زندگی خصوصی بازیگران

وسوسه اطلاع از زندگی خصوصی چهره های مطرح ، معدود به سال های اخیر نیست؛ از ابتدای رونق صنعت فیلمسازی بوده . همان چیزی که از آن به عنوان ژورنالیسم زرد نام برده می شود.

در ایران هم از ابتدای ورود سینما، بازیگران جایی ویژه روی جلد مجلات داشته اند. نیمه دوم دهه هفتاد و نیمه اول دهه هشتاد ، اوج بازارگرمی این مجلات بود که به مرور و با ارتقای سطح فرهنگ عمومی، ظهور مجلات فرهنگی و تغییر ذائقه جامعه رونق این گونه نشریات از سکه افتاد.

در سال های اخیر بحث «زندگی خصوصی هنرمندان» از مجلات مکتوب به فضای مجازی رفته. ابتدا وبلاگ بود و حالا فیس بوک و اینستاگرام و .... منتهی خود بازیگران به طور مستقیم بر آن چه روی صفحه شخصی شان منتشر می شود ، نظارت دارند و دیگر کار به تکذیب و شکایت کشیده نمی شود. هنرمندان از علائق و سبک زندگی خود و می گویند و هواداران شان بی واسطه با آن ها در ارتباط اند.

با این حال اخبار زندگی خصوصی هنرمندان حالا به شکلی دیگر به بیرون درز می کند و هر بار هم به نوعی با واکنش آنها همراه می شود. یکی از موضوعاتی که به شدت از طرف علاقمندان هر بازیگر دنبال می شود مربوط به زندگی شخصی آنهاست؛ مخصوصا اتفاقاتی مانند ازدواج و طلاق. بارها شنیده اید که فلان بازیگر ازدواج کرد یا طلاق گرفت. مطرح شدن این اخبار معمولا در ابتدا با شنیده ها و اما و اگر همراه است و هیچ منبعی خبر موثق را اعلام نمی کند. ماجرا گاهی تا جایی پیش می رود که شخص مورد نظر جز تکذیب و یا تأیید خبر چاره ای ندارد. چرا که اگر این کار را نکند نه تنها موضوع فراموش نمی شود بلکه دامنه شایعات و حدس و گمان ها قوت هم می گیرد. اما گاهی اوقات ماجرا به همین جا ختم نمی شود و بعد از روشن شدن ماجرا حالا وقت تحلیل ها و پاسخ های برخی رسانه ها و مردم است تا از زاویه ای دیگر، همان حریم خصوصی سوژه گمانه زنی های تازه شود.

همه آدم ها محدوده ای تعریف شده برای خود دارند که ترجیح می دهند تنها برای خودشان باشد و دیگران اطلاعی از آن نداشته باشند اما گاهی اوقات کنجکاوی ها (وحتی حس فضولی) تمام سعی خود را می کند تا وارد این حریم شود و هر طور شده به آن چیزهایی که می خواهد برسد.

در مطرح شدن این اخبار چند نکته وجود دارد که رعایت بخشی از آن بر عهده خود بازیگران و تعدادی هم مربوط به دیگران یعنی رسانه ها و مردم می شود.

گاهی صحبت ها و رفتاری که از طرف بازیگران رخ می دهد به شایعات دامن می زند و دیگران را ترغیب به دانستن می کند. گاهی هم رسانه ها هستند که با پرداخت بی مورد ، یک موضوع را سر زبان ها می اندازند. وقتی هم موضوع رسانه ای شد دیگر جایی برای پنهان کردن نمی ماند و حالا این مخاطبان هستند که از هر فرصتی برای فهمیدن بیشتر اصل ماجرا استفاده می کنند.

یکی از موضوعاتی که درباره زندگی شخصی هنرمندان به سرعت پخش می شود و دنبال کردن آن برای مخاطب جذابیت دارد موضوع ازدواج و طلاق بازیگران است به ویژه اینکه هردو نفر از هنرمندان باشند و بعد از این خبر تازه کنجکاوی جدیدی هم ایجاد می شود و آن دانستن اینکه علت جدایی چه بوده یا هرکدام از آن دو هنرمند بعد از جدایی چه می کنند، ازدواج کرده اند یا نه و ...

پیش تر درباره تبعات چنین اتفاقی نکاتی مطرح کرده بودیم و باز هم تاکید می کنیم ، باید جامعه به سطحی برسد که بداند شخصیت واقعی با کاراکتری که از او در فیلم و سریال ها دیده ایم متفاوت است. او زندگی شخصی خود را دارد و نباید رفتار و سکناتش «الگو» تعریف شود.

فضای باز رسانه ای یا از بین رفتن حساسیت عمومی؟

نکته دیگر این که فضای رسانه ای در این چند سال گشایش بیشتری داشته که نمونه اش را می توان در گفت و گوی اخیر علی ضیا با رامبد جوان روی آنتن زنده شبکه سه دید. هر چند مخاطب ِ بی اطلاع به طور کامل و دقیق متوجه منظور نشد اما کاربر فضای مجازی به اصل قضیه پی برد. او در این مدت این تیترها به چشمش خورده:« ظاهرا شایعات درباره رامبد جوان حقیقت دارد و همسرش از او درخواست جدایی کرده/ هومن سیدی و آزاده صمدی از هم جدا شدند/ طلاق آزاده نامداری از فرزاد حسنی تأیید شد و ....»

حال سوال این است که قواعد بازی عوض شده و با فضای باز رسانه ای روبرو هستیم یا حساسیت عمومی رنگ باخته؟ قطعا حساسیت های قاطبه مردم تغییر نکرده و حالا وظیفه رسانه است که با فرهنگ سازی و برخورد درست و بقاعده با این نوع اتفاقات، آن ها را هدایت کند.

زندگی شخصی ام مال خودم است

در سه نمونه ای که ذکرش رفت، یک نکته در واکنش افراد مشترک است و آن هم دلخوری نسبت به پیگیری و پرداختن بیش از حد به زندگی خصوصی آنها است.

رامبد جوان همین چند شب پیش با حضور در برنامه بعضیا گفت: من دلیل این هیجان و شهوت دیگران برای سرک کشیدن در زندگی خصوصی افراد را نمی‌دانم چیست و چرا اینقدر زیاد است. حتی جایی مطلب نوشتم که نمی‌دانم چرا بعضی وقت‌ها برخی اینقدر وقیحانه در زندگی آدم جستجو می‌کنند. ترجیح می‌دهم به عنوان یک رفتار مقاومتی در برابر این جنس از هیجان برای دانستن زندگی شخصی، کاملا به حق در برابر همه اعلام کنم دوست ندارم درباره زندگی خصوصی‌ام روی آنتن رسانه ملی حرف بزنم. اگر می‌خواستم حرف بزنم به جای خانه در خیابان زندگی می‌کردم. دوست ندارم کسی درباره زندگی خصوصی‌ام از من سوال بپرسد، زندگی خودم است مال خودم است.

و یا هومن سیدی که بعد از گمانه زنی های زیاد درباره طلاق او از آزاده صمدی بالاخره چند روز پیش در صفحه اینستاگرامش نوشت: گاهی به دلیل علاقه شما شاهد این هستم که جزئیاتی از زندگی خصوصی ام تبدیل به موضوع ذهنی عده ای از دوستان شده. بی شک زندگی من هم مثل هرکدوم از شماها تشکیل شده از دوایر شخصی و خصوصی که ترجیح می دم در حجاب عرف های رایج فرهنگی باقی بمونه اما از اونجاییکه احترام زیادی براتون قائلم و پیگیری های شمارو توجه دوستانه تعریف و تحلیل می کنم باید به اطلاعتون برسونم که زندگی مشترکم با سرکار خانم آزاده صمدی نزدیک به یک سال است که به اتمام رسیده. امیدوارم با این توضیح که با بهترین نیت های قلبی برای شما عزیزان همراه بوده و هدف از اون پاسخ به شبهات ذهنی بعضی از دوستان است باب گفتگو، اظهارنظر، اعلام تأسف و گمانه زنی و باقی واکنش ها به کلی بسته و موضوع به کلی مختومه گردد.

آزاده نامداری هم که به علنی شدن ماجرای جدایی اش از فرزاد حسنی در شبکه های اجتماعی و خبرگزاری ها خیلی پرداخت شد، بارها گله را داشته که چرا باید یک اتفاق در زندگی شخصی او تا این اندازه رسانه ای شود و او تا مدت ها مجبور به پاسخگویی باشد. هر چند که سهم خود خانم نامداری در دامن زدن به رازهای زندگی اش کم نیست.

الهام چرخنده و فرشید نوابی اما با نگارش یک متن و انتشار آن از سوی یک روزنامه سینمایی (بانی فیلم) جدایی شان را رسانه ای کردند. اتفاقی که تحت لوای تغییر رویه خانم چرخنده و انتخاب سبک تازه ای از زندگی و اظهارات متنوعش ، رنگ باخت.

این داستان ادامه دارد ؛ باید هم سلبریتی ها قواعد بازی را یاد بگیرند ، هم رسانه ها و هم مردم. در عصر دسترسی آزاد و فوری به اطلاعات تنها «فرهنگ غنی » است که به کار می آید.

 بخش ارتباطات تبیان

مطلب مرتبط:

حصار محترم زندگی خصوصی جوان