تهران از شهدای تفحص یاد می کند

سیداحمد میرطاهری، فرمانده اسبق یگان تفحص لشکر 27 محمد رسول الله (ص) و دبیر این یادواره و گفت: پیش از این 5 یادواره برای انی شهدا به صورت منسجم و یادواره هایی برای هر کدام از شهدا به صورت جداگانه برگزار شده بود و تصمیم گرفتیم امسال نیز یادواره ای منسجم برای همه شهدای تفحص لشکر و تعدادی از شهدای تفحص که در یگان های دیگر بودند، برگزار کنیم.
وی به برگزاری این مراسم در حسینیه حضرت فاطمه زهرا(س) واقع در خیابان پادگان ولیعصر تهران اشاره کرد وگفت: این مراسم 28 آبان ماه که مصادف با روایت دوم روز شهادت حضرت امام سجاد(ع) است برگزار می شود و سعی داریم که محتوای ویژه و قابل توجهی را برای آن آماده کنیم.
میرطاهری به اجرای برنامه توسط جانباز حاج علی حسنی که با بیان خاطرات همراه خواهد بود نیز اشاره کرد و ادامه داد: بسته های فرهنگی شامل تیشرت هایی منقش به تصاویر شهدای تفحص، کتاب تفحص نوشته آقای داودآبادی و مجموعه کتاب های معبر تنگ آماده شده ات به شرکت کنندگان اهدا شود.
وی با اشاره به یاری امور ایثارگران ستاد کل نیروهای مسلح و کمیته جستجوی مفقودین در برگزاری این مراسم، افزود: بیلبوردهای تبلیغاتی در سطح شهر و تیزرهای تلویزیونی به همراه زیرنویس هایی برای اطلاعرسانی این یادواره در نظرگرفته شده و از همه علاقمندان به فرهنگ شهید و شهادت دعوت می کنیم که با شرکت در این مراسم، یاد شهدای مظلوم تفحص را گرامی بدارند.
کانالی که قتلگاه گردان کمیل بود را پیدا کردیم. در همین کانال گردان حنظله، بعثیها با بلدوزرهایشان روی شهدای داخل کانال خاک ریختند و کانال را پر کردند
آوینی در تفحص شهدا
شهید آوینی با یادی از شهدای فکه در والفجر مقدماتی این گونه میگوید: «فکه مثل هیچ جا نیست! نه شلمچه، نه ماووت، نه سومار، نه مهران، نه طلائیه، فکه فقط فکه است! با قتلگاه و کانالهایش، با تپه ماهور و دشتهایش. فکه قربانگه اسماعیلهاست به درگاه خدای مکه. فکه را سینهای است به وسعت میدانهای مینِ گسترده بر خاک. فکه را دلی است به پهنای سیمهای خاردار خفته در دشت».

فریادی از شهید تفحص
«علی محمودوند» که سراغ شهدای فکه رفته بود، می گوید: «خب، راستش نخستین بار بود که اواخر بهار 1371 به منطقه آمدم؛ نمیدانستم کار تفحص اصلاً به شکلی است. اوایل که رفتیم روی زمین والفجر مقدماتی در منطقه فکه جنوبی دیدیم که کار مشکل نیست، برای اینکه اکثر شهدا در آنجا به اصطلاح خودمان، روخاکی بودند یعنی اینکه دست بالا بگیری 20 سانت خاک رملی روی پیکرهای را پوشانده بود و به راحتی میشد آنها را پیدا کرد.
مثل جاهای دیگر نبود که مجبور میشدیم خرده خرده سه چهار متر با بیل مکانیکی زمین را حفر کنیم، از طرفی دیگر چون خودم هم در عملیات والفجر مقدماتی به عنوان تخریبچی به گردان حنظله مأمور شده بودم، خیلی راحت کانالی را که مقتل این شهدا بود پیدا کردم. کل شهدای گردان، در همان کانال بودند، منتهی در مرحله اول کارمان، دهها شهید را بیرون آوردیم.
بله، کانالی که قتلگاه گردان کمیل بود را پیدا کردیم. در همین کانال گردان حنظله، بعثیها با بلدوزرهایشان روی شهدای داخل کانال خاک ریختند و کانال را پر کردند. بعد هم روی آن را با حجم انبوهی از تلههای انفجاری اعم از ضدتانک و پد خودرو، مینهای والمر، گوجهای، قمقمهای و بشکههای فوگاز فرش کردند!
راهکارهایی را هم که باز کرده بودیم، یگانهای مهندسی دشمن از نو کور کرده بودند. کار مینگذاری دشمن در اینجا نقص نداشت. نظیری هم برایش در هیچ کجای منطقه عملیاتی سراغ ندارم.»
فرآوری: سامیه امینی
بخش فرهنگ پایداری تبیان
منابع : خبرگزاری تسنیم، سایت: مشرق نیوز/ فرهنگ نیوز/ شهید آوینی
مطالب مرتبط: