غبارزدایی از شاعران مرده
نشست نقد و بررسی کتاب «گفتوگو با مسعود سعدسلمان»، با حضور مجتبی عبداللهنژاد نویسنده کتاب، محمد شمسلنگرودی شاعر و مهدی محبتی برگزار شد.
کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان (اولین اثر از مجموعهی تاریخ شفاهی ادبیات قدیم ایران)، نوشتهی مجتبی عبدالله نژاد، به همت نشر هرمس منتشر شده است.
مجتبی عبداللهنژاد در فرصتی مناسب به دیدار مسعود سعد سلمان رفته است و در گفتوگویی مبسوط از زندگی و آنچه بر او گذشته، پرسیده است. از شعرهایاش و از دورهی زندان او، از تولدش در لاهور و از زندگیاش در غزنین، از چگونگی حکمرانی سیفالدوله، از اینکه چگونه از بزرگترین قصیدهسرایان زبان فارسی شد، از حبسیهها و شهرآشوبهایاش پرسیده و مسعود سعد سلمان به دقت به پرسشهای عبداللهنژاد پاسخ گفته است و به اشتباهاتی که در تذکرهها و تواریخ دربارهی او نوشته شده اشاره و تصحیح کرده است.
با مسعود سعد سلمان آشنایی بیشتر داشتم
مولف کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان، ابتدا ضرورت پرداختن به اجزای زندگی و شعر شاعران کهن و همچنین تاثیر این ضرورت را در شکلگیری مجموعهی تاریخ شفاهی ادبیات قدیم ایران تشریح کرد. او گفت: از چند سال پیش به دنبال این بودم، درباب شعر و زندگی شاعران بزرگ ادبیات قدیم ایران که در فرهنگ ایرانی و زندگی فردی ما تاثیرگذار بودهاند، با تفصیلی بیش از آنچه در کتابهای تاریخ ادبیات درج شده است، مطالبی فراهم آورم. زندگی شاعران و نویسندگان پیشین، چون زندگی همهی ما پیچیدگی و جزئیات زیادی داشته است؛ این پیچیدگیها و جزئیات در شکلگیری نگاه، تفکر و آثار ایشان تاثیر داشته است؛ این قبیل مسائل در تاریخ ادبیات ذکر نمیشوند ؛... از اینروی، صورت دادن شرحی از زندگانی ایشان با تفصیل بیشتر، را دنبال کردم.
او ادامه داد: بهدنبال راهی بودم تا از ورای آن، مسائل جزئی، البته تاثیرگذار زندگی شعرای کهن را بیان کنم. این رویکرد مصادف شد با انتشار اولین مجلدات پروژهی تاریخ شفاهی ایران (به همت مرکز مطالعات خاورمیانهی دانشگاه هاروارد). حین مطالعهی آنها تصور میکردم، کاش در گذشته هم چنین چیزی وجود میداشت؛ کسانی میبودند که با تاریخسازان در حوزههای مختلف، به ویژه در حوزهی ادبیات فارسی گفتگو میکردند. لذا فکر کردم میتوانم با رجوع به تاریخ، چنین گفتگوهایی را خود صورت دهم.
عبداللهنژاد، در شرح چرایی انتخاب مسعود سعد سلمان برای اولین کتاب از مجموعهی تاریخ شفاهی ادبیات قدیم ایران، تصریح کرد: »دو علت بر این امر مترتب است: از سالها پیش مطالبی دربارهی مسعود سعد جمعآوری کرده بودم، حال آنکه نمیدانستم در چه قالبی عرضهشان خواهم کرد. از ورای این رویکرد، اطلاعات زیادی دربارهی او داشتم؛ تمام جوانب زندگی و شعر او را بررسی کرده بودم؛ و بنابراین با مسعود سعد سلمان آشنایی بیشتر داشتم.
مولف افزود: به هر روی دانستن مسائل جزئی از زندگی شعرا در درک ما از افکار و عقاید و آثار ایشان بسیار موثر خواهد بود؛ در واقع، ایندست جزئیات، شعر یک شاعر را سمت و سو میدهد.
او، در انتها ساختار کلی کتاب را تشریح کرد و اظهار داشت: این گفتگو در دو جلسه تنظیم شده است. بحثهای جلسهی اول عمدتا حول مسائل مربوط به زندگی و عصر اوست. در جلسهی دوم به کم و کیف شعر مسعود سعد پرداختیم. بهزعم من اگر بخش اول نبود، درک و شناخت کلی از آثار او محقق نمیشد.
دلیل ندارد مسعود سعد سلمان خوانده باشید
شمس لنگرودی، در ابتدای مباحث خود، به آسیبها و نقایص جاری در شکل معرفی شعرای کهن به نسل تازه، ضمن ارجاع به چگونگی رویارویی خود با آنها در گذشته، اشاره کرد. او گفت: خوشبختانه افرادی محدود آثار مسعود سعد سلمان را خواندهاند؛ چرا خوشبختانه؟ من ریاضیات و اقتصاد خواندهام. ادبیات را نزد پدرم آموختم. از پی تورق آثار کهن شعر فارسی در کتابخانهی پدرم، احساس میکردم آنها در قرونی دفن شدهاند، و جز ارواح هیچکس به ایشان دسترسی ندارد. اصلا گویی از آنها بدم میآمد؛ جز سعدی و حافظ.
او افزود: لازمهی شعر گفتن (ولو شعر نو) دانستن ادبیات کهن است. نتوانستم بگویم خواندم، اما نفهمیدم. از آنپس آثار فیض کاشانی را خواندم که باز هیچ درنیافتم. این را با پدرم بازگو کردم؛ در پاسخ به پرسش او مبنی بر «چرا؟»، گفتم اینها به زندگی ما ارتباط ندارد.
شمس لنگرودی ادامه داد: پدرم تاکید کرد، میباید بخوانم تا آشنا شوم.
او در ادامه، ویژگیها و محاسن کتاب گفتگو با مسعود سلمان را تشریح کرد و اظهار داشت: من، پیش از این، آثار مسعود سعد را خوانده بودم؛ تنها حبسیات نزد من مطلوب است؛ دیگر آثارش را مطلوب نمیدارم. این کتاب برای من حیرتانگیز بود؛ چراکه بهدنبال مطالعهی آن، ما با یک موجود زنده، با یک انسان زنده به نام مسعود سعد سلمان رویارو میشویم. مولف از ورای روشی که پیش گرفته، مقولهای مرده را غبارزدایی کرده است. قبلا نمونههای خارجی چون آنچه مولف این اثر صورت داده است، نوشته شده است؛ فرق کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان، با آن نمونهها، در این است که آنها قدری فانتزی هستند؛ اما همهی آنچه در این کتاب درج شده است، به اشعار او و منابع دیگر مستند شده است.
شمس لنگرودی، تالیف چنین اثری را دشوار خواند و تاکید کرد: در تذکرههای موجود، تناقضات بسیاری وجود دارد؛ مولف آنها را بهدقت از نظر گذرانده است. حین خواندن این کتاب، آرام آرام، و به صراحت با جزئیات زندگی مسعود سعد آشنا میشویم. بهزعم من این کتاب باید سرمشق قرار گیرد، تا از اینپس بتوانیم با مراجعه به نمونههایی از ایندست شعرای کهن را از ورای جزئیات زندگیشان بشناسیم. به زعم من این کتاب باید در زمرهی کتب درسی قرار گیرد. مسائل و مباحث، خشک و فنی نیستند و در قالبی زنده مطرح شدهاند. به مدد این کتاب، یک مسالهی مرده زنده و امروزی شده است. کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان میتواند ما را با ادبیات کهن آشتی دهد، که به حق به خواندن آن علاقهمند نیستیم. اهمیت ویژهی کتاب گفتگو با مسعود سلمان، برای من در همین ویژگی آن است.
جهان را به مدد شمشیر و تیر نگرفتهایم
محبتی، تالیف و انتشار کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان را به مثابه تولدی جدید در حیطهی مطالعات ادبی دانست. او بر این اساس جایگاه این اثر و چون آن را در حوزهی مطالعات ادبی تبیین، و تصریح کرد: پس از مشروطه، مجموعهی مطالعات حول ادبیات فارسی، با سه روش دنبال شده است. ما در گذشته جهان را به مدد شمشیر و تیر نگرفتهایم؛ سلطهی فرهنگی خود (نه به معنای امپریالیستی آن، به معنی دادن میوههایی نو به بشریت و چشاندن طعم شیرین معنویت و آزادی درونی) را با اشعار حاف1 سعدی، مولانا و چون آنها صورت دادهایم؛ امروز نیز اگر بخواهیم میوهای به جهان بدهیم، شیرینتر از این ادبیات میوهای نخواهیم داشت.
او افزود: کتاب گفتگو با مسعود سعد سلمان، گرچه اثری نو و تازه است، اولین از ایندست نیست؛ اما این اثر، بهرغم فانتزی و تخیلی بودن، بسیار مستدل است؛ این ویژگی منحصر به فرد آن است. از همین روی، تولد این کتاب حادثهای مبارک است برای آغاز مباحث تازه در حوزهی ادبیات فارسی؛ تا مگر نسلهای تازه رویکردی متفاوت از گذشته در رویارویی با ادبیات کهن داشته باشند.
او ادامه داد: آنچه نویسندهی این اثر از ورای اشعار مسعود سعد سلمان دریافته است، واقعیتی است که در تاریخ رخ داده است، یا ذهنیت مسعود سعد سلمان است، یا برداشتهای شخص نویسنده؟ به هر روی بسیار زیبا و تازه است. تالیف این کتاب حادثهای تازه در ادبیات ما است و به زعم من میتواند آن را مردن نجات دهد. البته اگر تصحیحات و حاشیههای پیشین وجود نمیداشت، چنین رویکردی نیز تحقق نمییافت. هر سه رویکرد یادشده ضرورت دارد.
منابع:
خبرآنلاین
هنرآنلاین