تبیان، دستیار زندگی
عملیات کربلای چهاربا رمز محمد رسول الله(ص) درمنطقه عملیاتی غرب اروند رود آغازشد و به همت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفت . درجنگ تحمیلی عملیاتهای زیادی انجام شد که اکثر قریب به اتفاق آنها به قسمت اعظم نتایج پیش بینی شده خود دست یافتند، ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

یک استثنا


عملیات کربلای چهاربا رمز محمد رسول الله(ص) درمنطقه عملیاتی غرب اروند رود آغازشد و به همت نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفت . درجنگ تحمیلی عملیاتهای زیادی انجام شد که اکثر قریب به اتفاق آنها به قسمت اعظم نتایج پیش بینی شده خود دست یافتند، اما در این میان کربلای چهار یک استثناست.

غواص گردان یاسین

عملیات کربلای 4 هیچ گاه مظلومیت و شجاعت رزمندگان را فراموش نمی کند. عملیاتی که رادارهای آمریکائی به جبران قضیه مک فارلین، تمام جزئیات عملیات را به عراقی ها داده بودند. رمز عملیات یا محمد(ص) بود که ساعت 22:45 روز سوم دی‌ماه سال 65 اعلام شد. مظلومیت شهدای عملیات کربلای چهار تداعی کننده غربت و مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایش در روز عاشورا است.

پشت صحنه بزرگترین ناکامی

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، شروع عملیات کربلای چهار را غیرمنتظره خوانده است.

وی می‌نویسد: مغرب به پایگاه رسیدیم. ارتباط با قرارگاه مقدم نداشتیم. معلوم نبود که امشب حمله آغاز می‌شود یا خیر؟ آقای سنجقی را به منطقه فرستادیم. نزدیک ساعت 10 بود که خبر دادند عملیات با نام کربلای 4 آغاز شده است؛ غافلگیر شدیم.... محسن رضایی و محسن رفیق دوست تلفنی خبر از موفقیت اولیه دادند. بعد از ساعت 12 شب خوابیدم. بیدارم کردند و گفتند عراق حمله را اعلام کرده است.

قرار شد اسم عملیات را کربلای 4 و هدف را جواب به شرارت‌های اخیر عراق اعلام کنیم.

عملیات سرنوشت

هاشمی در ادامه می‌نویسد: عملیات کربلای 4 با هدف تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب؛ با رمز «یا محمد(صلی الله علیه و آله)» انجام شد. با پیروزی در این عملیات شبه جزیره فاو کاملا آزاد شده و موقعیت ایران در خلیج فارس بیش از پیش تقویت می‌شد. در ابتدا سپاه تمایل داشت این عملیات بلافاصله پس از والفجر 8 انجام شود، ولی عملا به دلیل عدم آمادگی نیروها میسر نشد. از طرف دیگر سپاه درخواست 1500 گردان برای اجرای تضمین شده عملیات داشت که در این مورد هم به تنها 300 گردان بسنده کرد.

با شروع عملیات مشخص شد که دشمن از طرح عملیات خودی آگاه بوده و با آمادگی و هوشیاری کامل مهم‌ترین معبر عملیاتی یعنی معبر کم عرض آبی «ام الرصاص» (تنگه هرمز) را مسدود کرده است و در نتیجه با وجود برخی پیش‌روی‌ها، ایران از رسیدن به اهداف خود بازماند

درباره اهمیت این عملیات، همین بس که سال 65 را به سال سرنوشت جنگ نام‌گذاری کرده و این عملیات را عملیات سرنوشت می‌خواندند که در صورت پیروزی، ایران می‌توانست از راه دیپلماسی به جنگ پایان داده و صدام را ساقط نماید.

با شروع عملیات مشخص شد که دشمن از طرح عملیات خودی آگاه بوده و با آمادگی و هوشیاری کامل مهم‌ترین معبر عملیاتی یعنی معبر کم عرض آبی «ام الرصاص» (تنگه هرمز) را مسدود کرده است و در نتیجه با وجود برخی پیش‌روی‌ها، ایران از رسیدن به اهداف خود بازماند.

ساعت هفت صبح و قبل از اخبار رادیو، اهواز اعلان وضعیت قرمز کرد. این به معنای تحرک هواپیمای دشمن است. تلفنی اطلاع دادند که آقای سنجقی می‌آید و اخبار حمله را می‌آورد و گفتند به اهداف اولیه نرسیده‌اند.

... بالاخره آقای سنجقی آمد و معلوم شد به جز دو سه محور موفقیت نداشته‌ایم. کم کم روشن شد که از منطقه شلمچه و جزایر بوارین و ماهی عقب نشسته‌اند و از جنوب جزیره مینو که عبور کرده بودند و سرپل قابل توجهی، آن طرف اروند به دست آورده بودند نیز عقب نشسته‌اند. جزیره ام الرصاص را در تصرف دارند ولی گفتند در بیانیه نیاید که معلوم می‌شود تثبیت نشده‌اند.

4 نفر از 120 نفر

جانباز سید جواد کافی یکی از غواصان گردان یاسین در عملیات کربلای 4 است. از 120نفری که در گردان یاسین بودند فقط 4 نفر برگشتند که یکی هم این رزمنده نوجوان بود. آنها 8 روز در میان نیزارهای جزیره ماهی مقاومت کردند و به طور معجزه آسایی زنده ماندند. سید جواد که در زمان عملیات 16 سال بیشتر نداشت، خاطرات آن 8 روز را این چنین بیان می کند.

قرار بود دو گردان نوح و یاسین از لشگر 21 امام رضا به جزیره ماهی برویم و به عنوان خط شکن این جزیره را بگیریم تا بعد بچه ها با قایق بیایند و تا بصره پیشروی کنیم.

شب عملیات فرماندهان، ما را به دو صف کردند، حدود 120 نفر غواص بودیم. قرار شد سه نفر سرشان بیرون از آب باشد تا بچه ها در مسیر گم نشوند.

ما از نهر خیم وارد رودخانه شدیم. آب رودخانه در حالت مد بود. من مسوول دسته بودم و سرم از آب بیرون بود. آن قدر شدت آب زیاد بود که ما حتی یک «فین» ( کفش مخصوص غواصی) هم نزدیم.

تقریباً به نوک ماهی نزدیک شده بودیم که یک دفعه هواپیمای عراقی آمد و «فیدر» زد. ( فیدر منور هایی است که حدود یک ربع از ساعت در آسمان روشن است و مثل روز منطقه را روشن می کند) تا هواپیما «فیدر» زد، بچه ها به هم ریختند؛ چون انتظار چنین چیزی را نداشتیم.

در همان حال از خدا درخواستی کردم که هنوز که هنوزه به خاطر آن درخواست می سوزم و خودم را نمی بخشم. در دل گفتم: «خدایا ای کاش من شهید نشوم!»

زیر نور فیدر من همه جا را به خوبی می دیدم. یک چهار لول نوک جزیره ماهی گذاشته بودند که تیر رسام (تیرهایی که روشن است و وقتی به طرف شما می آید ما به خوبی آن را می بینی) به عمق آب شلیک می کرد. وحشتناک و غیرقابل پیش بینی در تله افتاده بودیم!

درخواستی برای سوختن

این بازمانده ادامه می‌دهد: در همان حال از خدا درخواستی کردم که هنوز که هنوزه به خاطر آن درخواست می سوزم و خودم را نمی بخشم. در دل گفتم: «خدایا ای کاش من شهید نشوم!»

مرا اول به بیمارستان صحرایی، بعد به بیمارستان اهواز و در آخر یک ماه در بیمارستان اراک بستری کردند. وقتی برای مرخصی به خانه رفتم به کوچه مان (کوچه جوادیه در خیابان طبرسی) که رسیدم، با عصا داشتم به سمت خانه می رفتم که مادرم را دیدم. گفتم سلام علیکم. سرش را بالا کرد و یک نگاهی به من کرد و گفت سلام آقا و بعد رد شد. گفتم مادر منم، جواد. گفت ای جواد تویی! مادرم مرا نشناخت.

تنها به فاصله 2 هفته از شکست عملیات کربلای 4 عملیات دیگری به نام کربلای 5 آغاز شد که اوج پیروزی ایران بر ارتش عراق محسوب می شود.

فرآوری : سامیه امینی

بخش فرهنگ پایداری  تبیان


منابع: سایت: شهید آوینی/ پایگاه خبری فرهنگ انقلاب، کتاب اوج دفاع

مطالب مرتبط:

 تهاجمی‌ به‌ عقبه‌ دشمن

کانال ها یک فرصت بودند

سه کربلا پس از فاو