تبیان، دستیار زندگی
مردم ورامین همواره پیشگام مبارزه علیه رژیم ستم شاهی بودند و در 15 خرداد سال 42 و 10 دی ماه سال 57 بهترین جوانان خود را تقدیم انقلاب و اسلام کردند. به همین منظور شهادت «شهید محمدحسین شیرازی» از شهدای حادثه 10دی 57 ورامین را از زبان تنها برادرش روایت می کنی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک حادثه معمولی!


مردم ورامین همواره پیشگام مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی بودند و در 15 خرداد سال 42 و 10 دی‌ماه سال 57 بهترین جوانان خود را تقدیم انقلاب و اسلام کردند. به همین منظور شهادت «شهید محمدحسین شیرازی» از شهدای حادثه 10دی 57 ورامین را از زبان تنها برادرش روایت می‌کنیم.

یک حادثه معمولی!

در قیام دهم دی‌ماه سال 57 مردم ورامین 'محمدحسین شیرازی، حسن کریمی، مسعود میرزایی و ابوالفتح گل عباسی' به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

حادثه معمولی نیست

حجت‌الاسلام سید محسن محمودی اظهار داشت: حادثه 10 دی 1357 ورامین یک حادثه عادی و معمولی نیست بلکه به‌عنوان برگ زرینی در تاریخ این دیار ثبت‌شده و همواره موجب افتخار مردم ورامین بوده و است.

در روز 10 دی 1357 مردم ولایتمدار ورامین که در 15 خرداد سال 1342 پایبندی خود را به نهضت امام راحل نشان داده بودند بار دیگر نسبت به جنایات رژیم پهلوی اعتراض کردند.

وی ادامه داد: حرکت مردم ورامین در این روز آن‌چنان موجب ترس و واهمه رژیم پهلوی شد که آنان دست به اسلحه بردند و تعداد زیادی از معترضین را به خاک و خون کشیدند که در این میان شهیدان شیرازی، میرزایی و کریمی به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.

محمودی اضافه کرد: اگرچه شهیدان شیرازی، کریمی، میرزایی، گل عباسی و سهم دینی از میان ما رفتند و خون مطهرشان سبب شد تا روند پیروزی انقلاب اسلامی سرعت بخشیده شود اما هیچ‌گاه یاد و نامشان از تاریخ این دیار پاک شدنی نیست.

روز خونین

«شهید محمدحسین شیرازی» یکی از شهدای دهم دی‌ماه سال 57 ورامین است که در آن روز خونین به دست عوامل شاه به شهادت رسید. او از همان عنوان جوانی به افشاگری علیه رژیم شاه پرداخت .

گفت‌وگوی زیر با برادر این شهید انجام‌شده است که ازنظر گرامی‌تان می‌گذرد.

‌محمدرضا شیرازی متولد سال 1338 برادر «شهید محمدحسین شیرازی» می‌گوید: متولد20 آبان ماه 1330در منطقه کارخانه قند است.

تحصیلات ابتدایی‌اش را در مدرسه رینه باجک محله‌مان گذراند، راهنمایی را در مدرسه معین و دبیرستان را در دبیرستان کارخانه قند که بعدها به نام خودش نام‌گذاری شد گذراند.

شهیدان شیرازی، کریمی، میرزایی، گل عباسی و سهم دینی از میان ما رفتند و خون مطهرشان سبب شد

ما در یک خانواده بسیار مذهبی پرورش یافتیم و پدرم به علت ظلم‌هایی که به او شده بود تصمیم به مبارزه با شاه را گرفت.برادرم اعلامیه‌های امام را در دبیرستان همراه دوستان خود تقسیم می‌کرد و در تهران پخش می‌کرد و من نیز به‌عنوان راننده موتور او را در روستاهای ورامین برده و اعلامیه‌ها را پخش می‌کردیم.

محمدحسین وقتی دیپلم گرفت به شرکت ایران یوروپ که مربوط به شاپور غلامرضا پهلوی بود رفت و به‌عنوان مسئول ترابری شروع به کارکرد.

او چون با ماشین‌های سنگین به شهرستان می‌رفت خیلی راحت اعلامیه‌ها را پخش می‌کرد و حتی یک‌بار در شهر قوچان تحت تعقیب قرارگرفته و چماق به دستان آنجا او را تحت تعقیب داشتند و او با زرنگی خود را به کر و لالی می‌زند و آن‌ها از کار خود منصرف می‌شوند.

یک حادثه معمولی!

روز نهم دی‌ماه سال 57 آیت‌الله فلسفی در حسینیه بنی فاطمه علیه رژیم سخنرانی می‌کرد و وقتی به سمت حسینیه حرکت کردیم تعدادی از نیروهای شهربانی برای ایجاد رعب و وحشت بین مردم تعدادی از مغازه‌ها را آتش زدند و خودم دیدم که مقابل شهربانی ساوه و امامزاده کوکب والدین و نیروهای امنیتی او را با دست‌نشان می‌دادند و من با اخطار گفتم که مواظب خودت باش.

روز دهم دی‌ماه امام‌جمعه ورامین آیت‌الله محمودی درخواست تظاهرات علیه رژیم را دادند و مردم درحالی‌که راهپیمایی می‌کردند با هجوم نیروهای گارد مواجه شدند.

در این وضعیت بود که «مقصود واحدی» روبه روی خیابان حامدی سابق و مهدیه فعلی «شهید حسن کریمی» را به شهادت رساندند و وقتی جنازه او را بر روی یک لنگه در گذاشتیم در حال شعار دادن و تشیع او به سمت مسجد صاحب زمان بودیم که در مقابل امامزاده کوکب والدین شهیدان «مسعود میرزایی و محمدحسین شیرازی» را مورد اصابت گلوله قراردادند.

بعد از شهادت محمدحسین جنازه او را به روستای کهنه گل و امامزاده یحیی انتقال دادیم. ابتدا قرار شد در آنجا به خاک سپرده شود اما به دلیل اینکه احتمال داده می‌شد جنازه توسط عوامل ساواک گرفته شود به تکیه شاه حسین ورامین انتقال دادیم و به خاطر تکه‌تکه شدن بدن برادرم در اثر رگبار مسلسل بدون غسل دادن و با دادن تیمم و لباس در تکیه شاه حسین به خاک سپرده شد.

روز دهم دی‌ماه امام‌جمعه ورامین آیت‌الله محمودی درخواست تظاهرات علیه رژیم را دادند و مردم درحالی‌که راهپیمایی می‌کردند با هجوم نیروهای گارد مواجه شدند

بعد از شهادت او ما در تعقیب قاتل برادرم بودیم که یکی از بچه‌های ورامین استوار علی نوروزی را در تهران دستگیر کرد.

در دادگاه او منکر شلیک گلوله شد و قرار شد تیر شلیک‌شده نوروزی و تیری که در بدن برادرم اصابت کرده بود بررسی شود. بعد از دو ماه از طرف پزشک قانونی تهران و ورامین و حاج‌آقا محمودی اجازه نبش قبر صادر شد و قبر شکافته شد و تشخیص داده شد که استوار نوروزی برادرم را به شهادت رسانده است.

بدن برادرم بعد از دو ماه تازه بود به‌طوری‌که به گفته دکتر موسوی عرق پیشانی او گرم و تازه بود.

فرآوری: سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


منابع: خبرگزاری: فارس/مهر/ایرنا

مطالب مرتبط:

آرامگاهش چون شمعی می‌درخشد

جانباز انقلاب

احمد پهلوان بود