در جمعآورى غنایم كمك كنیم. جبیر با آنان شدیداً مخالفت كرد و اجازه رفتن به آنان نداد. اما آنان سرپیچى كردند و گذرگاه را رها كردند و براى جمعآورى غنایم پایین رفتند. كمتر از ده نفر با جبیر در شكاف كوه باقى ماندند. «خالد بن ولید» كه از دور مراقب گذرگاه و منتظر چنین فرصتى بود، با عدهاى سواره نظام حركت كرد و به «عكرمﺝ” بن ابوجهل» گفت كه از پشت سرشان برود. این دو گروه به طرف گذرگاه رفتند. گروه «عكرمﺝ” بن ابوجهل» با «جبیر» و یارانش درگیر شد و آنان را به شهادت رساند و گروه «خالد» از پشت سر، به مسلمانان حمله كرد.
خداوند مهربان مىفرماید:
و به یقین وعدهی خدا با شما راست بود در آن هنگام كه به فرمان او آنان را مىكشتید تا این كه سستى كردید و در كار با یكدیگر به نزاع پرداختید و پس از این كه آنچه را دوست داشتید به شما نشان داد نافرمانى كردید. بعضى از شما دنیا را مىخواهد و گروهى از شما آخرت را مىخواهد سپس براى آن كه شما را آزمایش كند، شما را از آنان منصرف كرد. و شما را بخشید و خدا به مومنان بخشش دارد.
آیه 152
اندوهگین نشوید
در جنگ احد، بعد از آن كه كفار فریاد زدند: «محمد كشته شد»، عدهاى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند و حتى پشت سرشان را هم نگاه نمىكردند. پیامبر(ص) آنان را صدا مىزد كه برگردند، اما آنان از ترسِ جانشان حاضر نبودند برگردند.
بعد از آن كه مسلمانان شكست خوردند و به طرف كوه عقبنشینى كردند، كافران براى چند دقیقه شعارهایى دادند كه پیامبر(ص) به مسلمانان آموخت كه پاسخ دهند. سپس مسلمانان بالاى كوه آرام گرفتند. همه در فكر بودند. اما بعضى از مسلمانان شك كرده بودند كه اگر پیامبر(ص) به حق است چرا شكست خورد و زخمى شد.
خداوند پرده از رازشان برمىدارد و در اینباره مىفرماید:
هنگامى كه در حال فرار بالا مىرفتید و به هیچ كس توجه نمىكردید و پیامبر شما را از پشت سرتان صدا مىزد. پس به سزاى آن، غمى بر غم شما افزود. تا براى آنچه كه از دست دادهاید یا رنجى كه به شما رسیده است، اندوهگین نشوید. و خدا به آنچه مىكنید آگاه است.
آنگاه پس از آن اندوه، او به شما ایمنى داد چنان كه گروهى را خواب آرام فراگرفت و گروهى در فكر جان خود بودند و همچون گمانهاى جاهلیت، دربارهی خدا گمانهاى نادرست مىكردند. مىگفتند: آیا هرگز كار به دست ما خواهد افتاد؟ بگو تمام كارها به دست خداست. آنان در دل خود چیزى را پنهان مىدارند كه براى تو آشكار نمىكنند. مىگویند: اگر ما اختیارى داشتیم، اینجا كشته نمىشدیم. بگو اگر شما در خانههاى خود بودید، آن كسانى كه كشته شدن برایشان مقرر شده بود، حتماً به سوى قتلگاه خویش مىرفتند. و اینها براى این است كه خداوند آنچه را در دلهاى شما پنهان است، آزمایش كند و آنچه در دلهاى شماست پاك سازد، و خداوند به آنچه در دلهاست دانا است.
آیات 153 و 154
خداوند آنان را بخشید
خداوند بخشنده، كسانى را كه در جنگ احد فرار كردند بخشید و فرمود:
كسانى از شما كه در روز روبرو شدن دو گروه فرار كردند بر اثر بعضى از كارهایى كه كرده بودند شیطان فریبشان داد و خداوند آنان را بخشید، به راستى خداوند آمرزندهی بردبار است.
آیهی 155
آشنایی با قرآن کریم برای نوجوانان
سوره ی آل عمران - آیات 92 الی 200 جزء چهارم