تبیان، دستیار زندگی
یعقوب حیدری، نویسنده کودک و نوجوان در یادداشتی به شناخت شناسی و آنالیز یک حلقه مفقوده ادبیات جهان پرداخته که خودش آن را ادبیات دریا می نامد و در این نوشته به طبقه بندی، تعاریف و نمونه های آن اشاره کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ادبیات؛ از نوع دریایی!

ادبیات دریا؛ حلقه مفقوده ادبیات جهان

یعقوب حیدری*، نویسنده کودک و نوجوان در یادداشتی به شناخت‌شناسی و آنالیز یک حلقه مفقوده ادبیات جهان پرداخته که خودش آن را ادبیات دریا می نامد و در این نوشته به طبقه‌بندی، تعاریف و نمونه‌های آن اشاره کرده است.

فرآوری: زهره سمیعی- بخش ادبیات تبیان
دریا

در طبقه‌بندی‌های موجود ادبی، بر فرض از ادبیات روستایی و غیره نام برده شده، اما از ادبیاتی به نام دریا، به عبارتی: «ادبیات دریایی» و پرداختن مستقل و مجزا به آن، همواره غفلت شده است.

در این جغرافیا، بوده‌اند نویسندگانی، که تمامی یا فرازهایی از زندگانی‌شان، چون حلقه‌های تور، جای جای با چنین زندگی‌هایی، در هم تنیده بود. یا به تأثیر از این اتمسفر، قلمی و قدمی ادبی، و حتی هنری بوده است. در این راستا، ما سعی کرده‌ایم از بعد نوعی گونه‌شناسی، ساختاری از انواع این فراورده‌ها، به همراه تعاریف و نمونه‌ها، ارائه دهیم.

با توجه به منابع موجود، هشت نوع آثار ادبی ـ دریایی می‌توان استخراج کرد. انواعی که هر یک، به میزان تأثیرپذیری‌شان از دریا، از منظر طبقه‌بندی، تعریف و نوع خاصِ خودشان را دارند.

از نقطه نظر شناخت‌شناسی و آنالیزِ انواع آثار ادبی ـ دریایی، به اتفاق، بحث را پی می‌گیریم:

الف: نوعِ کاملا دریایی

در این آثار مبدأ، مقصد، مکان‌ها، ماجراها، شخصیت‌ها، و ...، همه دریایی‌اند. داستان‌ِ ماهی کوچولو، نوشته لئولیونی، از این دسته است.

موضوع این داستانِ سمبلیک، امروزی و مکتوب، درباره ماهی سیاه‌کوچولویی دور می‌زند که توانسته است از جنگ ماهی تُن زشتِ بیقواره شکمویی، جانِ سالم به در ببرد و سرانجام، روانه دریایی بزرگ شود.

ب: نوع قسمتی دریایی

همانطور که از عنوانش پیداست، فقط قسمتی از این‌گونه آثار، دریایی‌اند و بقیه قسمت‌ها، ارتباطی با دریا ندارند.

«سرگذشتِ پسر بچه خوب» نوشته مارک تواین، از این دسته است، داستانی از ژانر رئال، امروزی و مکتوب؛ که خلاصه‌ای از آن را مرور می‌کنیم:

پسر بچه‌ای بود به نام ژاکب بلیونس؛ که به نظرِ هم سن و سال‌هایش و دیگران، رفتارهای عجیب و غریبی داشت. بزرگترین سرگرمی او، مطالعه کتاب‌های درسی، به خصوص سرگذشت پسر بچه‌های خوبی بود که در آن کتاب‌ها آمده بود. ...

ژاکب بلیونس، دست بردار نبود. با ورق زدنِ کتاب‌ها، احساس کرد که بهتر است برود، و در کِشتی کار کند. ناخدا، وقتی از او مدارکی در رابطه با سابقه کار خواست، ژاکب کتابچه‌ای را نشان داد که معلم‌اش به او هدیه کرده بود. ناخدا که سخت عصبانی شده بود، فریادزنان، عذر او را خواست پس از آن، ژاکب بلیونس در کمین پسر بچه‌های بازیگوشی نشست، که برای تفریح چهارده، پانزده سگ را به دنبال هم بسته و ظرف‌های خالی یک نوع ماده آتش‌زا را به دُم‌های آن‌ها، آویزان کرده بودند. دلِ ژاکب به حال آن‌ها سوخت و روی یکی از آن ظرف‌ها نشست. طنابِ دور گردنِ اولین سگ را گرفت و شروع کرد برای آن‌ها سخنرانی کردن. غافل از اینکه، کمی بعد با انفجار ماده آتش‌زا، همراه با سگ‌ها به هلاکت می‌رسد.

ج: نوع عبوری

آثاری هستند که دریا در آن‌ها، فقط به عنوانِ محلی برای عبور، استفاده شده است.

«دور دنیا در هشتاد روز»، نوشته ژول ورن که جزو آثار علمی ـ تخیلی است، از این دسته است. در این کتاب، شاهد ماجراهای پرافت و خیزِ شخصی به نام «فیلاس فوگ» هستیم که با خدمتکارش برای دستگیری یک دزدِ بانک، از راهِ خشکی و دریا، به دورِ دنیا سفر می‌کند.

د: نوع دریاواره

نوجوانی که شب‌ها خوابِ دریا را می‌بیند، رودی که در آرزوی پیوستن به دریاست، ماهیی که به هرعلت از دریا دور افتاده، و ...، همه و همه به لحاظ سوژه و موضوع، از این نوعند.

در این جغرافیا، بوده‌اند نویسندگانی، که تمامی یا فرازهایی از زندگانی‌شان، چون حلقه‌های تور، جای جای با چنین زندگی‌هایی، در هم تنیده بود.

هـ : نوع تشبیهی

در این گونه آثار، عموماً دو چیز مختلف، به یکدیگر تشبیه می‌شوند. در عین حال، برخی از این آثار، به شکلی است که در نگاهِ اول، شاید اصلاً، آثاری از نوع تشبیهی به نظر نیایند این سوء تفاهم، بیشتر به خاطر جنسِ تشبیه جاری، در این مدل آثار است. در مشورت با دکتر قیصر امین‌پور، او از این نوع تشبیه‌ها، با نام تشبیه‌های «خاص» و گاه پیچیده یاد می‌کرد. برای مثال، در این گونه آثار که عموماً از دل ادبِ عرفانی بیرون می‌آیند، مفهوم «دریا»، به معنای هستی کلمه، و «موج» به معنای نشانه‌های خداوند، در نظر گرفته می‌شوند؛ نشانه‌هایی که از از هر مرحله‌ی آن‌، جهانی ظاهر می‌شود و عالم و آدم، همه امواج وجود او هستند، درست به همان مفهوم، که برای مثال، در کتابِ «فرهنگِ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی»، تألیفِ دکتر سید جعفر سجادی، وصفل شده‌اند.

کمی، به عقب‌تر برمی‌گردیم. گفتیم در نوع تشبیهی، آثار، که در اینجا آثار دریایی، عموماً دو چیزِ مختلف به یکدیگر شبیه می‌شوند.

حال، می‌افزایم که از میانِ آثاری از نوع تشبیهی نه چندان خاص و یا پیچیده، برای نمونه، می‌توان به «هلال کوه»، یک سروده از پروین دولت آبادی، اشاره کرد. در این شعر، هلال ماه به زورقی تشبیه شده است که ستارگان، اطرافِ او را پر از نور کرده‌اند. اما شاعر، در این آرزوست که بعنوان ناخدا، با چنین زورقی، تا دوردستِ کهکشان، سفر کند. این احساس، آنجا که شاعر، هلال ماه را مخاطب قرار می‌دهد، به خوبی ملموس است.

یعقوب حیدری

و: نوع جنبی

شامل آن دسته از آثار ادبی است، که معمولاً ماجراهای آن، در کناره دریا، یا حتی «رودخانه» و از این قبیل می‌گذرد، و چه بسا، گاهی نامی و یادی از دریا نیز، می‌شود. یا از لابلای کلمات آن، گهگاه صدای بوق کشتی‌ها یا صدای مرغابی‌های دریایی و ... شنیده می‌شود. یا، فقط عنوان چنین آثاری، به نوعی دریا را در یاد و خاطره، زنده می‌سازد.

ز: نوع مختلط

در این نوع آثار، با ترکیبی از چند نوع آثار ادبی دریایی مواجهیم. در عین حال، برای اینکه تفاوت این‌گونه آثار با آثاری از نوع قسمتی دریایی به لحاظ شباهت‌های نزدیک، بهتر مشخص شود، به این اشاره بسنده می‌شود که در جای جای آثاری از نوع مختلط، وجود دریا، حس می‌شود. تفاوتی نمی‌کند که ماجراها در خودِ دریا اتفاق می‌افتد یا در کناره آن. ولی در نوع قسمتی دریایی، همانطور که پیشتر اشاره شد، فقط قسمتی از آثار، دریایی‌اند و بقیه، ارتباطی با دریا ندارند.

برای آشنایی با قسمتی از سایه ـ روشن‌های نوعِ مختلط، ابتدا خلاصه یک داستان رئال با عنوان «پسرک»؛ که به فیلم کوتاه هم تبدیل شده است، از نظر می‌گذرانیم: پسرکِ ساحل نشینی که پدرش ماهیگیر است، از نزدیک شدن به دریات می‌ترسد. با بچه‌ها، حتی آب بازی هم نمی‌کند. پدرش، نگران اوست. اما بر اثر حادثه‌ای، پدر به سفارشِ بزرگترها، مجلسی برای پسر، برگزار می‌کند. پسرک، از رفتن به آن جمع خودداری می‌کند و به قایق پدر، پناه می‌برد. بر اثرِ مَد دریا، قایق از ساحل دور می‌شود. کسی نیست به او کمک کند. سرانجام، پسرک که جانِ خود را در خطر می‌بیند، با شجاعت، خودش را به آغوشِ دریا می‌سپارد.

*

حیدری متولد پنجم شهریور 1338 قائم‌شهر است. از آثار او می‌توان به «مارهای زندگی من»، «دریا و دریانوردی»، «سكان پنج‌ درجه به چپ»، «من سیب‌زمینی نیستم»، «قیصر امین‌پور در این كتاب گم شده» اشاره کرد.


منبع:
ایبنا