تبیان، دستیار زندگی
بهرام رادان از معدود ستاره های موفق سینمای ما بعد از انقلاب است كه از اواخر دهه 80 حضوری مستمر و موفق داشته ؛ هم در فیلم های عامه پسند بازی كرده و هم فیلم های خاص. با كسب دو سیمرغ كارنامه ای متنوع دارد و همواره انتخاب هایش برای مخاطبان وسوسه برانگیز بوده.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بهرام رادان در سه نگاه


بهرام رادان از معدود ستاره های موفق سینمای ما بعد از انقلاب است كه از اواخر دهه 80 حضوری مستمر و موفق داشته ؛ هم در فیلم های عامه پسند بازی كرده و هم فیلم های خاص. با كسب دو سیمرغ كارنامه ای متنوع دارد و همواره انتخاب هایش برای مخاطبان وسوسه برانگیز بوده.

بهرام رادان در سه نگاه

او این روزها«تراژدی» روی اکران دارد و به همین بهانه کارنامه اش در سه دوره تحلیل شده ؛ مبنای این تقسیم بندی دو سیمرغ بلورینی است كه از جشنواره فجر گرفته و نقطه عطف بازیگری اش شده.

دوره اول

بهرام رادان با «شور عشق» به سینما آمد؛‌ آخر دهه 80. طبعا اولین انتخاب محل ارزیابی توانایی یك بازیگر نیست. رادان اما جزو چشم رنگی های سینما تعریف شد كه احتمالا چند صباح دیگر فراموش می شود. بویژه آن كه داستان «شور عشق» فیلم موفقی از آب در نیامد و بر این سوء تفاهم دامن زد. او در دومین انتخابش «آواز قو» شمایل جوان عاصی و معترض ابتدای دهه هشتاد را بر تن كرد و نشان داد برای ماندن آمده.

بهترین انتخاب: آواز قو

بدترین انتخاب: رز زرد

انتخاب جاه طلبانه: گاوخونی

فیلم «گاوخونی» انتخاب جاه طلبانه رادان در دوره اول است. بهروز افخمی رمان تحسین شده جعفر مدرس صادقی را به شیوه نامتعارف تصویر كرد و البته با وجود اكران معدود مورد توجه منتقدان و علاقمندان سخت گیر سینما قرار گرفت. در این فیلم 70 دقیقه فقط صدای رادان به گوش می رسید و بعد از آن بود كه تصویرش هم در قاب قرار گرفت.

انتخاب نافرجام: آبی

همه شرایط حكایت از توفیق فیلم«آبی» داشت. حمید لبخنده بعد از كارگردانی دو سریال پرمخاطب «در قلب من » و «در پناه تو» به سینما آمد تا نخستین فیلمش را تجربه كند. فیلمنامه اگرچه تمی آشنا داشت اما می شد حداقل به گیشه اش امید داشت. ویژگی مهم دیگر فیلم از منظر بهرام رادان ، بازی مقابل سوپراستار وقت سینما یعنی هدیه تهرانی است آن هم در شرایطی كه او سومین گامش را قرار است در سینما بردارد. «آبی» اما نتوانست حداقل انتظارها را برآورده سازد. فیلم شكست كاملی برای لبخنده بود تا جایی كه دیگر هیچ گاه سراغ سینما نرفت.

مهم ترین دستاورد: طبعا «دیده شدن» و «تثبیت شدن» مهم ترین دستاورد بهرام رادان در دوره اول فعالیت در سینما است. او آرام آرام تلاش كرد از یك بازیگر صرفا تجاری فاصله بگیرد و در فیلم های خاص هم بازی كند . «شمعی در باد» ساخته پوران درخشنده ادامه همان دغدغه ای است كه پیش تر در «گاوخونی» نشان داده بود. رادان برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از بیست و دومین جشنواره فجر در سال1382 شد تا نقطه عطف اول كارنامه بازیگری اش با «شمعی در باد» رقم بخورد.

دوره دوم

بهرام رادان بعد از تصاحب سیمرغ بهترین بازیگر جشنواره بیست و دوم همه تلاشش را به کار می بنند که انتخاب های درستی داشته باشد و وزن کارنامه اش را نه فقط به لحاظ کمی بلکه به لحاظ کیفی افزایش دهد. از همین رو در کارنامه او در این دوره نام کارگردانانی چون مسعود کیمیایی، رخشان بنی اعتماد ، سیروس الوند و ابوالحسن داودی دیده می شود. او در این دوره به خیلی از پیشنهادهایش که اکثر متعلق به سینمای تجاری و از نوع فیلم های دوره اول کارنامه کاریش هست پاسخ منفی می دهد.

بهترین انتخاب: گیلانه

بی شک بهترین انتخاب رادان در این دوره فیلم «گیلانه» است . او با تیزهوشی هر چه تمام تر نقش اسماعیل را در «گیلانه» به دست آورد تا هم به واسطه کار با رخشان بنی اعتماد به کارنامه اش وزن و اعتبار بدهد و هم اینکه با ایفای یک نقش سخت و بی دیالوگ توانایی های خود را به عنوان بازیگر به رخ بکشاند.

بدترین انتخاب: ازدواج صورتی و چهار انگشتی

انتخاب جاه طلبانه: تقاطع

درست در سال های تثبیت و در حالی که تبدیل به بازیگر محبوب مردم شده بود و به نوعی حضورش گیشه یک فیلم را تضمین می کرد ، دست به انتخابی جاه طلبانه زد و تصمیم گرفت تا در فیلم «تقاطع» عهده دار یک نقش منفی شود. او با وجود اینکه برای بازی در نقش جوان اول و مثبت فیلم به کار دعوت شده بود ترجیح داد تا نقش منفی فیلم را بازی کند. او دوباره از این فرصت استفاده کرد تا بار دیگر و اینبار در فیلمی قابل اعتنا عهده دار نقش کاراکتر بدمن فیلم باشد تا به این ترتیب بازهم بخشی دیگر از توانایی هایش را به رخ بکشد. نقش «پدرام» در «تقاطع» تا به اینجا بهترین نقش منفی کارنامه کاری این بازیگر است.

طبعا «دیده شدن» و «تثبیت شدن» مهم ترین دستاورد بهرام رادان در دوره اول فعالیت در سینما است. او آرام آرام تلاش كرد از یك بازیگر صرفا تجاری فاصله بگیرد و در فیلم های خاص هم بازی كند .

انتخاب نافرجام: سربازهای جمعه و حکم

در ادامه پربار بار کردن کارنامه اش به پیشنهاد مسعود کیمیایی برای بازی در «سربازهای جمعه» پاسخ مثبت می دهد. انتخاب به درستی انجام شده، کیمیایی بعد از ماجراهای سفرش به کانادا به ایران برگشته و می خواهد با سربازهای جمعه خودی نشان دهد. «هدایت فیلم » تهیه کننده فیلم است و جمعی از بهترین بازیگران آن سال ها هم در فیلم حضور دارند از جمله محمد رضا فروتن، پژمان بازغی و مریلا زارعی بنابراین همه چیز مهیا ست تا رادان حضوری پربار دریکی از فیلم های کیمیایی را تجربه کند. اما نقشش، نقشی نیست که در این میان دیده شود، یکی از سربازها که فقط هست. این ماجرا به شکلی دیگر در «حکم» در دومین همکاری او با کیمیایی هم اتفاق می افتد. نقش او کاملا زیر سایه نقش پولاد، لیلا حاتمی و عزت الله انتظامی قرار می گیرد.

مهم ترین دستاورد: بهرام رادان خیلی تیزهوشانه در مسیری حرکت کرد و دست به انتخاب هایی زد که در نهایت مسیرش در پایان این دوره منتهی به حضور در فیلم «سنتوری» شد. بازی های متفوت و قابل اعتنا، جلب اعتماد کارگردانان صاحب نام برای حضور در آثارشان همه و همه دست به دست هم داد تا داریوش مهرجویی که برای انتخاب نقش «علی سنتوری» کاملا بلاتکلیف بود، رادان را برای این فیلم انتخاب کند. انتخابی که در نهایت بیش از آنکه به نفع رادان تمام شود، به نفع مهرجویی و سنتوری تمام شد و رادان توانست با یک بازی استثنایی «علی سنتوری» را در حافظه تاریخی سینمای ایران ثبت کند. تا اینجا که رادان سی و پنج ساله شد و بیش از پانزده سال از حضورش در سینما گذشته « علی سنتوری» بهترین نقش اوست.

دوره سوم

فیلم «سنتوری» ، همكاری با داریوش مهرجویی و كسب دومین سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر كار بهرام رادان را بشدت سخت كرد! حالا او باید هم حواسش به نقش باشد و هم نام كارگردان، این دغدغه همچنان بخوبی مشهود است.

بهترین انتخاب: سنتوری / بی پولی

بدترین انتخاب:یكی از ما دو نفر

انتخاب جاه طلبانه: تهران 1500

بهرام عظیمی سال ها روی اولین انیمیشن بلند سینمایی ایران كار می كرد ؛ چند نفر از بازیگران مطرح را دور هم جمع كرد و در نهایت نوروز 93 «تهران 1500» اكران عمومی شد. بهرام رادان هم در ادامه تجربه گرایی و البته جاه طلبی اش در این انیمیشن نقش راننده تاكسی را بر عهده گرفت. اتفاقا حاصل كار گرافیكی بهرام عظیمی مورد توجه قرار گرفت . پاشنه آشیل انیمیشن فیلمنامه قوام نیافته آن بود كه باعث شد«تهران 1500» اتفاقی ویژه در سینمای ما رقم نزند. به هر حال رادان این بار اجازه داد شمایلش تبدیل به تصویری انیمشنی شود و تجربه ای تازه به كارنامه اش اضافه كند. از قضا او ایفاگر یكی از كاركترهای شیرین فیلم بود و بخشی از خصلت بازیگری اش بخوبی در این نقش انیمیشنی ارائه شد.

انتخاب نافرجام: راه آبی ابریشم / تردید

محمد بزرگ نیا كارگردان صاحب نام و محترم سینمای ما است . او بعد از ساخت فیلم های تحسین شده «كشتی آنجلیكا» ، «طوفان» و «جنگ نفت كش ها» قصد داشت این بار فیلمی عظیم روی آب بسازد. تبحر او و امكاناتی كه در اختیار داشت ، خیلی ها را به « راه آبی ابریشم » بشدت امیدوار كرد. حاصل اما شكستی به تمام معنا بود كه نه مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نه مخاطبان. طبعا برای بهرام رادان هم نتیجه ای جز افسوس باقی نماند. «تردید» دیگر تجربه نافرجام رادان است. واروژ كریم مسیحی 17 سال پس از فیلم موفق «پرده آخر» سراغ اقتباسی از نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر رفت. فیلم در جشنواره فجر به سیمرغ هم رسید اما هیچ توفیقی میان مخاطبان نیافت و عملا به پروژه نافرجام رادان تبدیل شد.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منابع: هفت صبح ، سوره سینما